۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۰ : ۰۲
عقیق : به شیوه همه مداحان، کمصحبت است و خیلی تن به مصاحبه نمیدهد. ولی در بین همان حرفهای کمی که میزند میشود دغدغههای فرهنگیاش را هم کشف کرد. آنچه می خوانید گزیده ای از حرف های حاج محمود در برنامه عطش است . حرفهایی که به خواندنش میارزد.
*
*دلیل خاصی دارد که به بعضی مجالس که دعوتتان میکند، نمیروید؟
بعضیها را واقعا من نمیشناسم. یک سری از فاکتورها باید در جلسه باشد تا برای روضه خواندن راحت باشیم. ملاکهایش خیلی زیاد است. جلسه امام حسین(ع) قانون و قاعده زیاد دارد. هیئت یعنی شکل و شمایل درست و حسابی.
*خب تا حالا شده که محفل و مجلس درست و حسابی بروید که بعد از یاالله گفتن و تمام شدن مراسم از خواندن خودتان راضی نباشید؟
بله. اکثرش هم به خودم برمیگردد. ما باید موجب زینت اهل بیت باشیم. بعضیها
به این قائل هستند که ما هر کاری که میخواهیم انجام بدهیم، امام حسین(ع) خودش
درست میکند. نه آقا این جوری نیست! تو استخر هم میخواهی بروی، باید پایت را بزنی
توی حوضچه کلر، بعد بروی داخل. تو باید پاک باشی تا بیایی. تمام حواس پرتیهای قبل
از جلسه روی آدم، مخصوصا خواننده تاثیر میگذارد. دلشوره برای جلسه سیدالشهدا(ع)
خیلی مهم است.
یک خانواده در محله ما هست که خانواده فقیر هستند که مشکلاتی دارند و رفتارشان هم عادی نیست و شاید خندهدار هم باشد ولی امام حسین(ع) را خیلی دوست دارند. یک روز بابا و دو تا بچههایش آمدند دم خانه ما و گفتند میآیی خانه ما روضه بخوانی؟ گفتم نه، من وقت ندارم. ناراحت رفتند. مادرم داشت میآمد. گفت فلانی چه گفت. گفتم روضه داشتند. گفتم کجا بروم؟ گفت برو تا سر کوچه نرسیدهاند جلویشان را بگیر، باید بروی، من حلالت نمیکنم. دویدم گفتم آقا من اشتباه کردم. چه روضهای هم شد. آدم را گاهی این جوری میخرند. جمع که نمیکنند. به کیفیت است.
*ما فکر میکنیم دیگر حاج محمود کریمی به محفلی که کمتر از دو سه هزار نفر باشد نمیرود یا اگر فضای تبلیغاتی نباشد نمیرود. ولی دلشوره شما چیز دیگری نشان میدهد.
ببین؛ یک چیزی باعث میشود که آدم رو به جلو برود؛ باور. شما باید امام حسین(ع) را باور کنی. مجلسی بوده که 20 تا غزل و نوحه در جیبم بوده و رفتم اما نشده. به هر دری زدم نشده. آخرش گفتم آقا من غلط کردم. من کارهای نیستم. گاهی هم شده که من در جلسهای نشستهام و همه اعاظم خواندن نشستهاند و هیچی هم نداشتهام و هیچی هم به ذهنم نمیآمده.
گفتم آقا کمک کن و شده. توی این دستگاه باید به فقط
خودت واقف باشی. به محض اینکه به استغنا برسی مرخصی. بارها شده است که من بنشینم
که به قول خودمان اتمی باشد. بعد هر کاری کردم نشده. بعضی موقعها هم شده است که
گفتهام من همین طوری مینویسم، شما هم برسانید. خواهش کردم. یکبار میخواستم برای
حضرت معصومه(س) شعری را شروع کنم، گفتم من بیهدف مینویسم، اگر معنیدار بود،
معلوم است که خیلی لطف کردهای. این آمد که «باز شده دست نیاز بهشت، رو به زمین
است نماز بهشت». باورم نمیشد که چنین چیزی روی کاغذ بیاید. هر چقدر بگویی من ندارم،
بیشتر دستت میآید. به کسی میگویی بیا شام بخور، میگوید خودم دارم. بعد میگویی
باشد برو بخور ولی من میخواستم بریانی به تو بدهم، در حالی که خودش در نهایت نان
و پنیر داشته. نگاه ما به امام حسین(ع) نگاه راهاندازی نیست. نگاه ما به امام
حسین(ع) مثل نگاه خودمان به اکسیژن است. تا حالا نفس کشیدنت را بدون اکسیژن تصور
کردی. اصلا چیزی نیست که توی ریه بیاید. آقا امام حسین(ع) اکسیژن عالم وجود است.
چند سال پیش تلویزیون تصاویری با تلسکوپ هابل از کهشکانی با 12 میلیارد سال نوری فاصله را نشان میداد. 12 میلیارد را ضربدر در 365 ضربدر 24 ضربدر 60 ضربدر 60 ضربدر 330000 کنید. هر عددی که به دست آمد فاصله ما تا آن کهکشان است. عالم به این بزرگی را خدا خلق کرده و ما برای خدا گردشکشی میکنیم! ما که هیچی نداریم. خدا حیوانات و نباتات و گیاهان و ... را خلق کرد، نگفت بارکالله اما آدم را که خلق کرد به خودش احسنت گفت. با خلق آدمهای شر این حرف را نزد، با خلق یکی مثل حسین(ع) این حرف را زد. آدم زمانی میگوید بارکالله که هنر دستش را رو باشد. امام حسین(ع) آخر هنر خدا را رو کرد. حالا نگاه کنید که همه اینها را برای حضرت زهرا(س) خلق کرد. حالا من در این گیر و دار بیایم بگویم من خودم دارم! من چی را دارم؟ بسمالله را که میگوییم، بقیهاش را یادمان میرود. فقط باید بگوییم ما از خودمان چیزی نداریم.
