منازل مسیر حرکت امام حسین از مکه تا کربلا
امام حسین (ع) در آغاز حرکت به سمت کربلا از سه منزل تنعیم، صفاح و ذات عرق عبور میکنند و در راه با افرادی روبرو میشوند و از آنها درباره اهالی کوفه میپرسند ...
عقیق:حجت الاسلام غلام حسین خالقی استاد حوزه علمیه کرمان، در گفتگویی به مسیر حرکت امام حسین (ع) از مکه تا کربلا پرداخت و گفت: حضرت سید الشهدا (ع) در روز هشتم ذی الحجه حرکت خود را آغاز کردند و تا کربلا منازل متعددی را طی میکنند که در این جا اقوال مختلفی وجود دارد. به عنوان نمونه از بستان ابن عامر، و ابطح به عنوان اولین منازل در این مسیر نام برده میشود که ما در این مقال بر اساس انتخاب مرحوم آقای سید عبد الرزاق موسوی مقرم که از دانشمندان و خطبای عراق بوده به بررسی منازلی که حضرت سید شهدا (ع) در بین راه داشتند می پردازیم.
منزل اول: تنعیم
وی تنعیم را اولین منزل در مسیر حرکت امام حسین (ع) برشمرد و گفت: اولین منزل بین راه تنعیم است که این مکان دو فرسخی مسجد الحرام خارج از حرم مکه قرار دارد. به حدی که متصل به حرم است و کسی که از مسجد تنعیم خارج میشود در نزدیکیاش حرم مکه معظمه قرار دارد.
برخورد با کاروان یمنی
وی تصریح کرد: طبق نقل تاریخ امام (ع) در تنعیم با قافلهای روبرو میشود که بار این قافله حولههای یمنی و گیاهان معطری به نام ورس که در یمن رشد میکنند؛ بود. طبق نقل، قافله یمنی این بار را برای یزید بن معاویه میبرد و والی یمن بحیر بن ریسان آن را برای یزید فرستاده بود. حضرت سید الشهدا (ع) هنگام روبرو شدن با این قافله دستور به مصادره آن میدهد و به صاحبان شترها اعلام میکند هرکس از آنها که دوست دارد با ایشان به سوی عراق بیاید کرایه راه او پرداخت میشود و هرکس هم دوست دارد جدا شود، کرایهاش به مقداری که زمین را طی کرده به او پرداخته میشود و میتواند بازگردد. بعضی از امام (ع) جدا شدند و برخی با امام حرکت کردند.
رفع یک شبهه
استاد حوزه علمیه کرمان در رابطه با این سوال که امام حسین (ع) چرا به مصادره اموال قافله پرداخت گفت: اگر این نقل تاریخ صحیح باشد و امام (ع) اموال ارسالی برای یزید را مصادره کرده باشند از باب این است که اموال در اختیار یزید و ولات یزید مال پیامبر(ص) و امام معصوم (ع) است. اینها بیت المالی هستند که جز ائمه (ع) و ولات ایشان فرد دیگری حق تصرف در آن را نداشته و ندارند و اگر در آن زمان در دست یزید و ولات او بوده به صورت ناحق بوده است. از این اموال تعبیر به فیء میشود و امام (ع) احق است به فیء نسبت به دیگران و امام حسین (ع) این اموال را خرج فقرا و بادیه نشینانی که در راه بودند میکردند.
وی به نقل دیگری از کتاب لهوف اشاره کرد و گفت: اما در بعضی از نسخ کتاب لهوف سید بن طاووس بیانی از ارسلها الی یزید بن معاویه ندارد بلکه انگار والی یمن این اموال را برای امام حسین (ع) فرستاده بودند و قافله در تنعیم به محضر امام (ع) میرسند و ودیعه را به ایشان تحویل میدهند. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا»(نسا/58) خدا شما را امر میکند که امانتها را به اهلش ادا کنید. وظیفه آنها این بوده که اموال را در اختیار حضرت سید الشهدا (ع) قرار دهند.
منزل دوم: صفاح
حجت الاسلام خالقی به منزل بعدی اشاره کرد و بیان داشت: منزل بعدی صفاح است که در این منزل حضرت با فرزدق شاعر ملاقات میکند. فرزدق همان کسی بود که در مدح امام سجاد (ع) آن قصیده زیبا را سروده است: «هذا الذی تعرف البطحاء و طاته/ و البیت یعرفه و الحل و الحرم/ ما قال لاقط الا فی تشهده/ لولا التشهد كانت لانه نعم/ ...». در بعضی از کتب تاریخی آمده است که فرزدق مادرش را همراهی میکرد تا او را به حج برساند و مادرش بتواند مناسک حج را در وقتش انجام دهد که با امام (ع) در صفاح روبرو میشود. امام حسین (ع) از فرزدق در رابطه با اهالی کوفه سوال کردند: این مردمی که تو پشت سر گذاشتی چگونهاند؟ فرزدق پاسخ داد: «قلوبهم معک و سیوفهم مع بنی امیة، و القضاء ینزل من السماء والله یفعل ما یشاء» دلهای آنها با شما است اما شمشیرهای آنها با بنی امیه است و قضا از آسمان فرو میآید. یعنی معلوم نیست کار به کجا برسد.
