عقیق:هر سال نزدیک 20 میلیون نفر در بیستمین روز ماه صفر، در بزرگترین تجمع صلح آمیز دنیا شرکت میکنند؛ اما رسانههای دنیای غرب ترجیح میدهند چشمشان را ببندند و «پیادهروی اربعین» را سانسور خبری کنند . اما رویدادی که توی قلب آدمها جا گرفته که سانسورشدنی نیست؛ سفیران اربعین امام حسین آن هم در پشت مرزهای اقیانوس ها و قاره ها، خبرگزاریها نیستند درست در آن سر دنیا، دانشجویان ایرانی چند سالی است دستبهکار شدهاند تا شکوه بزرگترین تجمع عاشقانه دنیا را برای مردم آمریکای شمالی روایت کنند. تا پیش از کرونا، هر سال «نمایشگاه عکس اربعین» از شهری به شهر دیگر جریان پیدا میکرد و امسال این دانشجوها جایش را با با ایدههای تازهای پر کردهاند. با «فاطمه» - دانشجوی دکترای شهرسازی- که مسئول برگزاری این مراسم در شهر واترلوی کاناداست، در این خصوص گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید
دعایم آن سر کره زمین مستجاب شد
فروردین 97 اولینباری بود که به کربلا مشرف شدم؛ آنجا از امام حسین(ع) خواستم به من توفیق خدمتگزاری دهد. چندماه بعد، شرایط زندگیام به گونه پیش رفت که خیلی غیر منتظره لازم شد عازم کانادا شویم؛ خیلی برایم سوال شد که چطور از شرایطی که میتوانستم خدمتی به امام حسین(ع) انجام بدم، اینهمه دور شدم. تنها چند روز بعد از سکونتمان در شهر «واترلو»، یکی از دوستانم که در تورنتو زندگی میکرد خبرداد که گروهی از دانشجویان ایرانی دانشگاههای تورنتو در حال برگزاری نمایشگاه عکس اربعین برای دومین سال متوالی هستند و پیشنهاد داد اگر کسی داوطلب هست آن را در واترلو نیز برگزار کنیم. آن روزها شرایط مناسبی نداشتم، مسافر بودم، پسرم دو سال و نیمش بود، دخترم را شش ماهه باردار بودم و پایم هم در آستانه سفر شکسته بود. ولی بسیار مشتاق بودم این کار را انجام دهم. به امام حسین(ع) توسل کردم و کار را شروع کردم.
همهچیز از یک زائر اربعین شروع شد
نمایشگاه یک سلسله عکس به هم مرتبط بود که به ترتیب تنظیم شده بود و با توضیحاتی زیر هر عکس، پیادهروی اربعین را برای مخاطبین روایت میکرد. گروه ABSA (شیعیان ساکن آمریکای شمالی) کل این نمایشگاه را بهصورت مرتب و با کیفیت بالا روی وبسایت گذاشته بود تا هر گروهی در هر نقطهای از دنیا که میخواهد بتواند آن را برگزار کند. دانشجویان تورنتو این عکسها را در فرمت نمایشگاهی چاپ کرده بودند و همه تجهیزات مورد نیاز را هم تهیه کرده بودند. یعنی اصل نمایشگاه آماده بود و هر شهری که داوطلب میشد، مجموعه را برای برگزاری نمایشگاه تحویل میگرفت.
برای تأمین هزینه نمایشگاه به خلاقیت نیاز داشتیم
یک گروه تشکیل شده بود به اسم گروه مدیریت اربعین؛ که متولی برنامههای اربعین در شهرهای مختلف آمریکا، کانادا و اروپا عضو آن بودند. من هم از طرف شهر اوترلو معرفی شدم. اعضای گروه بسیار افراد خوشفکر و فعالی بودند و جمع بسیار پویایی داشتند. برنامهریزیها هم محدود به بازه اربعین نبود و ما از مدتها قبل از اربعین در این گروه، ایده میدادیم و شرایط اجرای هر ایده را بررسی میکردیم.
