وقتى آن استاد فرزانه حاضر شد، خلیفه خواب خویش را براى او نقل كرد، ابراهیم گفت: اى خلیفه! شما هیچ ناراحت نباشید چونكه تعبیر این خواب، خیلى خوب و خوشحال كننده است، و خداوند متعال، فرزند دخترى به شما عنایت خواهد كرد. خلیفه گفت : از كجا مى گوئى؟ ابراهیم پاسخ داد: از كلام نورانى قرآن؛ زیرا خداوند مى فرماید: وَ اِذا بُشِّرَ اَحَدُهُمْ بِالاُْنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ كَظیمٌ هرگاه به یكى از آنان مژده دهند كه دخترى برایت متولد شده صورتش سیاه مى شود و بشدت خشمگین مى گردد.(1)
مهدى عباسى، از این تعبیر بسیار خوشنود شد و امر كرد تا ده هزار درهم بعنوان هدیه به او بدهند؛ و درست پس از گذشتن چند ماه، خداوند متعال، دخترى به خلیفه كرامت فرمود؛ خلیفه بعد از تولد فرزندش، دوباره یكهزار درهم دیگر، به ابراهیم معبّر فرستاده و مقام او را گرامى داشت.(2)
پی نوشت ها:
1- نحل / 58.
2- ثمرات الانوار، ص 223-224.
پاک نیا، عبدالکریم، جلوه هایی از نور قرآن در قصه ها، مناظره ها و نکته ها
منبع:جام
211008