عقیق: مراسم عزاداری مردم یزد از نخستین روزهای
ماه محرم و حتی در برخی مناطق در آخرین روزهای ذی الحجه آغاز میشود و در
هر منطقه از این استان آداب و رسومی خاص برای هر یک از روزهای محرم و صفر
وجود دارد. یکی از جذابترین رسومی که از آغازین روزهای ماه محرم آغاز
میشود جمعآوری نذرهای مردمی است.
در نخستین روز محرم، دیگهای بزرگ
مسی در گوشهای از معابر در چهارراهها، میدانهای اصلی شهر، اماکن زیارتی و
مراکز پرتردد شهر قرار میگیرد که هر دیگ متعلق به هیأت و حسینیهای خاص
است و مردمی که از قبل به قول یزدیها «نیتی به دل گرفتهاند» نذرهای خود
را داخل این دیگها میگذارند. این نذرها از روز قبل از تاسوعا از سطح شهر
جمع آوری میشوند تا عزاداران حسینی اطعام شوند.
سیاهپوش کردن حسینیه،
نخل برداری، طبخ آش، ذبح گوسفند، پخش نذورات مردمی و برپایی هیأتهای
سینهزنی و زنجیرزنی از دیگر برنامههای مردم یزد در ماه محرم است.
یکی
از این آیینها، مراسم «بهر شهید» در شهر ندوشن یزد است که همه ساله مردم
این منطقه براساس سنتی دیرینه، 10 روز پیش از آغاز محرم با برپایی آن به
استقبال ایام سوگواری سیدالشهدا (ع) می روند.
این مراسم طی 10روز یاد
شده قبل از نماز مغرب و عشا در محلههای مختلف آغاز
می شود و دسته جات با
جمعآوری نذرهای مردم، مراسم عزاداری را در تکایا برگزار می کنند و مردم
در قالب هیات عزاداری در سطح کوچه و محلهها حرکت می کنند و اشعاری در رثای
علیاکبر(ع) می خوانند.
اهالی شماری از روستاهای شهرستان صدوق استان یزد نیز با برپایی آیین سنتی «شاخ به شاخ» و «ذکر گرفتن» به استقبال ماه محرم می روند.
آیینهای
عزاداری یزد پیشینهای صد ساله دارند و در هر منطقه از استان، مردم با
آیینهای خاص به عزاداری امام حسین(ع) میپردازند، اما در بافق سنتی به نام
«اجَغِهزنی» وجود دارد که در نوع خود بینظیر است.
بخشی از عزاداری
مردم بافق ریشه در این واقعه دارد و بویژه در گذشته دستههای «اجغه زن»،
روز عاشورا حرکت میکردند که امروزه این سنت به اربعین حسینی و دهه پایانی
ماه صفر موکول شده و «اجغه زنی» یکی از مراسم عزاداری است که با کیفیت خاص
انجام میشود.
دو قطعه چوب گرد تراشیده شده دارای دو زایده با دو
فرورفتگی است که برای در دست گرفتن ایجاد شده و در مراسم عزاداری به هم زده
میشود و صدایی شبیه به هم خوردن سنگ تولید میکند...
جوش دوره
«جوش دوره» نیز سبکی دیگر از عزاداری مردم بافق است که در روز عاشورا بیشتر در روستاهای منطقه سبزدشت رایج است.
در
این سبک عزاداری، عزاداران به دو دسته تقسیم میشوند و به ترتیب قد، کنار
هم قرار میگیرند، نوحه خوان با اشعاری مانند: «یا مظلوم حسینم یا محروم
حسینم، یا عطشان حسینم، یا عریان حسینم»، یکبار همراه یک گروه و بار دیگر
همراه دسته دیگر حرکت میکنند و به دور علم که وسط حسینیه قرار داده شده
است، میچرخند.