بعد از آنکه تصمیم گرفتیم نمایشگاه عکس اربعین را در شهر خودمان هم برگزار کنیم، در سایت جلسات قرآن خودمان و در گروههای مختلف، یک فراخوان همکاری فرستادیم. ایدههایی برای برپاکردن نمایشگاه و دعوت افراد به تماشای آن داشتیم که نیاز به بودجه داشت و برای تأمین این بودجه، باید یک برنامهریزی ویژه انجام میدادیم. از ایران پیکسلهایی را سفارش دادیم که روی آن عبارت «I Love Hussain» با طراحیهای زیبا نوشته شده بود؛ آنها را در برنامههای مختلفی مثل جلسات قرآن جمعهها به فروش رساندیم. با فروش همین پیکسلها، کمکم مبلغی که برای برگزاری نمایشگاه نیاز داشتیم جمع شد. با این پول گل رز خریدیدم و کارتهایی را بهصورت بوک مارک (نشانه کتاب) چاپ کردیم که روی آن حدیثی از امام حسین(ع) نوشته شده بود. به این خاطر تصمیم گرفتیم کارتها به شکل بوکمارک باشد که پیش مخاطب ماندگارتر شود.
مانعی که سبب خیر شد
یکی از مهمترین موانعی که سر راهمان بود، این بود که دانشگاه به ما اجازه استفاده از سالن برای برگزاری نمایشگاه را نمیداد؛ میگفت حتما باید یک تشکل دانشگاهی ثبتشده باشیم که دانشگاه ما را به رسمیت بشناسد. این موضوع برای ما سبب خیر شد؛ باعث شد با یک تشکل دانشجویی شیعه به اسم «ثقلین» در دانشگاهمان آشنا شویم که متشکل از شیعیان عراق و پاکستان بود و البته خیلی کمتعداد بودند. آنها سالن را برای ما رزرو کردند و مشتاقانه با ما همکاری کردند و در نهایت توانستیم اولین نمایشگاه پیادهروی اربعین را در سال 2018 برگزار کنیم.
عطر اربعین، شهر به شهر میچرخید
برای دعوت دانشجویان به بازدید از نمایشگاه با دسته های گل سر مسیر های پر تردد می ایستادیم و گل تعارف میکردیم و دعوت میکردیم اگر دوست دارند از نمایشگاه ما بازدید کنند. حتی اگر دعوت را نمیپذیرفتند، همینکه ما توانستهبودیم با گلهای رز و حدیث روی کارتها آنها را با امام حسین(ع) آشنا کنیم، اتفاق خوبی بود.
در واقع این نمایشگاه عکس، یک جریان اربعینی بود که اول از آمریکا و توسط دانشجویان شیعه ساکن آنجا شروع شده بود و بعد به تورنتو رسید و بعد ما توفیق پیدا کردیم آن را در اوترلو برگزار کنیم. نمایشگاه بعد از آنکه در تورنتو برگزار شد، به دست ما رسید و ما بعد از برگزاری آن را برای شهر «لاندن» در انتاریو فرستادیم.
جای خالی نمایشگاه با ایدههای جدید پر شد
سال 2019 هم نمایشگاه را به همان شکل برگزار کردیم و تجربهمان نسبت به سال قبل بیشتر و بهتر شده بود. امسال اما شرایط کرونایی اجازه نمیداد نمایشگاه را برگزار کنیم؛ و از حدود هفت ماه قبل در گروه مدیریت اربعین تصمیم گرفتیم یک برنامه جایگزین را اجرا کنیم و پیشنهادهای مختلفی مطرح شد. در نهایت هر شهر، یک ایده جالب و خلاقانه را برای خود پیش گرفت. سختترین برنامه را بچههای شهر «تورنتو» طراحی کردند؛ که قرار شد یک ویدیو برای معرفی پیادهروی اربعین تولید کنند و برای پخش قبل از ویدیوهای یوتیوب به این پلتفرم بفرستند. حتما دیدهاید قبل از اجرای ویدیوها در یوتیوب، چندثانیه فیلم تبلیغاتی پخش میشود و طبیعتا باید بابت آن مبلغی را پرداخت کرد. گروه تورنتو چون اعضای بیشتری دارد، توانستند کمکهای بیشتری را جمع کنند و الحمدلله این هزینه تأمین شد. یک گروه دیگر هم تصمیم گرفتند پوسترهای اربعینی را طراحی و چاپ کنند و پشت ماشینشان نصب کنند.
