خاطره - صفحه 277

پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
خاطره

ماجرای اذانی که دردسر ساز شد

برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو».
کد خبر: ۳۶۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۵

خاطره ای از استاد قرائتی؛ابتکار علامه جعفری

گفتم: من اگر بر این کتاب شرح بنویسم و با استفاده از قرآن و روایات، معارف اسلام را بیان کنم، این شرح در تمام دنیا کنار آن متن قرار خواهد گرفت.
کد خبر: ۳۶۴۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۲

  • پربازدید ها
  • تازه ها