عقیق:حجتالاسلام انصاریان در سخنانی در مسجد جامع چالوس گفت: یکی از افرادی که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله قصد اسلام داشت، به خداوند عرضه داشت خدایا قبل از پیامبرت بتپرست و ظالم بودیم. او ما را هدایت کرد و خوب شدیم. از تو درخواست دارم جریمه آلودگیهای قبل از اسلام مرا به قیامت نیندازی. من طاقت عذاب فردا را ندارم. نماز تمام شد و همه به خانههای خود رفتند. چیزی نگذشت که سخت مریض شد. پیامبر (ص) دریافت که یکی از یارانش بیمار و بستری شده است.
وی افزود: یکی از اخلاقهای رسول خدا صلی الله علیه و آله عیادت از بیمار بود. غنی، فقیر، مهاجر، انصار، قوم و خویش و بیگانه برایشان تفاوتی نداشت. به همه هم سفارش کردند بیمار را عیادت کنید یا پول دوا و درمان او را بدهید. ایشان نسبت به زندگی مردم اصلاً بیتفاوت نبود. از چهار پنج سالگی که وارد اجتماع شدند تا انتهای عمر یک بار هم «به من چه» نگفتند. «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ»؛ کسی که نسبت به امور مسلمانان بگوید «به من چه»، مسلمان نیست. اینها ارزشهای اسلامی است. حضرت مسجد خود را مکان رسیدگی به امور مردم قرار داده بود.
انصاریان ادامه داد: نهایت اینکه پیامبر (ص) به عیادت او رفت و بر بالینش نشست. پس از احوالپرسی، بیمار گفت: یا رسولالله، نماز مغرب را با شما به جماعت خواندم، شما سوره قارعه را در نماز خواندید، من آنچنان تحت تأثیر قرار گرفتم که به خدا عرض کردم اگر در نزد تو گناهکارم، طاقت عذاب آخرت را ندارم، در همین دنیا مرا عذاب کن. اکنون ای رسول خدا میبینی که دعایم اجابت شده و بیمار شدهام.
ادامه سخنان را در کلیپ زیر مشاهده کنید.
منبع:تسنیم