10 شهريور 1402 16 صفر 1445 - 05 : 10
کد خبر : ۳۸۴۰۱
تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۹
دل بى‏ قرار عرفات حسین (علیه السلام) شده است! یا قدیم الاحسان ما را بیامرز و دعاهایمان را مستجاب گردان که جز تو کسی را نداریم.

عقیق: باز این اشك است كه از جاده ‏هاى دل مى ‏گذرد و در كویر نیاز ساكن مى ‏شود . دوباره كبوترهاى محرم خیال، با خاك عرفات، تیمم مى ‏كنند . نمى‏ دانم! اما هر چه هست من زائر كوى حسینم . مى‏ خواهم با زمزمه ‏هاى حسینى در صحراى عرفات، محرم درگاه خدا شوم، زیر باران عرفه ...

 

احسان دیرینه تو را قرن‏ها و سال‏هاست مردمان شناخته ‏اند . تو همانی که كاروان را براى نجات یوسف فرود آوردی تا از چاه به جاه رسانى ‏اش و از بندگى به سلطنت . چشم سپید یعقوب را به دیدار یوسف روشن كردى! اى یاور ایوب كه بلا و رنج و سختى را از او دور كردى! اى آن كه دستان ابراهیم را از ذبح اسماعیل نگاه داشتى، تا وعده‏ات تحقق یابد! اى اجابت كننده دعاى زكریا! اى آفریننده یحیى! اى حامى یونس! که او را از شکم ماهی نجات دادی

 

تو را مى ‏شناسم . اى آن كه به امر خود، دریا را براى بنى‏ اسرائیل شكافتى و فرعون و لشكرش را در گرداب قهر خویش غرق نمودی! تو را مى‏ شناسم . این را نیز مى ‏دانم که اگر بنده‏اى نافرمانى كند، عزلش نمى‏ كنى . مگر نبودند ساحران كه سال‏ها غیر تو را پرستیدند و فرستادگان تو را تكذیب كردند، اما تو با آیه لطیف هدایت، از هر چه جهالت رهایشان كردى و به سمت نور رهنمایشان شدى، آى اى خدا اى بدیع بى همتا، اى پاینده بى ‏مثال، اى عالمى كه به هر كس به قدر گنجایشش، بخشیدى . من اكنون زیر باران عرفه، زمزمه ‏هاى حسین (علیه السلام) این بنده عاشق تو را زمزمه مى‏ كنم . او كه تو را با واژه‏ هاى آسمانى اشك مى ‏خواند و با تمام بزرگیش چه خاشعانه با تو سخن مى‏ گوید . این همان آغاز كربلایى ‏شدن است ...

 

مهربانا! خطاهایم بزرگ شد و رسوایم نكردى . گناهانم را دیدى و پوشاندى .

 

اى لطیف! خرد بودم و ضعیف، روزى ‏ام دادى و نگاهم داشتى . بزرگ شدم! هنوز نمى ‏توانم نعمات تو را شماره كنم . اى كه بى ‏منت عطا مى ‏كنى؛ آن ‏گونه كه من در آیینه دلم لطف و احسان تو را مى ‏بینم و تو در آیینه كردار من جرم و عصیان را . با این‏ همه گنهكارى راهنمایم شدى به سوى ایمان . هر چند هنوز در شكر این همه احسان ناتوان بودم، بیمار شدم، خواندمت؛ درمان كردى.

 

عریان بودم، پوشاندى‏ ام . گرسنه بودم، سیرم كردى . تشنه بودم، از تو سیراب شدم . ذلیل بودم، عزیزم كردى . غریب بودم، آشنایم نمودی . مسكین بودم، توانگرم ساختى. و خودكریمانه، احسان آغاز نمودى . پس به راستى كه حمد و سپاس براى توست! اى خداى بى ‏همتا! لب‏هایم اكنون با طراوت دعا ترنم گرفته ‏اند . چشمانم در بارش توبه، امان از دست داده ‏اند . دل بى‏ قرار عرفات حسین (علیه السلام) شده است! یا قدیم الاحسان ما را بیامرز و دعاهایمان را مستجاب گردان که جز تو کسی را نداریم و چشم امیدمان به درگاه تو که کریم و رحیم هستی؛ می باشد.

 

منبع:جام

211008

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: