۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۰ : ۰۵
این آیات بیانگر آغاز دعوت آشکار رسول
اکرم(ص) است. آن حضرت در اول بعثت، دعوت خود را علنی نکرد و تا چند سال
دعوتش پنهانی بود؛ زیرا شرایط و اوضاع بسیار بد و نامناسب، و اقدام آشکار
ممکن نبود. در این مدت کسانی را که احتمال میداد دعوتش را بپذیرند، ملاقات
می کرد و دعوت خود را پنهانی با آنان در میان می گذاشت تا آنکه خداوند
تعالی با آیه 93 این سوره، فرمان داد تا دعوتش را علنی کند.
در
برخی روایات مدت دعوت پنهانی سه سال ذکر شده است، و نیز آمده است که در این
مدت تنها حضرت علی(ع) و حضرت خدیجه(س) به آن حضرت ایمان آورده بودند.
همچنین در روایت است که خداوند، سران استهزا کنندگان را که پنج نفر بودند،
در مدت کمی به بدترین صورتها هلاک کرد و از میان برداشت و به وعده خود که
فرموده بود: «ما شرّ مسخره کنندگان را از تو برطرف خواهیم کرد» وفا
نمود.(1)
این سوره در چنین شرایطی در مکه نازل شده است.
در
آیات 6 و 7 طعنه کفار بر پیامبر اکرم(ص) اینگونه بیان میشود: (و گفتند:
«ای کسی که قرآن بر او نازل شده است، به یقین تو دیوانهای. اگر راست
میگویی چرا فرشتهها را پیش ما نمیآوری؟»)
سپس در آیات بعد
خداوند پاسخ می دهد که ما فرشتگان را جز به حق نمیفرستیم و آن هنگام که
ملایکه ]برای عذاب آنان[ بیایند دیگر فرصتی برای آنان نیست. پس از آن وعده
حفاظت از قرآن را به رسول خویش می دهد و وی را دلداری میدهد که این روش
کار و مشرکین در برابر تمام رسولان الهی بوده است که انان را به ریشخند
میگرفتند. یعنی تو نیز همانند آنان با این کردار زشت و غیر انسانی کفار
روبرو هستی و باید با بیاعتنایی از آن بگذری.
آنگاه ادامه
میدهد که اگر ما دری از آسمان بر آنان میگشودیم که همواره از آن بالا
میرفتند، باز هم ایمان نمیآوردند. در آن صورت نیز میگفتند ما چشم بندی
شدهایم، بلکه گروهی سحر و افسون شدهایم.
آری چنین است وضع کسانی که در اثر کردار ناروای خویش بر دل آنان مهر خورده است و آنان هرگز ایمان نمیآورند.
در آیات 49 و 50 چنین میخوانیم:
(به بندگان من خبر ده که منم آمرزنده مهربان؛ و اینکه عذاب من، عذابی است دردناک )
این دو آیه با مژده و بشارت آمرزش و مهربانی خدا و نیز بیم و انذار از
عذاب دردناک، مردم را برای پذیرش دعوت رسول خدا(ع) سوق میدهد. سپس برای
تاکید انذار، به سه نمونه سهمگین از عذاب الهی بر قوم حضرت لوط(ع) و قوم
حضرت شعیب(ع) و اصحاب حجر اشاره میکند. نام این سوره از نام سومین قومی که
ذرک شده گرفته شده است.(2)
«حِجر» نام سرزمینی است میان مدینه و شام.
«اصحاب حجر» مردمی بودند که در آن دیار ساکن بودند، همان قوم نمود که حضرت
صالح(ع) پیامبرشان بود.
پی نوشت:
1-رجوع کنید به روایات مذکور در المیزان، ج 12، ص 291.
2-در آیه 80 این سوره از آن قوم نام برده شده است.
کتاب گلستان سورهها – ص 96
محمد حسین جعفری
منبع:تسنیم