نذری دادن را انتخاب کردیم
من نیز در گروه شهرمان ایدههایی که مطرح شده بود را پیشنهاد دادم که در نهایت تصمیم گرفتیم نذری بپذیم و با توجه به وضعیت خاص کرونا، بین کارکنان سلامت توزیع کنیم و پیاممان را به دست آنها برسانیم. حتی خودم ازین جهت ازین ایده استقبال کردم که فکر میکنم این افراد بهخاطر زحماتی که برای کمک به شفای انسانها متحمل میشوند، خیلی رقیقالقلبتر از سایر قشرها هستند و معنویت این مراسم پیادهروی اربعین، راحت تر برایشان روشن می شود.
از سه ماه قبل از اربعین شروع کردیم به برنامهریزی در خصوص اینکه غذای نذری چهچیزی باشد، چه ظرفی برای بستهبندی انتخاب کنیم و محتواهای فرهنگی همراه آن چه چیزهایی باشد. جلسات همفکری و برنامهریزیمان هم بهصورت آنلاین بود. برای تأمین بودجه مورد نیاز هم تصمیم گرفتیم ماسکهای دستدوز با طرحهای زیبا بفروشیم.
اینجا را یک نقطه شروع در نظر گرفتیم
در نهایت یکی از دوستانمان که در آسایشگاه نگهداری از سالمندان و افراد ناتوان (Long Term Care) کار میکرد، پیشنهاد دارد نذری را برای کارکنان آنجا ببریم؛ چون هم خیلی تحتفشار هستند و هم گروههای خیریه معمولا جهت تقدیر برای آنها غذا می آورند و ممنوعیتی ازین جهت نداشتند. تصمیم گرفتیم کار را در چندمرحله انجام دهیم؛ گروه افراد بین این کارکنان توزیع کنیم، دوماه بعد بین کارتنخوابها و دوماه بعد گروه دیگری از نیازمندان شهر. یعنی یک جریان مستمر و منظم را شکل بدهیم.
مسئولین آسایشگاه وقتی مطلع شدند میخواهیم آنجا برنامه اجرا کنیم، خیلی همکاری کردند؛ مثلا اینکه جلسهشان در روزی ما برنامه داشتیم کنسل کردند تا کارکنان آزاد باشند و بتوانند شرکت کنند؛ یا در برد موسسه اطلاعیه مربوط به برنامه ما را نصب کردند. ما هم خیلی سعی کردیم غذا را چیزی انتخاب کنیم که بپسندند و ظرفها را شفاف انتخاب کردیم تا بتوانند محتوای آن را ببینند.
گفتند میخواهیم بیشتر بدانیم
در خصوص محتوای فرهنگی همراه نذری، یک موضوع برایمان مهم بود؛ اینکه این پیام منتقل نشود که آمدهایم صرفا تبلیغ مذهبی انجام دهیم و آنها را مسلمان کنیم. یک کارتهای آهنربایی هم تهیه کردیم که روی آن یک حدیث از پیامبر اکرم(ص) در خصوص کمک و پرستاری نوشته بود. این کارتها خیلی مورد استقبال قرار گرفت؛ چون حس کرده بودند ما زحمتهای آنها را دیدهایم و از آن تقدیر کردهایم.
در پوستری هم که تهیه کردیم، اینطور پیادهروی اربعین را معرفی کردیم که این مهربانی تحسینبرانگیز شما، اوجش را ما در این مراسم پیادهروی دیدیم و دوست داریم شما هم ببینید؛ به این خاطر که خبرگزاریهای جهان آن را منعکس نمیکنند. عکسهایی هم از زائران مسن و معلولی که در این پیادهروی شرکت کرده بودند گذاشتیم؛ برای اینکه ببینند عشقی وجود دارد که بالاتر از همه این سختیها قرار میگیرد. و اینکه همه خدمات در طول مسیر پیادهروی رایگان است؛ در حالیکه ممکن است خود این مردم نیازمند باشند. و این بخاطر همین عشق و محبت عمیقی هست که نسبت به امام حسین(ع) وجود دارد.
بازخوردها خیلی عالی بود و برخی از کارکنان آن آسایشگاه گفتهبودند میخواهند بیشتر بدانند. یک صفحه اینستاگرام را راهاندازی کردیم که البته نوپا است ولی آدرس آن را روی کارتها نوشتیم و آنها را دعوت کردیم در این خصوص آنجا بیشتر بخوانند.
منبع:فارس