عقیق:«نگاهی به سرگذشت تاریخی و فرجام جنایت و اشغال فلسطین توسط صهیونیستها به مناسبت سالگرد" یوم النکبه"» مطلبی است که در جدیدترین نشریه خط حزبالله در قالب یادداشت منتشر شده و تقدیم نگاه شما می شود:
در بحبوحه جنگ جهانی اول، دو کشور بریتانیا و فرانسه تصمیم گرفتند طی قراردادی محرمانه به نام "سایکس- پیکو" امپراطوری بزرگ و پهناور عثمانی را تجزیه و آن را به کشورهای کوچک تقسیم و سرپرستی و قیمومیت این کشورهای تازه تقسیم شده را به عهده بگیرند. هدف از این اقدام کاهش قدرت عثمانی و احاطه و تسلط گسترده بر کشورهای منطقه غرب آسیا به عنوان یکی از راهبردیترین مناطق دنیا بود؛ از همین رو بر اساس توطئهای از پیش طراحی شده، دو کشور سوریه و لبنان در حوزه مستعمره ی فرانسه و عراق و اردن و فلسطین در حوزه مستعمره ی بریتانیا قرار گرفتند.
این خطکشی، آغازی شد بر اقدام دولت بریتانیا برای مهاجرت هدایت شده یهودیان به این سرزمین و تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی آن هم دقیقاً در قلب کشور فلسطین. تلاش انگلیس برای فراهم کردن مقدمات تأسیس این رژیم، سرانجام در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ به نتیجه رسید و در آن روز سیاه، با صحنهگردانی قدرتهای استعماری، بخش زیادی از خاک فلسطین به اشغالگران صهیونیست تقدیم شد و اینگونه رژیمی نامشروع و جعلی پایهگذاری شد. کشورهای استعمارگر و سلطهطلب که سالها با غارت منابع و سرمایههای عظیم کشورهای دیگر، ثروت کلانی به دست آورده بودند با تمرکز بر روی منطقه غرب آسیا و تأسیس یک رژیم جعلی و نامشروع تلاش کردند علاوه بر ناامنی در کشورهای همسایه و ایجاد نزاع و جنگ و درگیری بین آنها منابع ارزشمند و ذخایر عظیم نفتی و گازی این منطقه را به غارت ببرند.
«یوم النکبه» تصویری از بی عدالتی و ظلم بزرگ انسانی
چندماه بعد از این اتفاق، اعضای احزاب و گروههای مختلف صهیونیستی در بیتالمقدس گردهم آمدند و بیانیه سرتاپاجعلی و دروغین استقلال رژیم صهیونیستی را قرائت کردند. روز ۱۵ می ۱۹۴۸ رژیم صهیونیستی، سرزمین فلسطین را اشغال و موجودیت نامشروع خود را اعلام کرد. اشغالی که در پی آن بیش از ۸۰۰ هزار فلسطینی آواره و بیخانمان شدند.
این روز که به نام «یوم النکبة» نامگذاری شده، روایت یک بیعدالتی و ظلم بزرگ انسانی است. از آن روز به بعد ارتش رژیم غاصب صهیونیستی، تمام توان خود را برای یک نسلکشی وحشیانه در سرزمینهای اشغالی به کار گرفت که در پی آن جمعیت زیادی از فلسطینیان، متحیر از این همه وحشیگری صهیونیست ها ناچار به ترک سرزمین پدری و اجدادی خود شده و به کشورهای دیگر پناه بردند. قتل عام فجیع مردان، زنان، کودکان فلسطینی و از بین بردن زندگی و امنیت مردم سرزمین فلسطین، باعث شد بیش از سه چهارم خاک کشور مظلوم فلسطین به اشغال یهودیان صهیونیست درآمده و تنها کرانه باختری و نوار غزه در دست فلسطینیها باقی بماند. در جریان این درگیریها در سال ۱۹۴۸، بیش از ۵۳۰ شهر و روستا در فلسطین با خاک یکسان و ۱۵ هزار فلسطینی شهید شدند و صدها فلسطینی به صورت دستهجمعی اعدام و قریب ۱۸ هزار نفر اقدام به مهاجرت کردند.
آیا این پایان داستان ملت فلسطین بود؟
ملت فلسطین بعد از این هجمههای سنگین، آرام آرام به بازسازی خود روی آورد. فلسطینیان به خوبی فهمیده بودند که برای بازپسگیری وطن و کسب عزت و هویت خویش، هیچ چارهای جز ایستادگی و مقاومت ندارند، پس شروع به تشکیل هستههای مقاومت کرده و مبارزه علیه رژیم اشغالگر صهیونیست را آغاز کردند.
اولین جرقه ی جدی این رویکرد در سال ۱۹۸۷ و تحت عنوان انتفاضه اول یا انتفاضه ی سنگ آغاز شد، مبارزه و مقاومتی که تا سال ۱۹۹۳ یعنی ۶ سال ادامه پیدا کرد. هفت سال بعد، انتفاضه دوم در ۲۸ سپتامبر سال ۲۰۰۰ و در پی ورود «آریل شارون» نخستوزیر وقت رژیم اشغالگر قدس و تعدادی از نظامیان ارتش صهیونیستی به مسجد الاقصی آغاز شد؛ در واقع گشتزنی شارون و نظامیان صهیونیست در صحنهای قبله اول مسلمین منجر به تحریک احساسات و شعلهور شدن خشم فلسطینیان شد. این درگیریها در یک نقطه متوقف نماند و خیلی زود به شهرهای دیگر نوار غزه و کرانه باختری کشیده شد و فصل خونبار دیگری را در تاریخ کشور فلسطین رقم زد و طی آن بیش از ۴۴۱۲ فلسطینی اعم از پیر و جوان و کودک و زن به شهادت رسیدند و حدود ۴۸ هزار نفر نیز دچار مجروحیت شدند.
