عقیق:مناظره، مکالمه و گفتوگویی است دوطرفه که هر طرف با استدلال و ارائه براهین سعی میکند برتری و فضیلت خویش را بر دیگری به اثبات برساند. هدف اصلی از مناظره آن است که دو طرف گفتوگو، به یاری یکدیگر، به کشف حقیقت نایل آیند و مشکلی را بگشایند.
اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام از این شیوه در جهت اصلاح اندیشه افراد و یا برملا کردن توطئه دشمنان بهره بردند. چه بسیار مردمی که در پرتو این مناظرات با حقیقت آشنا شده و سوی عترت گرایش یافتند و یا عالمانی از آیین یهودیت و مسیحیت به دین اسلام مشرف شدند.
به عنوان نمونه نقل است موسى بن جعفر علیهالسلام بهطور ناشناس وارد یکى از دهات شام شد. به در غارى رسید که در آنجا راهبى بود. او هر سال یک روز پیروان خود را موعظه میکرد. همین که چشم راهب به موسى بن جعفر علیهالسّلام افتاد، هیبتى از آن جناب بر دل او وارد شد. عرض کرد: شما غریب هستید؟ فرمود:بله. عرض کرد: از ملت ما هستید یا از غیر ما؟ فرمود از شما نیستم. پرسید تو از امت مرحومه (امت محمّد) هستى؟ فرمود: بله. عرض کرد از نادانان آنهایى یا از دانشمندانشان؟ فرمود: از نادانان نیستم.
1ـ گفت: چطور مىشود که درخت طوبى ریشهاش در خانه على است و به عقیده شما در خانه محمد است و شاخههاى آن در تمام خانهها است؟
فرمود: مانند خورشید است که نورش همهجا هست و تمام مکانها را فرا میگیرد با اینکه خودش در آسمان است؛ فَقَالَ الشَّمْسُ قَدْ وَصَلَ ضَوْؤُهَا إِلَى کُلِّ مَکَانٍ وَ کُلِّ مَوْضِعٍ وَ هِیَ فِی السَّمَاء
2ـ گفت: چطور مىشود که میوهها و غذاهاى بهشتى هر چه بخورند نه تمام مىشود و نه کم؟
فرمود: مانند چراغ است که هر چه از آن چراغهاى دیگر را روشن کنند نور آن کم نمىشود؛ قَالَ السِّرَاجُ فِی الدُّنْیَا یُقْتَبَسُ مِنْهُ وَ لَا یَنْقُصُ مِنْهُ شَیْء
3ـ عرض کرد: در بهشت سایهاى گسترده است؟ فرمود: قبل از طلوع آفتاب تمام بهشت در سایهاى گسترده است و این آیه قرآن اشاره به آن است: «أَ لَمْ تَرَ إِلى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَ؛ آیا ندیدهاى که پروردگارت چگونه سایه را گسترده است؟» (سوره فرقان 45)؛ فَقَالَ الْوَقْتُ الَّذِی قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ کُلُّهَا ظِلٌّ مَمْدُودٌ قَوْلُهُ أَ لَمْ تَرَ إِلى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّل
4ـ گفت: چه میخورند در بهشت که نه ادرار میکنند و نه غائط دارند؟
فرمود: بچه در رحم مادر چگونه تغذیه مىشود که نه بول میکند و نه غائط ! قَالَ الْجَنِینُ فِی بَطْنِ أُمِّهِ
5ـ عرض کرد: اهل بهشت خدمتکارانى دارند که براى آنها هر چه میل داشته باشند مىآورند بدون اینکه به ایشان دستورى بدهد؟
فرمود: هر وقت انسان احتیاج به چیزى پیدا کند، اعضای او متوجه میشوند و طبق خواسته او عمل مىکنند، بدون اینکه به آنها امرى کند؛ فَقَالَ إِذَا احْتَاجَ الْإِنْسَانُ إِلَى شَیْءٍ عَرَفَتْ أَعْضَاؤُهُ ذَلِکَ وَ یَفْعَلُونَ بِمُرَادِهِ مِنْ غَیْرِ أَمْر
6ـ عرض کرد کلید بهشت از طلا است یا نقره؟
فرمود: کلید بهشت زبان انسان است که میگوید: لا اله الا اللَّه؛ قَالَ مِفْتَاحُ الْجَنَّةِ لِسَانُ الْعَبْدِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ
گفت: صحیح میفرمایید؛ او با تمام همراهانش مسلمان شد. (مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص312)
منبع:تسنیم