۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۷ شوال ۱۴۴۵ - ۴۶ : ۱۲
ابراهیم (ع) با گذشت و ایثار خود و پانهادن بر احساساتش، توانست روح گذشت و ایثار را به تمام انسانها بیاموزد. ابراهیم توانست از عزیزترین شخص خود، یعنی فرزند دلبندش که سالها به انتظار جوانی او نشسته بود بخاطر خدا بگذرد.
کد خبر: ۷۸۱۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۲
تولیت آستان قدس رضوی گفت: امروز هیات های مذهبی با معرفی کرامت های انسانی به مردم و جوانان جامعه، مکان بصیرت افزایی هستند.
کد خبر: ۷۸۰۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۰
یک شب جمعه خانمی پیش من آمد و گفت:"آقا، این شیرینیها برای این شهیدِ، همین جا پخش کنین." فکر کردم که از فامیلهای ابراهیم ِ، برای همین پرسیدم: "شما شهید هادی رو میشناسین."گفت: نه... .
کد خبر: ۷۷۴۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۲
پنج سال پس از پایان جنگ کار تفحص در کانال کمیل آغاز شد. پیکرهای شهدا یکی پس از دیگری پیدا شدند اما از ابراهیم خبری نبود. مدتی بعد یکی از رفقای ابراهیم برای بازدید به فکه آمد.ایشان گفتند زیاد دنبال ابراهیم نگردید. او می خواسته گمنام باشد.
کد خبر: ۷۷۴۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۲
دیشب داشتم رادیو گوش میکردم، یکدفعه مجری رادیو عراق که فارسی حرف میزد برنامهاش را قطع کرد و موزیک پخش کرد. بعد هم با خوشحالی اعلام کرد: در این عملیات ابراهیم هادی از فرماندهان ایرانی در جبهه غرب، به اسارت نیروهای ما درآمده.
کد خبر: ۷۷۳۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۳۱
روح از بدنم جدا میشد. سرم داغ شده بود. اینها همه مشخصات ابراهیم بود. با نگرانی نشستم و دستانش را گرفتم و گفتم "آقا ابراهیم الان کجاست؟" گفت " تا آخرین لحظه که عراق آتش می ریخت زنده بود.
کد خبر: ۷۷۲۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۸
ابراهیم رفت دوتا برانکارد آورد و خودش پرید تو کانال. تا زانوهاش هم رفت توی قیر. بعد هم رفت وسط کانال، یک برانکارد رو روی یک کتفش گذاشت و یکی را هم روی کتف دیگر. سردیگر برانکارد را هم روی لبه های کانال گذاشت. مثل یک پل، همه را عبور داد و فرستاد عقب.
کد خبر: ۷۷۲۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۵
یکدفعه گفت:" جواد تویی؟" و بعد آرپیجی را از من گرفت و جلوتر رفت. بعد هم از جا بلند شد و فریاد زد: "شیعههای امیرالمؤمنین بلند شین، دست مولا پشت سر ماست" و بعد با یه اللهاکبر آرپیجی رو شلیک کرد و سنگر مقابل را منهدم کرد.
کد خبر: ۷۷۰۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۹
ابراهیم گفت: نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند؛ نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم،هرکه گفت بخوان تو هم بخوان.
کد خبر: ۷۶۹۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۸
از ویژگیهای ابراهیم این بود که معمولاً کسی از کارهایش مطلع نمیشد. بجزکسانی که همراهش بودند و خودشان کارهایش را مشاهده میکردند. اما خود ابراهیم جز در مواقع ضرورت از کارهایش حرفی نمیزد.
کد خبر: ۷۶۸۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
اگر به سمت مار شلیک می کردیم عراقی ها می فهمیدند. اگر هم فرار می کردیم عراقی ها مارا می دیدند. مار هم به سرعت به سمت ما می آمد. فرصت تصمیم گیری نداشتیم. آب دهانم را فرو دادم. در حالی که ترسیده بودم نشستم و چشمانم را بستم.
کد خبر: ۷۶۶۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۰۸
راننده که فکر نمیکرد ما اینگونه برخورد کنیم پیاده شد . صورت ابراهیم رو بوسید و گفت: "نه دوست عزیز شما هیچ خطائی نکردی ما اشتباه کردیم. خیلی هم شرمندهایم" و بعد از کلی معذرت خواهی از ما جدا شد.
کد خبر: ۷۶۶۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۰۷
اواخر مجروحیت ابراهیم بود. می خواست برگردد جبهه، یک شب توی کوچه نشسته بودیم و داشت برای من از بچه های سیزده، چهارده ساله در عملیات فتح المبین می گفت. همینطور گفت و گفت تا اینکه آخرش با یک جمله حرفش را زد: با توکل به خدا چه حماسه هائی آفریدن.
کد خبر: ۷۶۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۰۶
شهید ابراهیم هادی می گفت: آدم هر کاری که می تواند باید برای بنده های خدا انجام دهد. مخصوصا این مردم خوبی که داریم.
کد خبر: ۷۶۵۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۰۴
شهید ابراهیم هادی می گفت: آدم هر کاری که می تواند باید برای بنده های خدا انجام دهد. مخصوصا این مردم خوبی که داریم.
کد خبر: ۷۶۵۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۰۴
کتاب «سلام بر ابراهیم »، برای آشنایی جوانان عزیز با قهرمانان واقعی این سرزمین اسلامی و ارائۀ یک الگوی ملموس و امروزی به آنها، در نماز جمعههای کشور معرفی شد.
کد خبر: ۷۶۴۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۰۱
شهید ابراهیم هادی:
شهید ابراهیم هادی می گفت: وقتی عزاداری شما طولانی می شود،اینها خسته می شوند.شما بعد از مقداری عزاداری شام مردم را بدهید. بعد هرچه قدر می خواهید سینه بزنید وعشقبازی کنید،نگذارید مردم در مجلس اهل بیت احساس خستگی کنند.
کد خبر: ۷۶۲۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۴
شهید ابراهیم هادی: در فتحالمبین ما عملیات نکردیم! ما فقط راهپیمایی میکردیم و شعارمان یا زهرا(ع)بود. آنجا هر چه که بود نظر عنایت خود خانم حضرت صدیقه طاهره (س) بود.
کد خبر: ۷۶۲۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۳
آن شب و در آن بیابان هر چه به اطراف میرفتیم چیزی جز دشت نمیدیدیم. لذا در همانجا به سجده رفتیم و دقایقی در این حالت بودیم و خدا را به حق حضرت زهرا(س) وائمه معصومین قسم میدادیم. در آن بیابان و درآن شرایط ما بودیم و امام زمان (عج)...
کد خبر: ۷۶۱۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۳
آقای مداح گفت: چیزی که ایشون و دوستانشون به ما یاد دادن این بود که دیگه مهمات و تعداد نفرات کارساز نیست، آنچه که در جنگها حرف اول رو میزنه روحیه نیروهاست، اینها با یه تکبیرچنان ترسی در دل دشمن میانداختند که از صد تا توپ و تانک بیشتر اثر داشت.
کد خبر: ۷۶۱۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۱