زمزمه/زمینه/واحد - خروج کاروان ابی عبدالله از مدینه
خداحافظ مدینه...
منم فرزند زهرا ، امام و هادی عشق
شبانه رهسپارم ، به سوی وادی عشق
به آوای یا زهرا ، به آه و دیده تر
روم تا که نمایم ، وداع قبر مادر
الا ای مهربانم ، الا ای نور عینم
ببین من نور چشم ، تو و بابا حسینم
الا ای قد خمیده ، پی فیض وصالم
رسیده وقت رفتن ، حلالم کن حلال
غریبم من غریبم...
روم تا اینکه گردم ، فدای راه اسلام
سرم بر روی نیزه ، به راه کوفه و شام
روم من از مدینه ،به وادی خدایی
شوم با تیغ فتنه ،شهید کربلایی
امان از ناله ی تو ، امان از اشک زینب
شود بعد از شهادت ، تنم پامال مرکب
به اولاد تو گرد ، جفای ظالمانه
خورد زینب پس از من ، ز دشمن تازیانه
یزید و کینه ها و ، جنایات عیانش
به دندان و لب من ،زند با خیزرانش
پس از عمری بزرگی ، پس از عمری عزیزی
بخواهد دخترم را ، عدو بهر کنیزی
لطفا اگر این اشعار را چند روز زود تر در سایت بگذارید بهتر میشود استفاده کرد
مثلا ولادت امام حسین ویا نیمه شعبان و ...
با تشکر