26 آبان 1402 5 جمادی الاول 1445 - 08 : 09
کد خبر : ۴۴۶۸۰
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۱
به دليل شرايط خفقان بارى كه خلفاى عباسى ايجاد كرده بودند، حضرت مهدى(ع) پس از تولد، يك دوره زندگى نيمه مخفى را آغاز كردند. در اين دوره كه تا شهادت امام عسكرى(ع)، ادامه داشت، تعداد بسيار اندكى از شيعيان، به ديدار ايشان نايل شدند از آن پس، دوره ى امامت امام دوازدهم(ع) و مرحله ى خطير زندگى آن حضرت كه به دوره ى غيبت معروف است، آغاز مى شود.
عقیق:مطلب زير را با هدف آشنايى بيشتر با شخصيت آخرين حجت خدا در روى زمين و اظهار ارادت به پيشگاه آن حضرت تقديم مى داريم. اميد است هميشه ياد آن عزيز پنهان در پس پرده ى غيبت را در دل هايمان زنده داريم و از وظايف خطير خويش در اين دوره ى سرنوشت ساز غافل نباشيم.

اصل امامت
مقوله ى امامت و جانشينى پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم)، همواره به عنوان يكى از مباحث مهم اعتقادى مسلمانان در طول تاريخ مطرح بوده است. در ديدگاه شيعه، اهداف نزول كتاب هاى آسمانى و ارسال پيامبران الهى، هنگامى به طور كامل تحقق مى يابد كه ختم نبوت با نصب امام معصوم همراه باشد. امام همه ى ويژگى هاى پيامبر به جز دريافت وحى را داراست كه با ولايت تكوينى (قدرت بر تصرف در نظام هستى) و ولايت تشريعى (تبيين و تفسير آيات و احكام الهى) و از بين بردن نارسايى هاى موجود، زمينه را براى رسيدن انسان به كمال معنوى فراهم مى كند.
پيامبر اكرم (ص)، در سال دهم هجرى، هنگام بازگشت از حجة الوداع، با نازل شدن آيه «اليوم اكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتى» از سوى خداوند مأمور شدند در محلى به نام «غدير خم»، انتصاب على بن ابى طالب (عليه السلام)به مقام امامت را به آگاهى مردم برسانند. ابو جعفر محمّد بن جرير طبرى; تفسيرگر و تاريخ نگار نام دار اهل سنت در اشاره به اين واقعه مى نويسد:
«پيامبر اكرم (ص) [در منطقه غدير خم] فرمودند: جبرييل از سوى خداوند دستور آورد كه در اين جايگاه بايستم و به سفيد و سياه اعلام كنم كه على بن ابى طالب(ع)، برادر من، وصى من، جانشين من و امام پس از من است».
البته آن چه گفته شد به اعلام همگانى و رسمى و بيعت گرفتن از مردم مربوط است; زيرا رسول خدا(ص) در دوران رسالت، بارها با بيان تعداد امامان و نام بردن از آنان، مسأله ى امامت را تبيين كرده بودند. هنگامى كه آيه ى «يا ايها الذين امنوا اطيعواللّه و اطيعوالرسول واولى الامر منكم» نازل شد، جابر بن عبداللّه انصارى از پيامبر پرسيد: «اولى الامر» كه اطاعت شان در رديف اطاعت شما به حساب آمده است، چه كسانى هستند؟ پيامبر اكرم (ص) در پاسخ فرمودند: «آنان جانشينان من و پيشوايان مسلمانان هستند. نخستين آنان، على بن ابى طالب و پس از او فرزندش، حسن و . . . به اين ترتيب يكايك ائمه ى اطهار (ع) را نام بردند. هنگامى كه به امام دوازدهم رسيدند، با اين تعبير از ايشان ياد كردند كه: «ثم سّمى محمّد و كنيّى حجة اللّه فى ارضه و بقيّة فى عباده ابن الحسن بن على . . .; سپس هم نام محمّد، هم كنيه ى من، حجة اللّه و بقية اللّه در بين مردمان، فرزند حسن به على (ع) هستند...».

