نکته هایی از سخنان استاد قنبری را می خوانید؛
*ما الان چون آرزو داریم در کربلا باشیم کربلایی هستیم انشاالله.
*زمانی می گفتند هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله، اما این بسم الله یک شرط داشت آن هم اینکه یک دست او را باید قطع کنیم، یعنی آن زمان هرکسی که یک دست نداشت کربلایی بود، روادید ورود به کربلا این بود که دست راست نداشته باشی، یک حاکم دید نظم شهر بهم خورده گفتند مسبب این بی نظمی را بیاورید، یک زنی را آوردند گفت من سال قبل دست راست خودم را در این راه دادم حال آمده ام دست دیگرم را بدهم تا بتوانم به زیارت بروم.
*یک قطره اشک که زینب کبری در روز عاشورا ریخت از آن روز تا حالا همه عالم به دنبال جبران آن قطره اشک هستند، و تا قیامت هم جبران شدنی نیست.
* کربلا مجموعه یکسری فعل و انفعالات است، یک اقدام دفعی نبوده است.
*منشاء کربلا از زمان خود پیغمبر است که این درد بزرگ در سینه حضرت بوده، ابراهیم خلیل نیز همین قصه را داشت. وقتی قرار بود اسماعیل را ذبح کند، اسماعیل ذبح نشد اما معروف شد به اسماعیل ذبیح الله، ذبح عظیم آن قوچی که خدا فرستاد نبود.
*دو سال پایانی عمر مبارک پیامبر بسیار سالهای مهمی است، مخصوصا سال دهم مجموعه اسرار ناپیدایی در آن هست، حج امر واجب است اما بشرط توان داشتن.
*می گویند حج برای پول دارهاست، چون دم حج را به پولداری گره زده ایم، اگر یک لیف از لباس احرام حرام باشد حج مقبول نیست، چون همین یک لیف ها است که می شود شمشیر بعد به کربلا می رود و سر از بدن حسین بن علی جدا میکند.
*اگر مراقب نباشیم همیشه یک شعبه از بنی امیه در زندگی ها داریم، پیامبر این شرط را در سال دهم بهم زد، و فرمود همه در این حج شرکت کنند، حتی سفرایی را که در مدینه نبودند نامه فرستاد که برگردید بیایید برای حج.
*80 تا 110 هزار نفر با پیامبر احرام بستند، برخی از نزدیکان حضرت در چهره ایشان غم یافتند، این کشور گشایی هایی که بعد از حضرت رخ داد بسیار مشکوک است، اسلام دنیای آن روز را با اخلاق پیامبر فتح کرده بود نیازی به کشور گشایی نداشت.
*برخی به اجتهاد خودشان به حج عمل کردند، خبر دادند علی(ع) از یمن خودش را به مکه رسانده است و خود پیامبر قربانی ایشان را بهمراه آورده بودند.
صوت مراسم
مثل همیشه عالییییییییییییی علی یارت
یاعلی
یعنی از پشت صحنه هم ازش عکس بگیرید.
یادته نره ها.................
خدا خیرتون بده عالی بود.
هر روز منتظر عکس های زیبای شما از مکتب الزهرا هستیم.
حاج محمد مثل همیشه گل کاشت.
نفس حاج محمد همیشه گرم.
معین جان، آفرین