15 ارديبهشت 1401 4 شوال 1443 - 43 : 15
کد خبر : ۳۱۸۴۳
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۱
در محضر بهجت عارفان:
عقیق: انجام طاعت و ترك معصيت به حسب ظاهر مشكل است، و سلمان شدن مشكل، بلكه كالمحال است، و لذا غير از معصومين ـ عليهم‏السّلام ـ همه به ترك طاعت و فعل معصيت مبتلا هستيم و معصوم بودن مثل اين كه نشدنى است، ولى در افراد بشر، شمر هم بسيار است؛ اما آيا چيزى هست كه مطلب(1) را آسان كند؟ 

از امورى كه خيلى سَهْلُ المَؤوُنة و آسان است ـ ولو عمل بر خلاف قول باشد ـ اين است كه انسان ملاحظه كند و ببيند اگر ملتزم به طاعت و تارك معصيت باشد، آيا حال او مثل صورتى است كه ترك طاعت و فعل معصيت مى‏ كند و آيا اين حال مثل حالت اول است، يا خير؟

فرض كنيد اگر انسان نزد رييس جمهور يا هر رييس مطلق، مقرّب باشد، اين براى او بهتر است و يا اين كه نزد يك فقير تهى دست و محروم؟! آيا خوب است به ذاتى كه موت و حيات و مرض و صحّت و غنا و فقر به دست او است مراجعه كنيم و رابطه‏ى دوستى داشته باشيم، يا با كسى كه خود محتاج و ناتوان و بيچاره است؟! 

در اطاعت اوامر الهى و نيز در معصيت و به فرمان شيطان و نفس بودن، امر داير است بين اين كه با كسى كه حيات و ممات، غنا و فقر و مرض و صحّت و مريض خانه و دكتر و خزانه و ثروت و... به دست او است؛ مجالست كنيم يا با كسى كه هيچ ندارد؟! انسان كدام را اختيار مى‏كند و محبّت وجدانيه (نه به حسب خوف نار يا شوق بهشت) با كدام طرف است؟

به حسب ظاهر بنده‏ ى مطيع، پشتيبانش مثل كوه ، محكم و استوار و منبع همه‏ ى خيرات است، و بنده‏ ى عاصى پشتيبانش محتاج‏ تر از او و دشمن دانايى (شيطان) است كه از دوست نادان بدتر است و صلاحديدش تمام به زيان او است. نظير شخصى كه نزد كسى رفت تا او را از فقر و فشار و ناراحتى روزگار نجات دهد، او گفت: شايسته ‏ترين كار براى شما اقدام به مرگ و خودكشى است! صلاح ديدش از اين قبيل است كه بگويد: صلاح و نجات شما در اين است كه قرص مرگ آور يا خواب آور بخوريد تا راحت شويد! بنابراين، ما در عزم به طاعت عازم به رفاقت و دوستى و همنشينى با غنىّ قادر و داناى كريم هستيم، و در عزم بر معصيت عازم به رفاقت و همنشينى با فقير عاجز جاهل و لئيم. 

اگر اين معنا را درست تشخيص دهيم و بفهميم و به طور واضح و روشن باور كنيم، خواهيم فهميد كه در اطاعت سود برده ‏ايم، نه زيان و خسارت؛ به دليل اين كه ديده ‏ايم افرادى «وَأُحْىِ الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ»(2)؛ (مردگان را به اذن خدا زنده مى‏كنم.) و كراماتى از اين قبيل را داشته‏ اند و شدنى است و محال نيست و اختصاص به انبيا ـ عليهم‏السّلام ـ هم ندارد، بلكه هر كه از آن‏ها متابعت كند، مى‏تواند از اين راه به مقامات و كمالات و كرامات آن‏ها دست يابد، البته بدون تحدّى نبوّت و كذابيّت مدّعى آن؛ پس اگر انسان يقين كند و براى او واضح و آشكار شود كه در طاعت، با غنى و قادر و كريم و . . .  رفاقت كرده و در معصيت با عاجزتر و محتاجتر از خود، طبعا هيچ‏گاه به معصيت تمايل پيدا نمى ‏كند و از قصر شاهنشاهى و از كنار هر گونه ناز و نعمت و آبادى و آسايش به كاروانسراى خرابه و ويرانه نمى‏ رود و با صاحب آن رفيق و همنشين نمى ‏شود، در حالى كه خود آن صاحبخانه هم راضى نيست كه رفيق او و با او باشيم، و از هر چيز محروم گرديم!

بنابراين، براى تسهيل طاعت و اجتناب از معصيت راهى جز اين نداريم كه متوجّه شويم و يقين كنيم كه طاعت، نزديكى به تمام نعمت‏ها و خوشى‏ها و دارايى ‏ها و عزّت‏ها و... است، و معصيت، عبارت است از محروميّت و ناخوشى و ندارى و ذلت و...
 
پی نوشت:
1. انجام طاعت و ترك معصيت.
2. سوره‏ ى آل عمران، آيه‏ى 49.
از وب سایت آیت الله العظمی بهجت
منبع:فردا
گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: