۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۰۱
عقیق:در کتاب "مفاتیح الحیات" ذیل عنوان "حفظ تن و حرمت اضرار به نفس" درباره شیوه های درمان و نیز استفاده از دارو ، احادیثی از اهب بیت (علیهم السلام) ذکر شده است که خواندن آن را به شما توصیه می کنیم:
تحمل درد درحد امکان
رسول خدا (ص) می فرماید : چهار چیز از گنج های بهشتی اند : پنهان داشتن بیماری ، پنهان داشتن درد ... (1)
امیرمومنان(ع) می فرماید: با دردت چندان که با تو راه آید همراهی کن [ تا زمانی که تحمل پذیر است به درمان مپرداز ](2)
همان حضرت (ع) می فرماید : مسلمان بیماری های [ساده ] خود را تا سلامتی اش غلبه دارد درمان نکند .(3)
رسول خدا (ص) می فرماید: دُمَل های بدن را ناپسند نشمارید ، چرا که از پیسی نگه می دارد .(4)
امیرمومنان(ع) می فرماید: رسول خدا (ص) زکامش را مداوا نمی کردو می فرمود : هر کس رگه ای از جذام دارد و هرگاه زکام می گیرد آن را سرکوب می کند (5 )
امام صادق (ع) می فرماید : تا بدنت تحمل درد دارد از مصرف دارو بپرهیز (6)؛ نیز می فرماید : کسی که سلامتی او بر بیماری اش غلبه دارد و با این حال دارویی مصرف کند و بر اثر آن بمیرد من نزد خدا از او بیزاری می جویم. (7)
امام کاظم (ع) می فرماید : دارویی نیست مگر اینکه دردی را تحریک می کند ، از این رو تا آنجا که ممکن است از مصرف دارو پرهیز شود که برای بدن سودمند تر است . (8)
امام صادق (ع) می فرماید : پرهیز بیش از هفت روز برای بیماری سود ندهد .(9)
لزوم درمان
امیرمومنان (ع) می فرماید : هر کس بیماری خود را از پزشکان کتمان کند به بدنش خیانت کرده است . (11) البته چنان که گذشت ، پنهان کردن بیماری و درد از دیگران و زبان به شکوه نگشودن گنجی بهشتی است . (12)
امام صادق (ع) می فرماید : یکی از پیامبران بیمار شد و گفت : مداوا نمی کنم تا آن که مرا بیمار کرده شفا دهد ، خدا به او وحی فرمود :شفایت نمی دهم تا خود را مداوا کنی ، همانا شفا به دست من است .(13)
یونس بن یعقوب می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم : شخصی دارو می خورد ، گاهی می میرد و گاهی سلامتی می یابد ؛ ولی بیشتر درمان نمی شود [ پس سلامتی و مرض به دست خداست و دارو نقشی ندارد ؟ ] آن حضرت فرمود : خدا دارو را آفرید و در آن شفا نهاده است . خدا دردی نیافریده مگر اینکه برای آن دارویی قرار داده است ، پس دارو را مصرف کن و نام خدا را بر زبان آور [ از خدا شفا بطلب ] (14) ؛ البته اگر دارو بجا و به اندازه و بر اساس اصول تجربه شده صرف شود.
امام سجاد (ع) وقتی بیماری را دید که بهبودی یافته است ، فرمود " پاکی از گناهان گوارایت باد . (15)
برخی از شیوه های درمان
امام صادق (ع) می فرماید : ما اهل بیت (ع) [ در بیماری ] فقط از خرما پرهیز می کنیم ... زیرا رسول خدا (ص) علی (ع) را در بیماری اش از خوردن خرما پرهیز داد . (16)
رسول خدا (ص) می فرماید : ای علی ! آغاز و پایان غذایت نمک باشد ، زیرا نمک شفای هفتاد درد است که کمترینش جون ، جذام و پیسی است . (17)
رسول خدا (ص) می فرماید : با آب سرد استنجاء کنید ، زیرا بواسیر را درمان می کند . (18)
امام صادق (ع) می فرماید : آب سرد ، غذا را در معده هضم می کند (19)
امام کاظم (ع) می فرماید : بیماری ها را جز سه چیز درمان نمی کنند : دعا، صدقه، آب خنک.(20)
امام رضا (ع) می فرماید : آب جوشانده برای هر چیزی مفید است و هیچ زیانی ندارد . (21)
روزی رسول خدا (ص) بر امیرمومنان (ع) وارد شد و چون او را تب دار یافت ، به او فرمود تا سنجد [ عناب ، سپستان ] بخورد .(22)
امیرمومنان (ع) می فرماید : سوز تب را با بنفشه و آب سرد بشکنید (23)
امام صادق (ع) می فرماید:ما اهل بیت تب را فقط با پاشیدن آب سرد بر خود و خوردن سیب درمان می کنیم.(24) همچنین می فرماید : سیب بخورید که حرارت بدن را خاوش و درون را خنک می کند و تب را می زداید .(25) و نیز می فرماید : برای درمان تب شکر را بکوب در آب حل کن و صبح به ناشتا و هنگام غروب بنوش (26) و باز می فرماید : شانه به سر زدن تب را می برد .(27)
امام هادی (ع) می فرماید : بهترین چیز برای تب مالاریا این است که فالوده (حلوا ) ساخته شده با عسل و زعفران زیاد بخورد و در آن روز جز آن چیزی نخورد . (28)
رسول خدا (ص) می فرماید : هرگاه فشار خون زیاد شد حجامت کنید ، زیرا فشار خون چه بسا کشنده اشت.(29)
امیرمومنان (ع) می فرماید : حجامت ، مایه سلامتی بدن و تقویت عقل است . (30)
امام صادق (ع) می فرماید : درمان با چهار چیز است : قطره بینی ، حجامت ، نوره و تنقیه ؛ همچنی می فرماید:بهترین درمان ، حجامت ، قطره در بینی ریختن ، نوره و تنقیه است .(31)
امام کاظم (ع) می فرماید : گلابی نرم و تر و تازه حرارت بدن را خاموش می کند . (32 )
امام رضا (ع) می فرماید : هر که می خواهد در طول زمستان زکام نگیرد سه لقه از انگبین بخورد . (33)
امیر مومنان (ع) می فرماید : هرگاه مسلمان ضعیف شد گوشت را به هماره شیر بخورد ، چرا که خدا در آن دو ، قوت نهاده است .(34)
به فرموده امام صادق (ع) : حنا بوی بد عرق را بر طرف و جهر را شاداب و دهان را خوشبو و فرزند را زیبا کند. (35)
پرهیز از درمان با حرام
رسول خدا (ص) فرمود : از درمان با ناپاک بپرهیزید (36) و نیز می فرماید : خدای متعالی درد و درمان را فرو فرستاد و برای هر دردی درمانی قرار داد ، پس خود را درمان کنید ؛ ولی باحرام درمان نکنید .(37)
امام صادق (ع ) می فرماید : در هیچ حرامی شفا نیست .(38) و نیز در پاسخ کسی که پرسید : آیا می توان از شراب کشمش در دارو بهره برد ؟ فرمود : برای کسی سزاوار (جایز) نیست که از حرام شفا طلبد . (39)
از حضرت صادق(ع) درباره دارویی که با شراب آغشته است پرسیده شد ، آن حضرت فرمود : به خدا سوگند ! دوست ندارم به آن نگاه کنم تا چه رسد به اینکه با آن مدارا کنیم ، چرا که آن همانند پیه و پوشت خوک است ؛ ولی (متاسفانه ) برخی از مردم خود را با آن مداوا می کنند (40)
عوامل شادای و شکوفایی
به فرموده رسول خدا (ص) :استعمال بوی خوش دل را قوت می بخش.(41)
استعمال بوی خوش، شست شو کردن ، نگاه به سبره و سوار کاری مایه شادابی و شکوفایی اند .(42)
امام کاظم (ع) نیز فرمود: سه چیز چشم را روشنی می بخشد : نگاه به سبزه ، نگاه به آب جاری و نگاه به چهره زیبا (43)
1. مستدرک الوسائل .ج2.ص 67
2. - نهج البلاغه . حکمت 27
3. - کتاب الخصال . ص 620؛ تحف العقول . ص 110
4. - کتاب الخصال . ص 210
5. - الکافی .ج8.ص 382
6. - الکافی . ج 6. ص 382
7. - کتاب الخصال .ص 26
8. - الکافی . ج8 . ص 273
9. - الکافی . ج8.ص 291
10. - مکارم الاخلاق . ص 362
11. - غرر الحکم .ص 484
12. - الدعوات . ص 164 ؛ مستدرک الوسائل .ج2.ص 68
13. مکارم الخلاق . ص 362 ؛ وسائل الشیعه .ج2.ص 409
14. - وسائل الشیعه .ج25. ص 223
15. عیون الاخبار الرضا (ع) ج2. ص 45
16. الکافی.ج8.ص291
17. تحف العقول.ص12
18. الجامع الصغیر.ج1.ص153
19. مکارم الاخلاق.ص156
20. مستدرک الوسائل.ج2.ص98
21. مکارم الاخلاق.ص157
22. الدعوات.ص157
23. تحف العقول.ص110
24. الکافی.ج6.ص356
25. المحاسن.ص551
26. الکافی.ج8.ص265
27. الکافی.ج6.ص488
28. بحارالانوار.ج59.ص100
29. مستدرک الوسائل.ج13.ص80
30. تحف العقول.ص100
31. الکافی.ج8.ص192 و وسائل الشیعه.ج25.ص225
32. الکافی.ج6.ص359
33. بارالانوار.ج59.ص322
34. تحف العقول.ص107
35. الفقیه.ج1.ص259
36. طب الائمه (ع) . ص 107
37. الجامع الصغیر . ج1.ص 259
38. الکافی . ج8. ص 193
39. الکافی . ج6.ص 414
40. الکافی .ج6.ص 414
41. الکافی .ج6.ص 510
42. مکارم الاخلاق.ص42
43. کتاب خصال.ص92
211005