۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۱۰
* انواع حساب و حسابگر
- حساب آسان
فَاَمّا مَنْ اُوتِىَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسيراً/ پس هر كس كه كتابش را به دست راستش دهند، به حساب او آسان رسيدگى مى شود.
پيامبر(ص) در حديثى فرمود:
((سـه چـيـز اگـر در كـسـى بـاشـد، خـداونـد حـسـاب او را آسـان مـى كـنـد و بـه رحـمـت خـودش داخـل بـهشت مى كند ... عطا كنى به كسى كه تو را محروم كرده و پيوند برقرار كنى با كسى كه از تو جدا شده و درگذرى از كسى كه بر تو ستم كرده است .))
امام صادق (ع ) فرمود:
((اِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الْحِسابَ يَوْمَ الْقِيامَةِ/ بدرستى كه صله رحم ، حساب قيامت را آسان مى كند.
- حساب سخت
قرآن در وصف مردان خدا مى فرمايد:
يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ/ از سختى حساب بيم دارند.
امام باقر (ع) فرمود:
((اِنَّمـا يـُداقُّ اللهُ الْعـِبـادَ فـِى الْحـِسـابِ يـَوْمَ الْقـِيـمـَةِ عـَلى قـَدْرِ مـا آتـيـهـُمْ مِنَ الْعُقُولِ فِى الدُّنْيا/ همانا خداوند در حساب بندگان در روز قيامت ، بر اساس درجه عقلى كه در دنيا به آنها داده است ، دقت مى كند.
بنابراين، هر كسى كه در دنيا خردى افزون دارد، در قيامت در حساب او دقت بيشترى خواهد شد.
امـام صـادق (ع) بـه يـكـى از يـارانـش كـه در گـرفتن طلب خود از مردم بسيار سخت گير بود، فـرمـود: ((آيـا اگـر تـو حـقـت را (از مـردم) تـا آخـريـن پـول آن بـگـيـرى بـدى نـكـردى؟ آيـا گـفـتـار خداوند را نديدى كه فرمود: ((وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحـِسـابِ)) آيـا آنان از ستم خدا مى ترسند؟ نه به خدا، نمى ترسند جز از حسابرسى دقيق و كـامـل، پـس خـداونـد دقـت كـامـل در حـسـاب را ((سـوء الحـسـاب ))، حـسـاب بـد نـامـيـده اسـت ....))
سـخـتـى حـسـاب در قيامت ، همان دقت در حساب است نه ظلم در آن ، زيرا ((وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ اَحَداً)) و پروردگار تو به هيچ كس ظلم نمى كند.
- حسابگران
1 ـ خدا
قرآن كريم مى فرمايد:
((وَكَفى بِنا حاسِبينَ/ كافى است كه ما حسابگر باشيم .
((وَ اللهُ سَريعُ الْحِسابِ/ و حسابرسى خدا سريع است .
از على (ع) پرسيدند: خدا چگونه اين همه افراد را حسابرسى مى كند؟ امام فرمود: همان گونه كه مردم را روزى مى دهد، حسابشان را رسيدگى مى كند.
2 ـ امامان (ع)
از امـام صـادق (ع) روايـت شـده كـه هـنـگـام قـيـامـت ، خـداونـد مـا را وكـيـل در حـسـاب شـيعيانمان مى كند، پس آنچه را كه از حق اللّه باشد ما از او مى خواهيم كه به خـاطـر مـا آنـرا ببخشد. سپس آنها را مى بخشد و آنچه را كه براى ماست (از حقوق امامان) پس آن نيز بخشيده مى شود. سپس اين آيه را قرائت فرمود:
(( اِنَّ اِلَيْنا اِيابَهُمَْ ثُمَّ اِنَّ عَلَيْنا حِسابَهُمْ/ همانا بازگشت آنان به سوى ماست و نيز حسابرسى آنان به عهده ماست .
3 ـ خود انسان ها
((كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيباً/ امروز شخص تو حسابگر خويش باشى ، بس است .
امام صادق (ع) فرمود:
(انـسـان آن چـنـان اعـمـال خـويـش را بـه يـاد مـى آورد كـه گـويـى هـم اكـنـون انـجـام داده اسـت .)
1) اوليـن سـؤالى كه در قيامت از انسان مى پرسند درباره نماز است ، هرگاه نماز پذيرفته شـود، سـايـر اعـمـال نـيـز پـذيـرفته مى شود؛ و چون نماز پذيرفته نشود كارهاى ديگر نيز پذيرفته نشده ، و بى اثر خواهد ماند.
2) ولايت اهل بيت عصمت عليهم السلام
قرآن كريم مى فرمايد:
((ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ/ آن گاه در آن روز از نعمت بازخواست مى شود.
در بـعـضـى از روايـات مـراد از ايـن نـعـمـت بـيـان شـده اسـت : ((جميل)) از امام صادق (ع) نقل مى كند كه به آن حضرت گفتم معناى آيه ((لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعـيـمِ)) چـيـسـت ؟ فـرمـود: ايـن امـت از نـعـمـت رسـول خـدا و سـپـس از نـعـمـت اهل بيت (ع) بازخواست مى شود.
3) انـسـان در قـيـامـت از جـاى خـود بـرنـمـى خـيـزد مـگـر آنـكـه از عـمـر، جـوانـى ، مال ، ولايت و دوستى خاندان رسول عليهم السّلام از او مى پرسند.
4) از نسبت هاى ناروا و دروغ هايى كه در مكتب و دين پديد مى آورند. قرآن مجيد مى فرمايد:
((وَ لَيُسْئَلُنَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَمّا كانُوا يَفْتَروُنَ/ و بـطـور حـتـم از آنـچـه افترا مى زدند (چيزى را كه در دين نيست به خدا نسبت مى دادند) در روز قيامت، سؤال مى شوند.