*حد ورود موسیقی به دستگاه اهل بیت را چقدر میدانید؟
بعضیها میگویند موسیقی و فکر میکنند موسیقی فقط ساز دارد. به خیلی از
تصنیفها که نگاه میکنید، برای یک روحانی، سادات، مداح یا تعزیهخوان است. دستگاه
موسیقی که برای خودش تعریفی دارد در خواندن بسیار مهم است. شما نمیتوانید دستگاهها
را ندیده بگیرید. در قرآن هم مقامها خیلی مهم است. اصلا ممکن نیست. من هم تا
حدودی با دستگاههای موسیقی آشنا هستم. اگر کسی فقط با سه چهار گوشه یک دستگاه
آشنا باشد خستهکننده میشود.
*خیلی از مخاطبان شما جوانها هستند. چقدر از نیازهای جوانها را در محفل و مجلستان در نظر میگیرید؟ جوان امروزی گرفتاریهای فراوانی دارد. در عصر جدید، دنیای مدرن و غلبه تکنولوژی میخواهد امام حسینی بماند، درد دینش را حفظ کند و با دغدغه دینداریاش زندگی کند. برای خوراک دادن به این جوانها چه میکنید؟
نطفه پاک، لقمه پاک، محیط پاک. هر کدام از اینها ایراد داشته باشد، تاثیر
میگذارد. طرف نطفه و لقمهاش پاک است اما دوستهایی که انتخاب میکند شاید دوستهای
خوبی نیستند، پدر و مادرش هم کاری نمیکنند. فرهنگ سیدالشهدا(ع) این است که در
خانه به همدیگر محبت داشته باشید. اگر برادری به خواهرش و پدری به بچههایش محبت
نداشته باشد، اینها میروند بیرون از خانه یک محبت کاذب را تجربه میکنند.
یک نفر به آنها محبت میکنند و میروند دنبالش. امام حسین(ع) و مجلس امام حسین(ع) کار خودشان را انجام میدهند. دعای بیبی هم پشت سر این بچهها هست. پدر و مادر باید دیندرد داشته باشند. نگویند ما هر کاری میکنیم بچههایمان میروند هیئت. تازه هیئت هم نمیگویند. میگویند میرود محمود کریمی. از کجا معلوم که وقتی پردهها کنار میرود آبروی من یکی از همه بیشتر نرود. هر کسی در جایگاه خودش باید دین درد داشته باشد.
*نظر کی برایتان در کارتان مهم است؟
وظیفه من در قبال سیدالشهدا(ع)، جذب است. مهمانداری. درباره هر نوحه و تصنیف و اینها که نمیتوان زنگ زد و پرسید که این درست است یا نه اما یک سری آدرسها به ما دادهاند. اگر بدانی که سیدالشهدا(ع) از چه راضی است و چه راضی نیست اشتباه نمیکنی.
*با کدام یکی از مرثیهسراهای قدیمی ما انسی داشتید و انتخاب اشعارتان بیشتر از مجموعههای آنها بوده؟
چون زبان الان فرق میکند، طبیعتا از اشعاری که با زبان الان است، بیشتر استفاده میکنیم. مثلا حاج آقای سازگار چهار جلد نخل میثم را گفتهاند. شما هر کجای این کتابها را باز میکنید، فقط در حاشیهاش شعر ندارد. همه شعرها محکم و استخواندار است. با بعضی از شعرای جوان هم در تماس هستیم. 24-25 سال بیشتر ندارند اما شعرهای خوبی میگویند. مثلا یک خطش این است؛ «زینب عفیفهای است که در راه عصمتاش، عباس میدهد نخ معجر نمیدهد» ببینید چقدر قشنگ است. ببینید این یک خط چقدر کار میکند. یک سری چیزهای شعر هم عشقی است.
*شما مداحی را شغل میدانید؟
در روایات داریم که امام صادق(ع) به کسی که در خانهشان روضه خواند، زینتآلات و جواهرات قیمتی را گرفتند و به ایشان دادند و گفتند «آخرتت هم با من». اگر به این دید نگاه کنیم یک منبع درآمد خیر است که حلالترین پول دنیاست. به خاطر همین آن چیزی که میدهند مهم است. این با چیزی که شما میگیرید فرق میکند.
*خواندن برای اهل بیت بازنشستگی دارد؟
شما اول ببین ما استخدام شدهایم، ثانیا مدح سیدالشهدا(ع) و اهل بیت از آن دست کارهایی است که روز قیامت همه آدم را به آن کار میشناسند. اینجا بحث مالی مطرح نیست، بحث حالی است. ما برای خودمان کار میکنیم نه برای امام حسین(ع). ما کجا و ایشان کجا؟ کسی که یک کبریت میزند و اجاق را روشن میکند، کی از او تشکر میکند؟ خود حضرت زهرا(س). هر چی بدهی هزار برابرش را گرفتهای. بیشتر. چون ماها به اندازه ظرفیت و شخصیت خودمان کار میکنیم، حضرت زهرا(س) به اندازه ظرفیت و شخصیت خودش اجر میدهد.
اون طبل های خوزستانی است !!!
اون طبل های خوزستانی است !!!
ما می گیم جوونی که با آلات ضربی موسیقی جذب این مجالس بشه با همین ابزار جذب محافل دیگه می شه اخوی
خودتون تا تهش برید که چه خبره
آيت الله خسرو شاهي يا يكي مثل همه ؟