ويژگى هاى حضرت مهدى (عج)
تحصيل كمال واقعى انسان، پس از ختم نبوت، به پيروى از رهنمودهاى امام هر عصر وابسته است كه پيروى نيز بدون معرفت و شناخت امام ممكن نيست. از اين رو، شناخت ويژگى ها و اوصاف ائمه ى اطهار(ع) در سير تكامل فردى و اجتماعى افراد و تحقق ايمان صحيح اهميت دارد. به گونه اى كه با تعابير گوناگون از پيامبر اكرم(ص) روايت شده است:
من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية.()
هر كس بميرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهليت مرده است.
بديهى است شناخت امام، مراتبى دارد كه هر مرتبه از آن، به بخشى از نيازهاى افراد در زمينه هاى خاص پاسخ مى گويد و آنان را به معرفت و كمال رهنمون مى سازد.
الف) نسب حضرت مهدى (عج)
پدر بزرگوار ايشان، امام حسن عسكرى (عج)، امام يازدهم شيعيان است كه در سال ۲۳۲ هـ ق. در شهر مدينه متولد شد و در سال ۲۶۰ هـ ق در سامرا به شهادت رسيد.
مادر امام زمان (عج)، نرجس خاتون از طرف پدر، دختر يشوعا پسر قيصر روم شرقى و از طرف مادر، از نوادگان شمعون يكى از حواريون حضرت عيسى (ع) است كه در واقعه ى معجزه مانندى، از روم به مدينه منتقل و سپس در خانه ى امام هادى(ع)، تحت نظر حكيمه خاتون، دختر امام جواد(ع)، با احكام اسلام آشنا مى شود. آن گاه امام هادى (ع)، او را به همسرى حضرت عسكرى(ع) در مى آورند و بدين ترتيب، اين بانوى پاك دامن به افتخار مادرى مهدى آل محمّد(ع) نايل مى گردد. اين بانوى پرهيزكار به روايتى در سال ۲۶۱ هجرى و بنابر نقل ديگر، يك سال پيش از شهادت امام عسكرى (ع)، از دنيا رفته اند. قبر شريف اين بانوى پرهيزگار، در كنار مرقد مطهر امام يازدهم (ع) در سامرا قرار دارد.
ب) ولادت حضرت مهدى (عج)
خلفاى عباسى از طريق روايات زيادى كه از پيامبر اكرم (ص) و ائمه ى اطهار (ع) در باره ى امام مهدى (عج) نقل شده بود، بر اين حقيقت كاملا آگاه بودند كه به زودى در خاندان اهل بيت (ع)، نوزادى چشم به جهان خواهد گشود كه بساط ظلم و فساد نظام هاى خود كامه را از جوامع بشرى برخواهد چيد. بر اين اساس، دستگاه حاكم از زمان امام نهم (ع) به بعد، آن بزرگواران را بيش از پيش زير نظر گرفته بود. حتى امام هادى (ع) و فرزندش امام عسكرى را از مدينه به سامرا (مركز خلافت عباسى) انتقال دادند تا اعمال و رفتار آنان را كنترل كنند. اين فشارها در زمان امامت امام يازدهم به اوج خود رسيد و ارتباط آن حضرت را با شيعيان به حداقل رساند.
سردمداران حكومت عباسى، بارها او را به زندان منتقل مى كردند و گاه و بى گاه به خانه اش يورش مى بردند و به بازرسى مى پرداختند تا بلكه به آن نوزاد دست يابند. اما مشيّت خداوند آن بود كه به مصداق «يريدون ليطفوا نورالله بافواههم والله متم نوره و لوكره الكافرين»،() اين مولود مبارك در اين خاندان وحى و نبوت، چشم به جهان گشايد.
در شب نيمه ى شعبان سال ۲۵۵ هـ ق، در حالى كه اصلا آثار حمل در مادر بزرگوارشان ديده نمى شد، آن امام همام، به عرصه ى وجود گام نهادند. به اين ترتيب در آن شرايط بسيار سخت و آكنده از رعب و وحشت، وعده ى خداوند تحقق يافت و دوازدهمين ستاره ى بر حق امامت با طلوع خويش، افول حاكميت ستم گران را نويد داد.