وی افزود: حضرت پاسخ دادند: «صدقت، لله الامر» راست گفتی امر برای خدا است. در قرآن کریم در سوره روم خداوند متعال میفرمایند: «لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ»(روم/4) امر برای خدا است و کلیه امور عالم از قبل از پیروزی رومیان بر مجوسیان و بعد از آن همه به دست خداست. «والله یفعل ما یشاء» خدا هرچه را که بخواهد انجام میدهد. در قرآن کریم ذکر شده است «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ»(الرحمن/29) و هر روزی پروردگار ما در شانی است. امری ممکن است امروز پیش آید که دیروز اصلا به آن فکر نمیکردیم و یا فردا روز امری پیشآید که امروز تصورش را نمیکنیم. امر الهی اینگونه است.
رضایت امام حسین (ع) به تقدیر الهی
وی ادامه داد: حضرت گفت: «ان نزل القضاء بما نحب فنحمد الله علی نعمائه و هو المستعان علی اداء الشکر» اگر قضای الهی به آن شکل که ما دوست میداریم فرود آید، پس خدا را بر نعمتهایش سپاس گذاری میکنیم و از او بر ادای شکر استعانت میجوییم. چون این نعمتهایی که خداوند عطا میکند را باید در جهتی که او فرموده به کار بگیریم تا شکرش انجام شود. پس از خود خدا باید در این امر کمک بخواهیم. «و ان حال القضاء دون الرجاء فلم یتعد من کان الحق نیته و التقوی سریرته» و اگر قضای الهی غیر از آنکه ما امید داریم فرود آمد پس کسی که حق نیتش است و تقوا باطنش است اعتنایی نمیکند. یعنی کسی که اینچنین با تقوا است از تقدیر الهی ناراحت نمیشود. در ادامه جناب فرزدق در رابطه با مناسک حج از حضرت سوالاتی میپرسد و از امام (ع) جدا میشود.
منزل سوم: ذات عرق
استاد حوزه علمیه کرمان ذات عرق را منزل سوم برشمرد و گفت: منزل بعدی منزل ذات عرق است که اباعبدلله (ع) در ذات عرق با بشر بن غالب اسدی ملاقات میکند. بشر بن غالب اسم آشنایی است برای کسانی که دعای شریف عرفه امام حسین را میخوانند. طبق نقل تاریخ، بشر و بشیر فرزندان غالب اسدی سالی با اباعبدالله (ع) در عرفات بودند و زمانی که امام (ع) در پایین جبل الرحمه دعای شریف عرفه را انشا میکند، حضور داشتند و دعای عرفه را حفظ و ثبت میکنند که باید گفت در واقع در آن لحظه خداوند متعال به آنها حافظه عجیبی میدهد که میتوانند این دعای پر فضیلت را حفظ کنند. امام حسین (ع) از بشر بن غالب در رابطه با اهالی کوفه سوال میکند که او هم پاسخ فرزدق را به حضرت میدهد و میگوید: «قلوبهم معک و سیوفهم مع بنی امیة» امام (ع) میفرمایند: «صدقت» راست گفتی.
دیدار ریاشی با امام حسین (ع)
وی افزود: یکی دیگر از افرادی که در این مسیر با امام حسین (ع) ملاقات میکند فردی است بنام ریاشی. ریاشی میگوید: من سعی کردم از مسیر خلوتی به طرف مکه حرکت کنم و جدا از مسیری که مردم به طرف مکه میرفتند بروم. اما در راه ناگهان گوشه چشم من به خیمههای بزرگی افتاد. پس رو به خیمهها رفتم و پرسیدم: این خیمه ها برای کیست؟ پاسخ دادند: این خیمهها برای حسین فرزند علی و فاطمه است. من به طرف امام رفتم و امام را دیدم که بر در خیمه بزرگ تکیه زده بود و نوشتهای را میخواند. عرض کردم ای پسر رسول خدا پدر و مادرم فدایت، چه چیز شما را در این زمین خشک و بی آب و علف فرو آورده است؟ امام فرمودند: اینها مرا ترساندهاند و این نوشتههای اهل کوفه است. اهل کوفه قاتل من هستند و مرا میکشند. وقتی این کار را بکنند و برای خدا حرمت را رعایت نکنند خدای بزرگ به سوی آنها کسی را میفرستد که آنها را بکش. تا اینکه خار و ذلیل شوند.
منبع:حوزه