5) از ظـلمـى كـه افـراد انـسـان بـر حـيـوانـهـا روا داشـتـه انـد، سـؤال مى شود.
پيامبر (ص) شترى را زير بار، معطل و بسته ديد، فرمود: صاحب حيوان براى حساب قيامت خود را آماده كند.
6) از حقوق مردم، بدهكار را در قيامت حاضر مى كنند و كارهاى نيك او را به طلبكار مى دهند، تا راضى شود چنانچه عمل نيكى نداشت تا به جاى بدهى بپردازد، گناهان طلبكار را بر گناهان او مى افزايند، و بدينوسيله خداوند قصاص مى كند.
حضرت على (ع) فرمود:
((چـون روز قـيامت شود، خداوند گويد: امروز با عدالت در ميان شما حكم كنم ، و بر هيچ كس ظلم نـشـود؛ امـروز حـق ضعيف را از توانگر بگيرم، امروز به سود مظلوم از ظالم داد خواهى كنم . از طـريـق گـرفـتـن كـارهـاى نـيـك ظـالم و گـذاشـتـن آن در نـامـه عـمـل مـظـلوم و يا از راه برداشتن گناهان مظلوم و افزودن آن به گناهان ظالم ؛ تنها آن دسته از ظالمانى نجات مى يابند كه مظلوم از حق خود در مورد آنان چشم پوشد.))
7) رضـايـت بـه گـنـاه يـا كـار نيك ديگران. اگر ديگران گناه كنند و كسى به انجام آن گناه رضـايت دهد، او هم مورد عقاب و مؤ اخذه الهى قرار خواهد گرفت . در اين مورد شواهدى از آيات و روايات وجود دارد كه در ذيل مى آوريم :
الف ـ حضرت اميرمؤ منان على (ع) مى فرمايد:
((اَلرّاضى بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُمْ، وَ عَلى كُلِّ داخِلٍ فى باطِلٍ إِثْمانِ: إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضا بِهِ))
راضـى بـه كـار گـروهـى مـانـنـد (كـسـى اسـت كـه) داخـل در آن كـار بـا آنـان اسـت ، و بـر هـر داخـل شـونـده در بـاطـل دو گـنـاه اسـت . گـنـاه انـجـام آن ، و گـنـاه رضـايت (قلبى) به آن كار باطل .
ب ـ خداوند به يهوديان زمان رسول خدا (ص) خطاب كرده ، فرمود:
((فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ/ چرا شما پيامبران پيشين (همچون يحيى و زكريا (ع) را كشتيد؟
در حـالى كـه مـى دانـيـم فـاصـله زمـانـى مـيـان قـاتـلان آن پـيـامـبـران بـا يـهـوديـان زمـان رسـول خـدا(ص) زيـاد بـوده اسـت . پـس از قـرنهـا، نـسـل هـاى آنـان مـورد سـؤال قـرار مـى گـيـرنـد، زيـرا نـسـبـت بـه رفـتـار پـدران خـود راضـى بـودنـد؛ خـداونـد آن نسل را نيز مورد سرزنش قرار مى دهد، تا آنجا كه پيامبر كشى را به آنان نيز نسبت مى دهد كه چرا پيامبران را كشتيد؟! و در قيامت نيز بايد پاسخ رضايت به اين كار را بدهند.
ج ـ يـك نفر شتر حضرت صالح پيامبر(ع) را از بين برد، ولى خداوند در قرآن كشتن آن را به همه مخالفان آن حضرت نسبت داده است . ((فَعَقَروُها)) آن (شتر) را پى كردند؛ اين بدان علت است كه همه مخالفان و كافران از كار آن يك نفر راضى بودند؛ از اين رو، به فرموده حضرت على (ع) همگى مورد قهر خداوند قرار گرفته اند.
د ـ يـكـى از يـاران حـضـرت عـلى (ع) پـس از پـيـروزى در جـنـگ جمل ، به آن حضرت گفت : دوست داشتم برادرم فلان كس با ما بود تا ببيند كه چگونه خداوند ما را بر دشمنانش يارى كرد! امام فرمود: آيا برادرت دوست داشت كه با ما باشد؟ گفت : آرى ، امام فرمود: پس او با ماست ، و جزو صفوف لشكر ما بشمار مى آيد. كسانى كه در صُلب مردان و رحم زنان هستند مانند آن است كه در سپاهيان ما به همراهى ما حاضر بوده اند.
البته مراد آن حضرت كسانى است كه بعداً مى آيند و به آنچه او و يارانش انجام داده اند راضى خواهند بود.
هـ ـ از منابع روايى و نيز از ادعيه ماءثوره ، و در رأس آنها زيارت عاشورا چنين برمى آيد كه بـر هـر مـسلمان شيعه پيرو مكتب اهل بيت عصمت و طهارت (ع) در هر عصر و زمانى كه بيايد واجب اسـت نـسـبـت بـه مـظـالمـى كـه تـوسـط بـنـى امـيـه و بـنـى عـبـاس بـه ائمـه اهـل بـيـت (ع) و فـرزنـدان و نـوادگـان آن بـزرگـواران اعـمـال شـده ، بـويـژه آن ظلمها و تعديات زايد الوصفى كه يزيد و اعوان و انصارش نسبت به حـضـرت امـام حسين (ع) و اهل بيت و يارانش روا داشته اند بيزارى جسته و اعلان برائت كند، و از شيوه رفتارى و روش عملى امام حسين (ع) راضى و خشنود باشد.