حجتالاسلام جعفریان در نشست «عاشورا و امروز ما»:
حادثه کربلا از همان روزهای اول به دقت روایت شده است
استاد تاريخ دانشگاه تهران گفت: روایتهای دقیقی از ابتدای نهضت عاشورا وجود دارد که ممکن است برخی دارای جهتگیری باشد، اما حقایق زیادی را میتوان از آنها برداشت کرد.
عقیق:حجتالاسلام رسول جعفریان استاد تاریخ دانشگاه تهران در شب دوم از سلسله نشستهای «عاشورا و امروز ما» که شامگاه گذشته (دوشنبه ۲۵ شهریور ماه) که به همت بنیاد احسان توحید، خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن اندیشه و قلم برگزار شد، گفت: مسلمانان از اواخر قرن اول هجری میآموزند کتابچههایی تحت عنوان «جزء» که شامل احادیث میشود تهیه کنند. در قرن دوم این کتابچهها بزرگتر شدند و علاوه بر احادیث، رویدادهای تاریخی نیز به همین طریق جمعآوری میشدند.
اسکلت تاریخ صدر اسلام در کتابچهها
وی ادامه داد: اسکلت تاریخ صدر اسلام که در قالب همین کتابچهها گذاشته شده است، توسط تابعین دوم و سوم بنا شد. هر یک از این افراد تاریخ را بر اساس تعلقات فرهنگی و جغرافیایی خود روایتی کردهاند. زمانی که شما کتابی از ابن اسحاق که در سال ۱۵۰ قمری تهیه و تنظیم شده است میخوانید، هر بخش از آن با سبک متفاوتی نگارش شده است و نشان میدهد هر بخش توسط چه کسی و با چه پیشینه تاریخی و خانوادگیای روایت شده است. مثلا بخش زیادی از اخبار و اطلاعات نبوی توسط خانواده عایشه که به زبیر نزدیک بودند، روایت شده است که آنها ابوبکر و عمر را تقدیس میکردند اما با بنیامیه و علویان رابطه خوبی نداشتند.
رئیس کتابخانه دانشگاه تهران با اشاره به روایت ابومخنف از عاشورا و روایتهای تاریخی از صدر اسلام گفت: اینکه چه کسی کتاب را نگارش کرده اهمیت چندانی ندارد، اینکه راوی آن اخبار کیست، نشان دهنده جهت گیری کتاب نسبت به آن واقعه است. به همین طریق زمانی که در متنی به تاریخ طبری ارجاع داده میشود، ارجاع چندان اهمیت ندارد؛ آنچه اهمیت دارد این است که تاریخ طبری آن را از کدام راوی نقل کرده است. بنابراین تاریخ طبری ملغمهای از روایات مختلف است.
وی در ادامه با اشاره به گزارش حصین بن عبدالرحمان از عاشورا گفت: یکی از اولین تقریرها از حوادث عاشورا توسط این فرد سنی مذهب، اما دوستدار اهل بیت است که ۷۰ سال بعد از عاشورا درگذشته و نکات متفاوتی با روایتهای رایج در عصر ما بیان میکند. یک راوی معمولا یک مورخ و علاقهمند به تاریخ اسلام است، اما ما عمدتاً این شخص را تنها یک محدث میدانیم. روایتهایی که او نقل کرده است، در کتب دیگر نقل شده است. اما ما کتاب اصلی که او نگاشته است را در اختیار نداریم؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت دقت آثار تاریخی از این دست که در صدر اسلام تألیف شده است، بالا است.
انگیزه تاریخنویسی قوی در صدر اسلام
این استاد دانشگاه با بیان اینکه انگیزه تاریخنویسی قوی در صدر اسلام وجود داشته است، گفت: ما نمیدانیم این حس از کجا آمده؟ ممکن است مربوط به دوران جاهلیت یا تحت تأثیر اقوام دیگر باشد. مثلا در روایاتی که از عاشورا وجود دارد، جزئیات به دقت ذکر شده است. گاهی این پرسش ایجاد میشود که چگونه میتوان به این روایات اطمینان کرد؟ توجه به سبک تاریخنویسی آن دوره و چگونگی تبدیل روایات شفاهی به مکتوب نشان دهنده دقت آن آثار است؛ این موضوعی است که امروزه ما در آن ضعف داریم، اما آن زمان به دلایلی نامعلوم قدرتمند بوده است.
