ترانهای منتشر نشده از علی معلم
به مناسبت میلاد حضرت علی علیهالسلام، سرودهای از علی معلمدامغانی منتشر شد.
عقیق:به مناسبت میلاد حضرت علی (ع) مولای مسلمانان جهان اشعاری از محمدعلی معلمدامغانی، رئیس فرهنگستان هنر منتشر شد.این سروده را میخوانیم:یکی بود یکی نبودغیر خدا هیشکی نبودحالا هم هیچ شکی نیستیکی هست و یکی نیستتو دریای آفتاب و شن تو صحراتو شهری که زاده شدن روزی علی و زهرایه جای بی زرع و نخیل توی جبال فاراننه چشمه نه رودخانه، صحرا و سوال بارانیکی بود و یکی نبودزیر گنبود کبودیه خونه بود تو درهخورشید پیشش یه ذرهخونه نگو چراغ بودبرکة توی باغ بوداز بس که آب و تاب داشتمثل عروس نقاب داشتیه صورت اینجایی داشت که گِل بودیه اصل کبریایی داشت که دل بودمولد مرتضی بودخونة خود خدا بودخونه خدا مولد ولی، قبله زهرا و علیخونه چیه خونه نگو یه کوه بودیه کوه سبز و پایداریه کوه با شکوه بودیه کوه در مرز غروب که مروه طلوع بودهمیشه مرکز اصول و مرکز فروع بودکوهی که جای هاجر و پناه اسمعیل بودبن بست اوج دره بود و شاهراه ایل بودایل که به دره میرسید خسته و هاج و واج بودمحتاج آب و دونه خونه خدای حاج بودیعرب قحطان نمیگم قُصی امین آب بودکلانتر زمزم پاک شیخ بنی کلاب بودسقایت و کلانتری یه روز رسید به هاشمهمونکه فطرتش میگفت یه روز باید رها شماز اولاد ابومناف هاشم یه جور هابیل بودبرادرش هر کی که بود پنهان نکن قابیل بودرقابت برادرا بار دگر شروع شددوباره میراث اصول بهانه فروع شدهر چیز و میشه چاره کرد جنگ و نمیشه چاره کردنامردم اون کسی که رشته صلح و پاره کردکی بود میگفت یاوه میگفت بهشت و به بها میدننه خیر به بهونه میدن حالا بپرس چرا میدن؟ازون که میگه به بها بپرس چقدر قیمتشاگر که گفت اینقدر بگو چقدر مکنتشاگر که داشت ازش بپرس حاصل کار خودته؟شریک داری یا نداری دار و ندار خودته؟اگر که گفت از خودمه بگو باشه خودم چیه؟آزادی تو یا بندهای از خودمه خودم کیه؟همش تو هستی و خودت یا که داری لاف میزنی؟اصلاً شریکی نداری حرف به انصاف میزنیاگر خدایی باغ و داغ مال تو بها چیه؟اگر خدا نیستی بپرس حق با تو هست یا که نیه؟بها همون بهونه است آخه بهشت همش بهاستبهاشو هیشکی نداره بهونه بهشت خداستحتی خودت گفتی بهشت و به بها نه میدنیعنی بهاش بهانه است مفتی به ماها نمیدنبرو به دیدن خدا حال مریض و بونه کنفکری به جال مرغای بی بال و آب و دونه کنخدا رو در بنده ببین یعنی دلی رو شاد کنبیگانهای رو خویش کن ویرانهای آباد کنزندانی دلتنگ را از بند حبس زر بخربهر دگر زندانیان چیزی به رسم هدیه براز جوش جنگ و حادثه حشر یتیم است این طرفشو تا رهایی بایدت میساز کاری از شرفاز جور جوقی نابکار قحط است قسم این دیارآخر برآرد فقر و محنت از سر مردم دماردنیا به درد دین بخر دین را پی دنیا مدهشو خوب باش و بد مکن نشنیدهای که بد بدهنذار که پشتت به خدا بهونه کُشتی باشهبهونه جهنمت از او فرامُشتی باشهتو لنگ لوک پیزوری پهلون زر و زوری؟