رویش جوانههای مقاومت اسلامی
اما ماجرا تازه آغاز شده بود و این درگیری ها باعث شده بود تا خون تازهای به ریشههای شجره طیبه جریان مقاومت تزریق شده و جوانان فلسطینی با انگیزه و امید بیشتری به مبارزه با صهیونیستهای اشغالگر بپردازند. جنگ ۲۲ روزه در سال ۲۰۰۸ موسوم به جنگ غزه، جنگ ۸ روزه در سال ۲۰۱۲، جنگ ۵۱ روزه در سال ۲۰۱۴ و جنگ ۱۱ روزه سیف القدس در سال ۲۰۲۱ از نبردهایی بودند که اگر چه رژیم صهیونیستی در آنها با توان خود کوشید تا جریان مقاومت را برای همیشه منکوب کند
ولی در هر کدام از این جنگها از راههای گوناگون، توسط گروههای مقاومت غافلگیر و ضربات سنگینی را متحمل شد و شکست خورد و آن هیمنه پوشالیای که ارتش اشغالگر برای خود ساخته بود فرو ریخت. با حمایت قاطع و صریح جمهوری اسلامی و مجاهدت نیروهای فداکار، جریان مقاومت در فلسطین و لبنان روز به روز تقویت و از دل تهدیدها، فرصتهای فراوانی خلق شد.
موشک بهجای سنگ در دست مجاهدان انقلابی جریان مقاومت قرار گرفت و رژیم صهیونیستی را هدف قرار داد؛ نیروهای مقاومت با موشکهای فجر ۵ در جنگ غزه، با مورد اصابت قرار دادن بالگردها و هواپیماها با موشکهای ضدهوایی، بمباران تلآویو زیر چتر سامانه پدافندی موسوم به گنبد آهنین و هدف قراردادن ناوچه جنگی در دریای مدیترانه توسط نیروهای حزب الله و... معادلات و محاسبات سردمداران رژیم صهیونیستی و البته حامیان آمریکایی و غربی آنها را برهم زدند.
امروز قدرت رژیم صهیونیستی به شدت رو به افول و نشانههای تزلزل و ضعف این رژیم هویدا شده است. «رژیم صهیونیستی در عمر هفتادوپنجسالهی خودش هرگز گرفتاریهای هولناکی مثل امروز نداشته. اوّلاً «تزلزل سیاسی»؛ در چهار سال، چهار نخستوزیر عوض کردند... دوقطبی شدیدی در سرتاسر رژیم جعلی وجود دارد... این تظاهراتِ صدهزار نفری و دویستهزار نفری و بیشتر در تلآویو و در شهرهای مختلف دیگر، نشانهی این است... اعلام شده که بزودی تعداد کسانی که از اسرائیل دارند خارج میشوند، یهودیهایی که خارج میشوند، به دو میلیون [نفر] میرسد. این را اعلان کردند.» ۱۴۰۲/۱/۱۵
از سوی دیگر، توان و قدرت جریان مقاومت روز به روز در حال افزایش بوده و باعث پدید آمدن آمدن یک نیروی بازدارنده قوی در سطح منطقه شده است. همه این عوامل رژیم صهیونیستی را ضعیفتر از همیشه ساخته است. «امروز بحمداللّه شاهدِ افولِ تدریجیِ رژیمِ غاصب هستیم. این را همه دارند میبینند در دنیا. رژیم غاصب در حال افول تدریجی است، سرعتش هم روزبهروز بیشتر میشود. سالها است، چند سال است شروع شده این افول امّا اخیراً سرعتش بیشتر شده. این خیلی فرصت بزرگی است.»۱۴۰۲/۲/۲
در روزهای گذشته، بار دیگر رژیم صهیونیستی در جنایاتی آشکار به غزه حمله کرده و صحنههای تکان دهندهای از کشتار بیرحمانه زنان و کودکان و غیرنظامیان را رقم زده است. اقدامی که نشان از اشتباه محاسباتی سردمداران این رژیم داشته و با پاسخ قاطع گروههای فلسطینی مواجه شده است.
مقاومت فلسطین در عملیات «ثار الأحرار» با موشکباران مناطق اشغالی، بار دیگر شکست قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی را آشکار ساخته است. در هم شکسته شدن قدرت و امنیت رژیم صهیونیستی در کنار بحرانهای سیاسی عمیق این رژیم و اعتراضات گسترده درون سرزمینهای اشغالی و تحولات میدانی به نفع جبهه مقاومت، زنگ سقوط و اضمحلال رژیم اسرائیل را به صدا درآورده است. «مقامات خودشان[رژیم صهیونیستی] به طور مرتّب و پیدرپی هشدار میدهند که فروپاشی نزدیک است؛ رئیسجمهورشان میگوید، نخستوزیر سابقشان میگوید، رئیس امنیّت [ملّی]شان میگوید، وزیر دفاعشان [میگوید]؛ همهی آنها میگویند که فروپاشی ما نزدیک است؛ ما به هشتاد سالگی نمیرسیم. ما گفتیم «بیستوپنجسال دیگر را نمیبینید»، خودشان عجله کردند، زودتر میخواهند [از بین بروند]! » ۱۴۰۲/۱/۱۵
منتشر شده در شماره جدید نشریه خط حزبالله