وی با طرح این موضوع که البته در آن روایات هم ایرداتی، از جمله در زمینه ذکر نام اشخاص و تعدد برخی از اسامی وجود داشته است، افزود: علم رجال بخش عمدهای از آن را رفع کرده است. در روایت حصین بن عبدالرحمان از عاشورا آمده است، مردم کوفه به امام حسین (ع) نامه نوشتند که ۱۰۰ هزار شمشیر پشت اوست. در حالی که ما در روایت دیگر خوانده بودیم ۴۰ هزار نفر؛ ممکن است فردی نامه را نوشته باشد و به اشتباه عدد ۱۰۰هزار را عنوان کرده باشد.
اختلاف درباره ماجرای مسلم
این استاد تاریخ با اشاره به ماجرای طفلان مسلم در این روایت اظهار داشت: در این روایت به تبلیغاتی که مسلم در کوفه انجام داد اشارهای نمیشود. گفته شده است، بعد از کشته شدن هانی به دست ابن زیاد و دستگیری و کشته شدن همراهان مسلم، او به خانهای از قبیله کنده میگریزد. در این روایت به ماجرای پسری که اطلاع میدهد مادرش به مسلم پناه داده است، اشارهای نشده است؛ بلکه آمده فردی در گوش محمد بن اشعث بن قیس گفته فردی به مسلم پناه داده است. زمانی که اشعث به خانه این زن میرود، زنی را میبیند که آتش روشن کرده و در حال شستن خونهای مسلم است؛ به او گفته شده بلند شو تا پیش امیر برویم. او میگوید آیا بخشیده میشوم که به او میگویند اختیاری نداریم؛ به این ترتیب تنها جایی که به مادر مسلم اشاره شده است همین منبع است.
وی ادامه داد: در این روایت آمده است زمانی که امام حسین(ع) آمد، از اتفاقات بیاطلاع بود. اعراب را در بیابان دید و پرسید چه شده؟ آنها پاسخ دادند، نمیدانیم اما از ما خواستهاند در محل طایفهمان بمانیم.
حجتالالسلام جعفریان با اشاره به ماجرای مواجهه حر با امام حسین(ع) در این روایت گفت: امام حسین(ع) بنا داشت به سمت شام برود، اما حر اجازه نداد و گفت باید به کوفه برویم. اما امام از آنجایی که میدانست ابن زیاد آنچه با مسلم کرده است را با او نیز خواهد کرد نپذیرفت و خواست به مدینه بازگردد. امام پاسخ دادند تو برای انجام این کار دستور نداری، به همین دلیل مقصد سوم یا راه میانبری را پیش گرفتند که همان کربلا بود. در این وضعیت منطق حکم میکند امام از چنگ ابن زیاد فرار کند؛ حتی در برخی متون آمده است امام حسین(ع) به همین دلیل خواست به شام برود و با یزید به توافق برسد. هر چند در دیگر متون این مسأله رد شده است.
وی افزود: با توجه به اینکه حر مانع از بازگشت امام به مدینه شده بود، تصور این بود که بنای جنگ با امام حسین (ع) را دارد، اما زمانی که حر سپرش را باز گرداند و سلام داد، خلاف آن مشخص شد. به این ترتیب حر بازگشت، دو نفر را کشت و خودش نیز کشته شد.
این استاد دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه حصین بن عبدالرحمان روایاتی را درباره عاشورا نقل میکند که دیگران نقل نکردهاند و در متون دیگر هم به نقل از او آمده است، گفت: مثلاً نقل شده عدهای از پیران کوفه بر تلی ایستاده بودند، گریه میکردند و از خداوند میخواستند که خدایا حسین(ع) را کمکش کن. یا در بخش دیگری آمده عمربن سعد در حال شنا در آب بود که فردی از ابن زیاد برای او پیغام آورد که اگر با حسین نمیجنگی، فرد دیگری جایگزین تو برای جنگ با او کنم؛ اینجا عمر بن سعد سوار بر اسب میشود و در پی آن امام شهید میشود.
وی با اشاره به اینکه در این روایت، بر پست فطرتی ابن زیاد تأکید شده است، ادامه داد: گفته شده یزید، ابن زیاد را به دلیل جنگ و به شهادت رساندن امام، مورد شماتت قرار داده است. چرا که معتقد بوده است بدون و جنگ و خونریزی نیز میتوانست با امام به توافق برسد. البته به نظر میرسد راوی در اینجا ساده دلی کرده است، زیرا یزید میتوانست پیش از حادثه کربلا ابن زیاد را برکنار کند، اما چنین نکرد.
حجتالاسلام جعفریان با اشاره به ماجرای طفلان مسلم گفت: در روایات آمده است که مسلم، تنها ۲۸ سال داشته است و به داستان حضور طفلان او ایرادات بسیاری وارد میشود. به علاوه گفته شده این دو کودک، فرزندان عبدالله بن جعفر بودند و در آشفتگی روز عاشورا فرار کرده و به مردی پناه بردند اما او سر هر دو را زد و نزد ابن زیاد برد. ابن زیاد نیز بنا داشت به دلیل خودسری در این کار، گردنش را بزند که منصرف شد؛ اما خانهاش را ویران کرد. سرخی آسمان بعد از حادثه کربلا، موضوع دیگری است که در این روایت نیز به آن اشاره شده است. ما چندین بخش از حادثه کربلا را مدیون این محدث غیر شیعی هستیم و که روایتش مرجع بسیاری از متون تاریخی دیگر است.
با محور شدن اشک و اندوه، افراد از حقیقت عاشورا دور شدند
ناصر مهدوی استاد فلسفه در سخنانی با بیان اینکه متأسفانه طى سال هاى اخیر فضاى روشنفکرى در محرم ایجاد شده است که یک عده از روشنفکران دینى درباره برخى مسائل عاشورا داورىهایى مىکنند که کاملاً غلط است، گفت: این روشنفکران تصور دارند نقل برخى از وقایع عاشورا هیچ پایه و اساسى ندارد و همه آنها ساخت ذهن برخى افراد است. اما خوشبختانه وجود تاریخ طبرى و برگزارى این محافل در جهت شفاف سازى تاریخ عاشورا امثال مرا بسیار دلگرم مىکند.
وی افزود: در ارتباط با گزاره «عاشورا امروز با ما چه نسبتى دارد؟» کوشش مىکنم پاسخ کامل و جامع بدهم. تاریخ طبرى درباره اتفاق کربلا خدمت بزرگى به مسلمانان کرده است و تمام عناصر مهم عاشورا را از منابع قدیمىتر دیگر ضبط و اعلام کرده است. همچنین با رجوع به «انساب الاشراف» و کتاب معروف ابن اعثم کوفى متوجه مىشویم آن زمان کتابت و نگارش وجود داشته، هر چند به مانند امروز این اتفاق رخ نمىداد. اما اینگونه نبود که افراد همگى بىسواد باشند و فرد با سواد در میان آنها حضور نداشته باشد. در کتاب انساب الاشراف و گفته هاى ابن اعثم کوفى به همراه کتاب «تأملى بر نهضت عاشورا» اثر رسول جعفریان، چندین فراز مهم و حقیقى عاشورا قید شده است که باید به فراخور فکر، خرد و اندیشه خودمان آن را بررسى کنیم.
