او در سال 60 هجری از کوفه به مکه رفت و به امام حسین(ع)
پیوست و همراه امام حسین (ع) به کوفه آمد، گویند روز تاسوعا از آن جهت که به شهادت
می رسد بسیار خوشحال بود.
شب عاشورا از کسانی بود که برخاست و در حمایت و جانبازی
امام حسین(ع) سخنرانی ایراد کرد و روز عاشورا چندین بار در برابر دشمنان رفت و
سخنرانی کرد، وفاداری او نسبت به امام حسین (ع) مشهور است.
گویند بریر با عبدالرحمن عبدربه أنصاری، صبح عاشورا به
شوخی و مزاح پرداخت.
عبدالرحمن به او گفت: دست از مزاح بردار، سوگند به خدا که
این ساعت، موقع مزاح و باطل نیست. بریر در پاسخ گفت: سوگند به خدا که تمام عشیره و
قوم من می دانند که من اهل مزاح و سخنِ درهم و باطل نبوده ام، نه در سن جوانی و نه
در سن کهولت؛ ولیکن قسم بخدا که الآن آنقدر خوشحال و مسرورم به آنچه ما به آن
برخورد خواهیم کرد. سوگند بخدا که بین ما و ملاقات حوریان بهشتی هیچ فاصله ای
نیست، مگر یک حمله که از طرف این قوم بشود و ما جان خود را در نصرت فرزند پیامبر
اکرم(ص) فدا کنیم، و چه بسیار دوست دارم که این امر زودتر صورت گیرد.
به روایتی بریر پس از شهادت حر بن یزید ریاحی آهنگ میدان
کرد و در برابر دشمن چنین رجز میخواند:
انا بریر و ابی خضیر لیس یروع الاسد عند الزئر
یعرف فینا الخیر اهل خیر اضربکم ولا اری من ضر
او همچنین فریاد برآورد که ای قاتلان مؤمنان و فرزندان
یادگاران پیامبر (ص)، پیش بیایید؛ و پس از
آن که سی یا 40 تن از سپاه دشمن را از پای درآورد، با رضی بن منقذ عبدی به ستیز
پرداخت.
پس از لختی مبارزه، رضی بن منقذ را بر زمین زد و بر سینهاش
نشست. رضی فریاد برآورد و از یاران خود کمک خواست.
در این هنگام کعب بن جابر با نیزه به بریر حمله کرد و آن
را در پشتش فرو برد و سرانجام بریر با ضربات پی در پی شمشیر کعب به شهادت رسید.
در زیارت اربعین و زیارت شهدا میخوانیم (زیارت رجبیه)
"السلام علی بریر بن خضیر".