امام رضا - صفحه 1141

پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
امام رضا
شمه‌ای از کرامات رضوی

ماجرای عنایت امام رضا (ع) به یک نجار

«زن عمویت با ازدواج تو و دخترم مخالف است، خواهش می‌کنم از این ازدواج صرف نظر کن!» با شنیدن این جملات، دنیا دور سرم چرخید، تنها کاری که توانستم انجام بدهم این بود که فریاد زدم: یک درشکه خبر کنید تا مرا به حرم ببرد... یک درشکه..!
کد خبر: ۱۱۲۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۰

ماجرای نماز عید فطر امام رضا (ع) که نیمه‌کاره ماند

امام رضا (ع)در حالی که پاچه‌های شلوار را تا نصف ساق بالا زده بود و آستین را هم بالا زده بود، به راه افتاد. آن حضرت مانند رسول‌الله(ص) عمامه‌ بسته بود و عصا به دست گرفته بود. امام اندکی راه رفت، آن‌گاه رو به آسمان کرد و تکبیر گفت.
کد خبر: ۱۱۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۱۸

  • پربازدید ها
  • تازه ها