تأثیر شیعیان
این استاد فلسفه تصریح کرد: بدون تعارف مىخواهم موضوعى را عنوان کنم و امیدوارم برایم دردسر ساز نشود، متأسفانه شیعیان بیشترین لطمه را به عاشورا و پیام عاشورا وارد کردند. زیرا با اکتفا به اشک ریزى و اندوه و ماتم، افراد را از حقیقت عاشورا دور کردند. همچنین برخى دیگر کلمات اندیشه اى و الهى خودشان را به عاشورا نسبت دادند که هر دو دسته به امام حسین و اتفاق کربلا ضربه زدند.
وی ادامه داد: برخى پیغمبر و امام را فردى با دسترسى کامل به علم غیب معرفى کردند، به شکلى که اعلام مىکنند، پیغمبر از وقایع عاشورا خبردار بوده و به حضرت على (ع) گفته است که خون امام حسین (ع) ریخته خواهد شد و حضرت على (ع) گریه کردند. یا اینکه پس از چند روز مقدمه چینى خبر ریختن خون امام حسین (ع) بر روى زمین را به حضرت فاطمه (ص) انتقال دادند و سپس همه با خبر شدند که چه اتفاقى قرار است ۶۱ سال بعد براى امام حسین (ع) رخ بدهد.
مهدوی ابراز داشت: متأسفانه این روایات بیانگر علم غیب ائمه بوده است و متأسفانه این تفکر در تاریخ و تحلیل تاریخى قرار گرفت که نتیجه آن تاکنون مشخص نشده است. این روایات باعث شد که با امام حسین (ع) نتوانیم درست ارتباط برقرار کنیم و از تجربه هاى کربلا سود ببریم. جبری و تقدیری کردن واقعه عاشورا از سوی برخی شیعیان باعث شده این واقعه از حالت طبیعی خود خارج شود. در حالی که قرار نیست به خاطر انطباق با ذهنیت کلامیمان این واقعه را غلط تحلیل کنیم.
نمونههایی روایی
وی با اشاره به کتب تاریخی معتبر افزود: خوشبختانه تاریخ طبرى و انساب الاشراف به خوبى عمق فاجعه عاشورا را روایت کرده است. متأسفانه نمونههاى روایى علم غیب که نقل کردم نه با خرد و نه با قرآن و نه حتى با سلوک امام حسین (ع) جور در نمى آید. بسیارى از بزرگان دیگر همچون مرحوم نراقى، مرحوم مجلسى و... گریه، اشکریزى و خرافاتی را در ارتباط با عاشورا مطرح کردند که نوشته هاى آنها باعث تشکیل مراسمهایى با مضامین هویت انتقامى، هویت مظلوم بودن، هویت احساس ترحم، احساس عقیده یک باور و... شد که تنها اشک ریختند و هیچ راه حلى ارائه ندادند.
این استاد فلسفه در حالى که امام حسین (ع) خطاب به حضرت زینب (س) گفت: عواطف خودت را کنترل کن، هر چند مصیبت بسیار تلخ و سنگین بود اما حضرت زینب بر خود مسلط بود و این حرکت فوق بشرى را انجام داد. حضرت زینب این اندوه را در سینه خود قرار داد تا روزى که آن را براى همگان نقل کرد. در سیستمی که جاهل تصمیمگیری کند و تریبون و قدرت داشته باشد و متفکر درونش خفه شود آن جامعه تباه میشود و در واقع بیفکری و جهل و ابتذال مردم و حاکمان زمانه امام حسین (ع) را در محاصره قرار داد.
وی در پایان گفت: حادثه عاشورا به لحاظ منابع تاریخ کمنظیر است. اتفاق عاشورا خیلى تلخ و غم انگیز است، پایبندى به اصول و ارزشهاى والاى خود بسیار ارزشمند است. وفادارى به عهد و اعتقاد به باورهاى انسانى و اخلاقى احترام به بشریت بود که تلاش امام حسین (ع) هم در این راستا بود تا ارزشها بر باد نرود.
گفتنی است این نشستها ساعت۲۰ امشب با سخنرانی حجج اسلام مهدی مهریزی و محمد سروش محلاتی در خیابان استاد نجات الهی، نبش ورشو، سالن فردوسی ادامه مییابد.
منبع:فارس