مطابق روایات تاریخی ام احمد یکی از همسران
امام موسی کاظم (ع) از داناترین و باتقواترین زنان روزگار خویش شمرده میشد و امام
کاظم علیهالسلام او را بسیار دوست میداشت. امام موسی کاظم (ع) در وصایا و سخنانش
از او با همین لقب یاد نموده است.(1)
امام قبل از حرکت به سوی بغداد، ودیعههای
امامت را ـ اشیاء موروثی از پیامبر ـ به او سپرد و رازهای امامت را فقط به او بیان
کرد. ام احمد که مورد وثوق و اعتماد کامل امام بود، سالها رازهای حضرت را مخفی
داشت؛ تا آنگاه که متوجه شهادت امام کاظم گردید.
امام در لحظه سفر به سوی بغداد، به ام احمد
فرمود: «کُلِّ من جائَک وطالَبَ منکِ هذِهِ الامانة فی ایِّ وقتٍ مِنَ الاوقات،
فاعلمی باَنّی قد استشهدتُ واَنّه هو الخلیفه من بعدی و الامام المفترض الطاعة علیک
وعلی سائر النّاس.»(2) شخصی که به تو مراجعه کرد و این امانت را خواست در هر زمانی
که باشد، بدان که من شهید شدهام و آن شخص جانشین بعد از من و امام واجب الطاعة بر
تو و دیگر مردمان است.
امام رضا علیهالسلام پس از شهادت پدر
بزرگوارشان نزد ام احمد رفت و فرمود: هر آنچه پدر به تو سپرده، بیاور. ام احمد
بیدرنگ فریادی کشید و سیلی بر رخسارش زد و گریبانش را درید و گفت: به خدا مولایم
وفات کرد. حضرت رضا علیهالسلام مانع گریه و زاری او شد و فرمود: مبادا سخنی بگویی
و آن را اظهار کنی تا خبر شهادت پدرم به حاکم مدینه برسد. آنگاه ام احمد زنبیلی را
با دو یا چهار هزار دینار نزد ایشان آورد و به امام رضا علیهالسلام تحویل داد.(3)
از این رو پس از شهادت امام هفتم علیهالسلام
اولین کسی که با وی بیعت نمود، ام احمد بود. مردم
مدینه نیز برای عرض تسلیت به خانه «ام احمد» مراجعه میکردند و این همه دلایلی
آشکار بر شخصیت والای این بانو است.
پی نوشت ها:
1. ام احمد سه فرزند داشت که یکی از آنها احمد بن
موسی کاظم (ع) است و مدفنش در شیراز می باشد.
2. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج48، ص307
3. اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج2
منبع:قدس
211008