با وجود مخفى بودن تولد اين مولود، امام عسكرى (ع) براى اتمام حجت و پيش گيرى از انحراف هاى بعدى، خبر تولد امام دوازدهم را به دوستان و خويشاوندان و شيعيان خاص رساندند و حتى به برخى از آنان، امام (ع) را نشان دادند. براى مثال، احمد بن اسحاق قمى يكى از بزرگان شيعه مى گويد: خدمت امام عسكرى (ع) شرفياب شدم و خواستم در باره ى جانشين آن حضرت پرسش كنم. وقتى به حضور آن حضرت رسيدم، بى آن كه من، پرسش خود را مطرح كنم، به من فرمودند:
«اى احمد! خداى متعال از هنگامى كه آدم را آفريد، زمين را از حجت، خالى نگذاشته است و تا قيامت نيز آن را از حجت خالى نخواهد گذاشت. براى وجود حجت خداست كه بلاها از اهل زمين، دفع مى شود و نعمت هايى چون باران بر آنان نازل مى شود و زمين، بركت و نعمت هاى موجود در خود را به انسان ها ارزانى مى دارد».
اسحاق بن احمد قمى مى پرسد: مولاى من! امام پس از شما كيست؟ به دنبال اين پرسش، امام به اندرون خانه وارد شدند. سپس در حالى كه پسرى در حدود سه ساله و هم چون ماه نورانى شب چهارده را در بغل داشتند، بيرون آمدند. آن گاه به من فرمودند: «اى احمد! اگر تو نزد خداى متعال و حجت هاى او گرامى نبودى، پسرم را به تو نشان نمى دادم; همانا او هم نام رسول خدا (ص) و هم كنيه ى اوست. او همان كسى است كه زمين را از عدل و داد پر خواهد ساخت. مَثل او در اين امت، مَثل حضرت خضر (ع) است. به خداسوگند! او به زودى غايب خواهد شدو دوره ى غيبت او به اندازه اى طول مى كشد كه بيشتر مردم به گمراهى و هلاكت گرفتار مى شوند. تنها كسانى كه خداوند توفيق پايدارى در امامت را به آنان ارزانى داشته است، نجات مى يابند».
احمد بن اسحاق مى گويد: سرورم! آيا نشانه اى هم وجود دارد تا به كمك آن، بيشتر اطمينان قلبى پيدا كنم؟ در اين هنگام آن پسر بچه ى زيبا و نورانى، با لهجه ى عربى بسيار فصيح به آرامى فرمودند:
«منم بقية الله در زمين; همان كسى كه از دشمنان خدا انتقام مى گيرد. اى احمد بن اسحاق! پس از آن كه خود او را زيارت كردى، در پى اثر و نشانه ى ديگرى نگرد...».()
ج) امامت حضرت مهدى (عج)
پيش تر اشاره شد كه پيامبر اكرم (ص) و ائمه ى اطهار(ع)، با تعابير گوناگون به مسأله ى امامت حضرت مهدى (ع) اشاره كرده و تقريباً اطلاعات لازم را در باره ى چگونگى تولد، وقايع زندگى و ويژگى هاى حكومت آن حضرت در اختيار مردم قرار داده بودند. براى مثال، در يك مورد، پيامبر اكرم (ص) خطاب به على (ع) فرمودند:
«امامان پس از من دوازده نفرند كه اولى آن ها تو هستى و آخر آن ها قائمى است كه خداوند به دست او، شرق و غرب عالم را خواهد گشود».
و يا در جاى ديگر مى فرمايند: «... نهمين نفر از امامان، قائم اهل بيت من و مهدى اين امت است كه در رفتار و گفتار و كردار، شبيه ترين مردم به من است. او پس از يك غيبت طولانى و حيرت و سرگردانى ظهور خواهد كرد و دين خدا را در سرتاسر عالم، حاكميت خواهد بخشيد. او با نصرت و تأييدهاى پى در پى خداوند متعال، زمين را پر از عدل و داد خواهد ساخت همان گونه كه پيش از آن، از ظلم و ستم پر شده است».
بنابراين به دليل شرايط خفقان بارى كه خلفاى عباسى ايجاد كرده بودند، حضرت مهدى (عج) پس از تولد، يك دوره زندگى نيمه مخفى را آغاز كردند. در اين دوره كه تا شهادت امام عسكرى (ع)، ادامه داشت، تعداد بسيار اندكى از شيعيان، به ديدار ايشان نايل شدند از آن پس، دوره ى امامت امام دوازدهم (ع) و مرحله ى خطير زندگى آن حضرت كه به دوره ى غيبت معروف است، آغاز مى شود.