دستههای جوش زنی پس از سرودن اشعار توسط نوحه سرا، همان
بیتها را تکرار میکنند و مردم سوگوار نیز در این نوع عزاداری با زمزمه
نوحهها، به سینه میزنند و در ماتم شهادت مظلوم کربلا اشک میریزند.
چاووشی خوانی
چاووش خوان واژه ای با ریشه ترکی خوارزمی است و در فرهنگ دهخدا به معنی بانگ و سر و صدای گنجشک معنا شده و در معنای اصطلاحی، کسانی بودند که صدای گرم و پرشوری داشتند و به صورت گروهی یا دو نفر دونفر به پشت بامها و کوچه ها می رفتند و در مرثیه امام حسین(ع) شعر می خواندند. چاووش خوانان در کوچه و پشت بامها یا پیشاپیش قافله هایی که به عتبات عالیات یا زیارت می رفتند حرکت می کردند.
پرسه زنی
پس از این مراسم آیین دیگری به نام «پرسه زنی» اجرا می شد، به طوری که گروهی به نام «پرسه زن» از هیأتی از یک حسینیه جمع می شدند و فرد سیدی جلوی گروه حرکت کرده و آنها را هدایت می کرد و شخصی به نام علمدار، علم به دست داشت و مردمی که سینه و سنج می زدند جمع می شدند و به حسینیه دیگر می رفتند؛ اعضای حسینیه جلودار به پیشواز آنها می آمدند و سرراهشان مردمی که صدای آنها را می شنیدند به آنها کمک مالی کرده یا حبوبات، مواد غذایی، قند و برنج می دادند که بعدها به مصرف هیات می رسید.
پوش برپاکردن
پوش، پارچه محکمی بود که به نقوش واقعه کربلا مزین بود و توسط مردم برپا می شد تا عزاداران حسینی از سرما و گرما در امان باشند. در زمان پوش بالا کردن هم چاووشی خوانان اشعاری را در رابطه با حادثه کربلا می خواندند. دوستداران امام حسین(ع) و جوانان قوی بنیه پوش را بالا می کشیدند. پوش روی تیرک بنا و استوار می شد و با گفتن یا حسین(ع) و یا ابوالفضل(ع) بالا کشیده می شد و بعضی از افراد قربانی کرده یا صدقه می دادند تا اتفاقی نیفتد و در پایان هم نقل و شربت توزیع کرده و برای کسانی که پوش می کشیدند دعا می کردند.
کتل بستن
در یزد به اسب زین کردهای که به طرز خاص آراسته شده و پیشاپیش دسته عزاداری حرکت میکند، «کتل» میگویند. گاهی به گردن این اسب چند شال،ترمه یا ابریشمی به رنگهای سبز و سرخ آویزان کرده و سر و صورت حیوان را با چند قطعه آیینه کوچک، نگین، قرآن و... آذین مینمایند و گاه بنا بر سلیقه شخصی و به تعبیری دیگر، پارچه سفید خونآلودی را بر پشت حیوان میکشند و چند قطعه چوب رنگ شده قرمز به نشانه تیر و پیکان در پارچه فرو میکنند. همچنین کبوتری که با رنگ قرمز آغشته شده نیز بر پشت اسب میگذارند. افسار این اسب یا کتل همواره در دست محافظ آن است و جلو دسته سینهزنی حرکت میکند و محافظ آن مرتب سر و صورت حیوان را نوازش میکند. این حرکت نمادین را «اسب و کتل» مینامند.
دسته سقا
در مراسم عزاداری امام حسین(ع)، گروهی از نوجوانان لباس سیاه میپوشند و لنگ قرمزی دورکمر خود میبندند. آنها مشک روی دوش گذاشته و بازوبندی از قرآنمجید را که با پولکهای رنگارنگ و برگهای فلزی نقرهای رنگ تزیین شده، بر کتف خود میبندند و در صفی منظم با ذاکر و سردسته خود همخوانی میکنند. و یا یک علم سهگوش با تمثال حضرت ابوالفضل(ع) را با خود حمل میکنند.