10 شهريور 1402 16 صفر 1445 - 59 : 16
کد خبر : ۴۸۹۷
تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱۳۹۱ - ۲۳:۰۰

عقیق: زهرا رضائیان

أنتَ الَّذی أزَلتَ الأغیَارَ عَن قُلوبٍ أحبّائکَ حتَی لُم یُحبّوا سِواکَ وَ لَم یَلجئُوا إلی غَیرکَ ... مَاذا وَجَد مَن فَقَدک(1)

تو خودت جلوه ای از زیباترین جلوات جمیلت را به محبانت نشان داده ای ... دل هایشان را به یغما برده ای ... تو که همه جلوات جمالت، جمیل است ...

این راه رفتنی است ... گریزی و گزیری از عشق نیست که تو خودت مشتاق مایی  ...

ساقی بده پیمانه ای زان می که بی خویشم کند

بر حســـن شــور انگیز تو عاشق تر از پیشــم کند

بیچاره این دل من! ... این دل مانده و در گِل نشسته که تنها به پرواز می اندیشد ...

آیا راه آسمان برای من هم باز است؟ ... آیا شرابش برای من هم پیمانه می شود؟ ... آیا درد او درمان من نیز می شود؟ ...

و تو ... چه می کنی با این دل آشفته من!؟ ...

إن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرُکُم (2) ... دلم چه بی قرار تر می شود ...( فَاذکُرُونِی أذکُرکُم(3 ...

ای دل چـه اندیــشــیده ای در عـــذر آن تقــــصــــیرها

زان سوی او چـندان وفــــا زین سوی تو چــندین جـــفا
 

زان سوی او چندان کــــرم زین سو خلاف و بیش و کم

زان سوی او چـــندان نعــــم زین سوی تو چـندین خطا
 

زین سوی تو چـــندین حــسد چــندین خیال و ظــــن بد

زان سوی او چندان کشـش چندان چشش چندان عطا
 

چـندین چشش از بهر چه؟ تا جـان تلخت خــوش شود

چـندین کشــش از بهر چـــه؟ تا در رســـی در اولـــــیا
  

.دعای عرفه.1

.محمد: 7.2

.بقره: 152.3

 

211005

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: