شهداي چاه معونه، جواناني از انصار بودند كه به قاري شهرت داشتند و روزها را به خدمت پيامبر و شبها را به آموزش و عبادت سپري ميكردند. هنگامي كه پيامبر گزارش شهادت آنها را شنيد، بسيار اندوهگين شد و قاتلانشان را تا ۳۰ يا ۴۰ روز در قنوت نماز نفرين كرد.
عقیق:چاه معونه در چهار منزلي (حدود ۵۰ يا ۷۰ كيلومتري) مدينه، در منطقه نَجْد قرار داشت و قبايلي چون بنيعامر و بنيسُليم پيرامون آن ميزيستند. سريه بئر معونه در ماجراي ارتباط پيامبر (ص) با برخي قبايل بياباننشين منطقه نجد رخ داد كه به شهادت گروهي از مسلمانان انجاميد. درباره علت اين رويداد، گزارشها همساني ندارند. بر پايه گزارش مشهور، سال چهارم ق. ابوبراء بن مالك، رئيس قبيله بنيعامر، با هدايايي نزد پيامبر (ص) به مدينه آمد. هنگامي كه رسول خدا (ص) پذيرش هدايا را به اسلام آوردن ابوبَراء مشروط كرد، وي بدون رد يا قبول اسلام از او خواست چند تن از مسلمانان را با هدف گسترش اسلام نزد قبيله بنيعامر در نجد بفرستد و در برابر نگراني پيامبر، امنيت مبلغان مسلمان را تضمين كرد. پس از بازگشت ابوبراء، رسول خدا (ص) ۴۰ تن از مبلغان را به فرماندهي مُنذر بن عمرو انصاري در صفر سال چهارم، چهار ماه پس از اُحد، همراه نامهاي خطاب به عامر بن طفيل از بزرگان قبيله بنيعامر اعزام كرد. برخي منابع از حضور اسد بن معونه برادرزاده براء يا لبيد بن ربيعه عامري به نمايندگي از سوي براء نزد پيامبر (ص) اشاره دارند. مبلغان پيامبر با راهنمايي يكي از بنيسُليم به نام مطلب به چاه معونه رسيدند. در آنجا دو تن از مسلمانان به نام عمرو بن اميه ضمري و منذر بن محمد ساعدي براي چرانيدن ستوران از همراهان خود جدا شدند و يك تن نيز به نام حَرام بن ملحان، نامه رسول خدا را نزد عامر بن طُفيل برد. باقيمانده افراد نيز در غاري مشرف بر چاه مستقر شدند. عامر بدون خواندن نامه در رقابت با ابو براء، حامل نامه پيامبر را به شهادت رساند و براي از ميان بردن مبلغان از قبيلهاش ياري خواست؛ اما آنها به سبب تضمين ابوبراء از ياري او خودداري كردند. از اين رو، عامر با ياري خواستن از تيرههايي از قبيله بنيسليم چون رِعْل، عُصَيّه و ذَكْوان كه پس از كشته شدن طعيمة بن عدي كه مادرش از بنيسليم بود، در بدر كينه مسلمانان را در دل داشتند، مبلغان مسلمان را غافلگيرانه به شهادت رساندند. از دو تني كه ستوران را به چرا برده بودند، منذر بن محمد هنگامي كه از شهادت همراهان خود آگاه شد، با ديدن پيكر آنها به رغم ممانعت عمرو بن اميه كه خواهان بازگشت او به مدينه بود، به خونخواهي آنها برخاست و در نبرد با مشركان به شهادت رسيد. با شهادت منذر، عمرو بن اميه به عنوان تنها باقيمانده اين رويداد در مسير بازگشت به مدينه به انتقام شهداي بئر معونه بدون آگاهي از همپيماني بنيعامر با پيامبر، دو تن از آنها را كشت و سپس گزارش شهادت مبلغان را به پيامبر رساند. او مسؤوليت اين كار را بر عهده ابوبراء دانست. حسان بن ثابت در نكوهش ابوبراء شعري سرود كه مايه رنجش وي شد و يكي از پسران ابوبراء را بر آن داشت تا به قصد كشتن عامر بن طفيل به وي حمله ببرد. عامر در اين حمله مجروح شد؛ اما جراحت او به مرگش نينجاميد. گزارش ديگر اين رويداد از اَنَس بن مالك انصاري است كه بخشهايي از آن به صورت پراكنده در منابع گوناگون و با اختلاف فراوان در هدف و مقصد اين اعزام گزارش شده است. بر پايه اين روايت، تيرههايي از قبيله بنيسُلَيم نزد پيامبر (ص) آمدند و از ايشان براي رويارويي با دشمنانشان ياري خواستند. پيامبر (ص) ۷۰ تن را به ياري آنها فرستاد؛ اما آنان خيانت كرده، آنها را كشتند. شهداي چاه معونه، جواناني از انصار بودند كه به قاري شهرت داشتند و روزها را به خدمت پيامبر و شبها را به آموزش و عبادت سپري ميكردند. پيامبر (ص) هنگامي كه گزارش شهادت آنها را شنيد، بسيار اندوهگين شد و قاتلانشان را تا ۳۰ يا ۴۰ روز در قنوت نماز نفرين كرد. برخي منابع نزول آيه (لَيسَ لَكَ مِنَ الأَمر...) را پس از اين رخداد دانستهاند كه در آن خداوند پيامبر (ص) را از ادامه لعن آنها بازداشت. اما شماري از مفسران با توجه به نزول اين آيه در اُحد، چنين شأن نزولي را نميپذيرند. منابع از مهاجراني چون عامر بن فُهيره، حَكَم بن كيسان و نافع بن بُديل خزاعي به عنوان شهداي معونه ياد كردهاند. اما در اين منابع نام بسياري از شهداي انصاري اين رويداد ناگفته مانده است. برخي آمار اعزاميان را بيش از ۲۰ نفر و بعضي آنها را ۳۰ تن شامل چهار مهاجر و ۲۶ انصاري دانستهاند. منبع:حج 211008