شاید در این دنیا هیچ چیز برای انسان بدتر از جهل ونادانی نباشد و هرچه آدمی با مطالعه از جهل خود بکاهد و به علمش بیافزاید، تاریکی های ذهنش کم می شود و با دید باز به زندگی می نگرد و راه سعادت را بهتر و راحت تر می یابد
نوشتهاند مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی آنچنان به تحصیل علوم عقلی و دینی علاقه داشت که شبها کمتر به خواب میرفت و کتب متنوع و گوناگون در نزد خود میگذاشت و اگر از کتابی خسته میشد، به کتاب دیگری میپرداخت و برای آنکه کسالت و خواب را از خود دور سازد، همیشه شبها نزد خود آب داشت و با آن رفع کسالت و خواب میکرد و در این شبها هر مواقع که به کشف مشکلات علمی نائل میآمد، از شدت فرح و انبساطی که در آن حالت برایش ایجاد می شد، فریاد میزد: این ابناء الملوک من هذه اللذه! و شاید خواجه نصیر در دو بیت شعر مشهور خود اشاره به همین دوران شیرین زندگانی خود نموده که در خصوص بی توجهی به لذائذ زندگی و بی اعتنائی به وجود و عدم آن و تمرکز افکار در یک نقطه و هدف عالی یعنی مطالعه و درس ، میفرماید: لذات دنیوی همه هیچ است نزد من در خاطر از تغییر آن هیچ ترس نیست روز تنعم و شب عیش و طرب مرا غیر از شب مطالعه و روز درس نیست 1
پی نوشت: با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل منبع:حوزه