واسه چی فکر میکنی هرکاری کردی معذوری؟یه ذره خیر یه ذره شر دروغه ببُر و ببَرظلم به کسی نمیکنه حساب ظلم و میرسهبیکسی ما رو نبین خدا پناه بیکسهزندگیمون چه بد چه خوب عرض طلوع تا غروبچقدر به خود غره شدی ماهوت خاک تابوت چوبجناب فیل گذشت و جناب مور گذشتشب تنور گذشت و شب سمور گذشتفدای مولد و مولود پاک ماه رجببه رغم مردم ناپاک روزگار عجبنبهرگان که خداوند عیش را کشتندبه زهر فتنه یتیم قریش را کشتنداگر نه کعبه یل هشت و چار را میزادبرای دین ، علی و ذوالفقار را میزادرسالت نبی و رحمت خدا گم بودغدیر خم نه تمام غدیرها خم بودعلی محمد و این هر دو عین زهرا بودعلی ابوالحسنین والد دو شعرا بودعلی ، علی حسین و محمد بن علیعلی است جعفر و موسی علی است عین علیعلی است آنکه فدا بود بهر پیغمبرعلی است آنکه رضا بود از حی اکبرعلی است آنکه جواد است علی است آنکه علی استعلی است خود حسن و آن محمدی که ولی استهلاک دشمنشان از فزودن احباببه گور غاصبشان باد لعنت از هر بابشب تولد مولاست شادمان باشیدو در پناه وی از کفر در امان باشیدبه شادکامی مولایمان امام زمانبگو خدای محمد امان ز گیتی امانامان ای خدای ای خدا ای خداشب تیره ابر از رخ مه گشاتو ای خالق آسمان و زمینبه رحمت در احوال خلقان ببینجهان خسته از این ستم بارگیببین چارهمان گشته بی چارگیالهی بحق رسول امینبه زهرای از اهل سودا غمینبه حزن بتول از شب فتنه زایبه فرمان مولا که زهرا بپایبه باران چشمان کوثر خدابه صحرا و تنهای بی سر خدابه فزت و برب خداوند صبربه چشمه به دریا به بیابان به ابربه بیماری غیرت بسته دستبه بالای زینب در آن شهر پستبه اندوه شهزاده بی پدرشب تار در هجر شمس و قمرببالای والای دخت علیاز او صولت مرتضی منجلیکه این تیره شب را به ما روز کنبه خور روزمان را دل افروز کن***********آمد سروش آسمان شادی کنید ای شیعیانهمین مژده شادی دهد باد صبا از هر کرانتا کی است نادیده است آن یا کی است نشنیده است اینبرجا زمین و آسمان ای مرگ کوران و کراندریا به شادی دف زنان با او درختان کف زنانخندان و گریان برق و رعد کوه و کمر چون دیگرانکعبه گریبان چاک زد آب آسمان بر خاک زدشادی جان سروران سر برزد آن سرو روانآن چشم حق را روشنا جان و جنان مصطفاآمد علی مرتضا کوری چشم کافرانآمد که تا خنجر کشد از کافران کیفر کشدصفدر شود صف بر کشد زی سرکشان سرورانآمد که جای مصطفی خُسبد پی دین خداخود از ولی آید ولا در حضرت پیغمبرانمولا وصی مولا ولی مولا علی مولا علیای مهر نور منجلی فرمانده فرمانبرانشیعه لعنت به مَن ظَلَم کن نفی سفله و ستم کنلعنت به بد کیش باد بیش باد بیش بادبر مکر و تشویش باد بیش باد بیش بادبر ضارب نیش باد بیشباد بیشبادبر اهل آتیش باد بیشباد بیش باد******لعنت به نابکار لعنت هزار هزاربر ظلم پایدار لعنت هزار هزاربر کفر آشکار لعنت هزار هزاربر سکر و بر خمار لعنت هزار هزاربر لیل بینهار لعنت هزار هزاربر شرک بیشمار لعنت هزار هزارمنبع:فارس211008