آن چنان خطبه زینب(س) مردم را تحت تاثیر قرار
داد که صدای گریه و شیون آنها بلند شد، آنها در ماتم عمیق فرو رفتند، حیران و بهت
زده، اظهار پشیمانی میکردند که چرا به یاری امام حسین(ع) نشتافتهاند.
در بخشی از این خطبه چنین میخوانیم: "یا اهل الختل و
الغدر و الخذل اتبکون؟… انما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا؛ ای
نیرنگ بازان و بی وفایان و پراکندگان! آیا به حال ما گریه میکنید؟… مَثل شما مثل آن
زنی است که به شدت رشتههای خود را پس از تابیدن باز میکرد شما نیز عهدشکنی کردید.”
و در فراز دیگر فرمود: "ویلکم یا اهل الکوفه اتدرون ای
کبد لرسول الله فریتم، و ای کریمة له ابرزتم…؟؛ ای مردم کوفه! وای بر شما، آیا میدانید
که چه جگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله را بریدید؟ و چه افراد پوشیده از حجاب
را از حرمش بیرون کشیدید؟ و چه خونی را از او ریختید؟ و چه احترامی را از او هتک
کردید؟… آیا برای شما شگفتآور است که آسمان برای این ماجرا خون ببارد؟ همانا
شکنجه و عذاب جهان آخرت ننگینتر خواهد بود، و کسی شما را یاری نکند، و به مهلتی
که به شما داده شده است بهرهمند نخواهید شد… .”
زینب علیهاالسلام در قسمت آخر خطبه، برای مصائب جان سوز
برادرش حسین علیه السلام اشعاری خواند و گریه کرد، در این حال به قدری منقلب شد و
پر احساس میگریست و سخن میگفت که امام سجاد علیه السلام او را این چنین تسلی خاطر
داد: "… و انت بحمدالله عالمه غیر معلمه، فهیمه غیر مفهمه…(۵)؛ تو به حمدالله دانشمند
بدون استاد، و دانای خود ساخته هستی، بدان و تحمل داشته باش که گریه و ناله،
رفتگان را باز نمیگرداند.”
حضرت زینب علیهاالسلام به سخن امام سجاد احترام کرد و
سکوت نمود.
منبع:افسران
211008