مسأله ى اقامه ى نماز بر پيكر مطهر امام عسكرى (ع) توسط حضرت مهدى (عج)، سبب روشنگرى مردم شد و از انحراف هاى بعدى در مسأله ى امامت جلوگيرى كرد. اين كار بر همه ى شيعيان آشكار ساخت كه پس از امام عسكرى (ع)، فرزند ايشان عهده دار منصب امامت هستند. بدين ترتيب توطئه ى خطرناكى كه خلفاى عباسى، براى نابودى اساس مكتب تشيع طرح ريزى كرده بودند، خنثى شد.
بايد دانست عوامل حكومت عباسى پس از شهادت امام عسكرى (ع)، در صدد برآمدند تا كسى را از سوى خليفه، مأمور نماز خواندن بر جنازه ى آن حضرت كنند و به پندار باطل خود، با اين كار، پايان دوره ى امامت را اعلام و خليفه ى غاصب عباسى را وارث امامت شيعه معرفى كنند; اما با وجود مقدمه چينى هاى بسيارى كه انجام داده بودند، نقشه ى آنان عملى نشد. هنگامى كه فرد مورد نظر حكومت، آماده ى نماز خواندن بر پيكر امام يازدهم (ع) بود، ناگهان كودكى در حدود پنج ساله، با وقار و طمأنينه پيش آمد، آن فرد را كنار زد و خود به اقامه ى نماز پرداخت. اين در حالى بود كه به عنايت خداوند متعال، مأموران حكومتى نتوانستند حتى كوچك ترين عكس العملى از خود نشان دهند. با پايان نماز نيز، پيش از آن كه مأموران حكومتى بتوانند كارى بكنند، آن حضرت از ديدگان غايب شدند. بدين ترتيب، دوره ى امامت حضرت مهدى (عج) آغاز شد.
آغاز امامت آن حضرت، به مشيّت الهى و برخى مصالح ديگر، با غيبت همراه بود كه به «غيبت صغرا» مشهور است و تا سال ۳۲۹ هجرى قمرى به طول انجاميد. پس از آن، مرحله ى جديدى از غيبت كه به دوره ى «غيبت كبرا» معروف است، آغاز شد كه تاكنون نيز ادامه دارد. اين دوران، سخت ترين دوره ى امتحان مردم است; زيرا ارتباط مستقيم با امام (ع) براى همگان ميسر نيست و نايب خاصى نيز وجود ندارد تا مردم به وسيله ى او بتوانند از آن حضرت، كسب تكليف و پاسخ پرسش هاى شان را دريافت كنند.
در توصيف اين برهه از زمان، تعبيرهاى بسيارى در روايات وارد شده است كه از وجود فتنه هاى بسيار خطرناك حكايت دارد. بشر در اين دوره، به دليل بى توجهى به ارزش هاى اصيل الهى و انسانى، با وجود برخوردارى از زندگى به ظاهر زيبا، آراسته و مدرن به زندگى نكبت بارى دچار مى شود. بدين معنا كه هر چند شكم ها سير و زندگى پر زرق و برق خواهد بود، ولى روح ها مضطرب، نگران و سرگشته است و از دست دادن هدف و فلسفه ى درست زندگى، يكايك افراد بشر را به يأس و نااميدى كشنده اى دچار مى سازد.
در فرهنگ اصيل اسلامى، براى پيش گيرى از دچار شدن به چنين وضعى، تحت عنوان «وظايف دوران غيبت»، رهنمودهاى بسيار مهمى از سوى پيامبر اكرم (ص) وائمه ى اطهار(ع) ارايه شده است. رعايت اين موارد، سبب در امان ماندن از خطر انحراف است; زيرا پاى بند نبودن به احكام الهى و از دست دادن ثبات فكرى و اعتقادى صحيح، سبب آلودگى به فتنه هاى آخر الزمان خواهد شد.
اميد است با انجام وظايف و تكاليف مربوط به دوره ى غيبت، بتوانيم در شمار منتظران واقعى آن حضرت باشيم و هنگام ظهور مهدى موعود (عج)، شايستگى هم گامى با آن سوار سبزپوش را به دست آوريم.
بقية الله خير الكم ان كنتم مؤمنين


منبع:افکار
211008
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: