کد خبر : ۹۶۰۸۷
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۲:۲۱
محسن اسماعیلی در جلسه شرح نهج البلاغه:

توسعه آموزش‌های دینی وظیفه حکومت است

عضو مجلس خبرگان رهبری با برشمردن تکلیف ویژه حاکمان و نخبگان در تبیین چهره دشمن، گفت: توسعه آموزش‌های دینی وظیفه حکومت است.
عقیق: محسن اسماعیلی در یکصد و بیست و دومین جلسه شرح و تفسیر نهج‌البلاغه در محل مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی (سرچشمه)، با بیان اینکه «دشمن از طریق نفوذی‌های منافقی که سنگ دلسوزی برای دین را به ظاهر محکم‌تر از همه به سینه می‌زنند، متدین‌های ظاهربین و ساده‌لوح را فریب می‌دهد»، گفت: دشمن با تحریک احساسات ارزشی، میان آنان اختلاف و درگیری بوجود می‌آورد.

وی افزود: بنابراین طبیعی است که هر کس وظیفه دارد تا با ارتقای آگاهی‌های دینی و اجتناب از سطحی‌نگری، و همچنین با دشمن‌شناسی و پرهیز از اعتماد به هر کس که قیافه دینی می‌گیرد و شعارهای مذهبی سر می‌دهد، با توطئه همیشگی بدخواهان مقابله کند. قرآن و نهج‌البلاغه آکنده از همین دو توصیه است و مرتب و مکرر به تفقه در دین و بصیرت نسبت به زمان دعوت می‌کنند.

عضو مجلس خبرگان رهبری خاطرنشان کرد: با اینکه شناخت دین و زمانه، وظیفه یکایک مسلمانان است، حاکمان و عالمان مکلف هستند که مقدمات این شناخت را برای جامعه فراهم کرده و به مردم کمک کنند تا هم تفقه در دین پیدا کنند و هم بصیرت نسبت به اوضاع زمان و شخصیت‌های موثر در هر دوران.

وی درباره توسعه آموزش‌های دینی و گسترش آگاهی‌های عمومی اظهار داشت: اگر حاکمان و عالمان بتوانند شناخت مردم نسبت به دین را صحیح و عمیق کنند، شیادان و ریاکاران نمی‌توانند آنان را به سادگی فریب دهند و تحریک کنند. موقعی عمروعاص‌های زیرک می‌توانند دیگران را بفریبند که آنان شناخت درست و کاملی از دین نداشته باشند و ندانند که قرآن ناطق را نباید فدای قرآن‌های صامتی کنند که بر سر نیزه رفته‌اند.

محسن اسماعیلی ادامه داد: هنگامی دست‌های پشت پرده می‌توانند قتل علی علیه‌السلام را برای ابن‌ملجم‌های احمق به عنوان جهاد و عبادت؛ آن هم در شب قدر و داخل خانه خدا نمایش دهند که آنان درک درستی از جهاد و عبادت نداشته باشند. لشکریان انبوه برای جنگ با مولا و فرزندانش زمانی فراهم می‌آید که مردم گرفتار جهل توأم با احساسات شوند و امثال معاویه فرصتی برای تحریک آنان بیابند. اینجاست که امام علی علیه‌السلام به مردم می‌فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ! إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً وَ لَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ»؛ ای مردم مرا بر شما و شما را بر من حقی است. «فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ وَ تَعْلِیمُکُمْ کَیْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِیبُکُمْ کَیْمَا تَعْلَمُوا ...»؛ اما حق شما بر من آن است که از خیرخواهی شما دریغ نورزم و بیت‌المال شما را در راه شما صرف کنم، و شما را تعلیم دهم تا از جهل و نادانی نجات یابید و تربیت‌تان کنم، تا فراگیرید.

عضو حقوقدان شورای نگهبان با تاکید بر آموزش دشمن‌شناسی و افشای چهره‌های نفوذی و خائن، گفت: شناخت منافقان و نفوذی‌ها ساده نیست. آنان دقیقاً خود را به شکل ما درمی‌آورند و بلکه مسلمان‌تر و دلسوزتر از ما جلوه می‌کنند. پس بر آنان که چهره واقعی اینان را می‌شناسند واجب است که به مردم کمک کنند و نسبت به معرفی دشمن و افشای چهره‌های منافق کوتاهی نکنند. به همین جهت است که شمار بسیار زیادی از خطبه‌ها و نامه‌های حضرت امیر سلام الله علیه به معرفی چنین کسانی اختصاص دارد. تلاش دلسوزانه امام برای برداشتن نقاب از چهره امثال معاویه، عمروعاص، طلحه و زبیر کاملاً محسوس است.

وی افزود: برخورد امام علی(ع) با اشعث بن قیس از همین باب افشای چهره‌های نفوذی و خائن است. ابن ابی الحدید که بخشی از کارنامه سیاه اشعث را به تصویر کشانده، در نهایت نوشته است: «او از منافقان در دوران خلافت علی علیه‌السلام بود و در میان اصحاب آن حضرت مانند همان نقشی را ایفا می‌کرد که عبد اللّه بن اُبیّ در میان یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله ایفا کرده بود؛ یعنی هر کدام سردسته منافقان روزگار خویش بوده‌اند.» با این حال او همواره چهره‌ای دلسوز و خیرخواه از خود نشان می‌داد و مردم را می‌فریفت و تحریک می‌کرد.

در ادامه این جلسه شرح و تفسیر نهج‌البلاغه عنوان شد: سید رضی نقل می‌کند که روزی امام در مسجد کوفه بر منبر بود. سخنی فرمود که اشعث بن قیس به امام اعتراض کرد که ای امیر مؤمنان این مطلب به زیان تو است نه به سود تو. امام علیه‌السلام با بی‏اعتنایی نگاهی به او کرد و فرمود: «مَا یُدْرِیکَ مَا عَلَیَّ مِمَّا لِی؟ عَلَیْکَ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِینَ حَائِکٌ ابْنُ حَائِکٍ مُنَافِقٌ ابْنُ کَافِرٍ!»؛ تو چه می‏دانی چه چیز به سود من است یا به زیان من؟! نفرین خدا و نفرین‌کنندگان بر تو باد ای دروغگوی پسر دروغگو و ای منافق فرزند کافر. بعد نیز اشاره‌ای به سوابق او فرمود.

اسماعیلی، سفارش‌های مکرر و موکد امام علی(ع) بر آشنایی با تاریخ و بیان تاریخ پیشینیان را در راستای انجام وظیفه دشمن‌شناسی دانست و تصریح کرد: علاوه بر مطالعه در «اخبار گذشتگان»، انسان مومن و خردمند نباید از شناخت تاریخ معاصر خویش نیز غفلت کند. کسی که از شناخت تحولات دوران خویش و چهره‌ها و شگردهای آنان غفلت کند، هنگامی از خواب غفلت بیدار می‌شود که همه هستی‌اش را از دست داده باشد. این سخن امیرمومنان(ع) است که فرمود: «کسی که زمانش را نشناسد، به تاراج می‌رود.»

استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: نباید خیال کرد که آشنایی با حوادث تاریخی بیهوده است. خیر! این حوادث هر روز قابل تکرار است؛ البته احتمالاً با شگردها و ویرایش‌های جدید! باید تاریخ خواند و از آن درس عبرت گرفت تا تاریخ تکرار نشود. در تاریخ معاصر نیز تجربه‌های مکرری از کسانی داریم که با شعارها و قیافه‌های جذّاب، از سطحی‌نگری برخی از ما سوءاستفاده کرده و پس از نفوذ و دستیابی به قدرت جنایت‌های فجیعی آفریدند و ضربه‌های جبران‌ناپذیری وارد کردند.

وی افزود: منافقین با نام مجاهدین، از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به صورت سازمان یافته همین کار را کردند و حتی بسیاری از بزرگان را نیز فریب دادند. امام خمینی(ره) نقل کرده‌اند که: «من نجف (که) بودم، اینها آمده بودند که من را گول بزنند ... (یکی‏) شان بیست و چند روز آمد در یک جایی، من فرصت دادم به او حرف‌هایش را بزند. آن به خیال خودش که حالا من را می‏خواهد اغفال کند. مع‌الأسف، از ایران هم بعضی از آقایان که تحت تأثیر آنها واقع شده بودند، خداوند رحمت‌شان کند آنها هم اغفال کرده بودند آنها را، آنها هم به من کاغذ سفارش نوشته بودند. بعضی از آقایان محترم، بعضی از علما، آنها هم به من کاغذ نوشته بودند که اینها: انَّهم فِتْیَةٌ؛ قضیه اصحاب کهف. من گوش کردم به حرف‌های اینها که ببینم اینها چه می‏گویند. تمام حرف‌هایشان هم از قرآن بود و از نهج‌البلاغه، تمام حرف‌ها .... اینها با خود قرآن، با خود نهج‌البلاغه می‏خواهند ما را از بین ببرند و قرآن و نهج‌البلاغه را از بین ببرند.»

عضو حقوقدان شورای نگهبان در پایان گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همین جریان با نفوذ دادن چهره‌های فریبنده‌ای به نام کلاهی و کشمیری در میان نیروهای خودی، جنایاتی مانند انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری را مرتکب شدند و کسانی چون بهشتی، رجایی و باهنر را به شهادت رساندند.


منبع:مهر


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین