۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۰۰
عقیق: روزگاری مسجد امین الدوله تهران تقریبا تنها جلسه مناجات خوانی در ماه مبارک رمضان بود. مسجدی که جمعیت زیادی را پای مناجات خوانی آقا سید علی میرهادی می نشاند . در این جلسه دو جوان بیش از بقیه گوششان به دهان مناجات خوان مسجد بود و نکته به نکته پای درس استاد می آموختند. جوان های آن روز این روزها ردای پیرغلامی بر تن دارند و هر کدام چراغ یکی از اصلی ترین جلسات مناجات و دعا در شب های ماه مبارک رمضان را روشن نگه داشته اند. حاج ماشاءالله عابدی و حاج منصور ارضی پای ثابت جلسات مرحوم سیدعلی میرهادی بودند و پس از درگذشت او ، رونق ویژه ای به این جلسات به خصوص در شب های نورانی ماه میهمانی خدا دادند. جلساتی که حتی در زیر موشک باران تهران نیز چراغش خاموش نشد.
این ماجرا ادامه داشت تا اینکه امروز در تهران و سایر شهرها مجالس دعا و مناجات در ماه رمضان پررنگ شده است. از جمله این مراسم باشکوه شهر تهران، مراسم مناجاتخوانی حاج ماشاالله عابدی در مسجد شهدا واقع در جنوب شرق تهران است. او از قدیمیترین مداحان تهران به حساب میآید که به دلیل بیحاشیهبودن و ویژگیهای خاص رفتاری، مورد عنایت علما و بزرگان هم هست. در آستانه ماه مبارک رمضان این استاد مداحی را به دفتر عقیق دعوت کردیم و ایشان هم با نهایت تواضع پذیرفتند. با حاج ماشاالله عابدی درباره موضوعات مختلف ستایشگری و سبک زندگی شخصیاش به گفتوگو نشستیم.
بخش اول گپ و گفت عقیق با این استاد مداحی در ادامه از نظرتان میگذرد:
*به عنوان سوال اول، با توجه به شرایط روز جامعه و گستردگی فضای تبلیغی ، مجالس دعا و مناجات چقدر میتواند روی مردم اثرگذار باشد؟
مجالس مناجات از همان قدیم الایام در میان مردم از یک شکوه و جایگاه ویژهای برخوردار بود، چراکه برای مردم از منشأ اثر دعا و مناجات گفته بودند و میدانستند در دعا مستقیماً با ائمه اطهار و عمدتاً انشای امام سجاد(ع) طرف هستند. البته قدیم جلسات به گستردگی امروز نبود ولی تأثیرات خودش را در میان آحاد مردمی که درگیر چالشهای زمان طاغوت بودند، میگذاشت. شاید در میان برخی از محافلی که برپا میشد بیش از همه نام مجلس مناجات مرحوم سیدعلی میرهادی بیشتر به چشم میخورد که با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه میشد. به اعتقاد بنده این شکوه و رونق مجالس مذهبی به منشأ اثر مجالس مناجات برمیگشت. آرام آرام این مجلس به چندین محفل بزرگتر تبدیل شد تا تنور مناجات و دعاخوانی برای همیشه گرم بماند. از طرفی دیگر فطرت پاک مردم بالأخص تمایل آنها در ایام رمضان به حال مناجاتی به این رویه استمرار بخشید و اصلاً در بسیاری از موارد تعلیم و تربیت هم در مناجات راهگشا بوده و هست. زیرا متن دعاهای ائمه معصومین خاصه دعاهای مأثوره سرشار از نکات تربیتی و به تعبیری مدرسهای از آدمسازی است. میتوان گفت مجالس دعا یکی از پرتأثیرترین مجالس مذهبی به حساب میآید. البته اگر دست دعاخوان باز باشد خیلی چیزها به مرحله توسعه و گسترش میرسد.
*منظورتان از اینکه دست دعاخوان باز باشد، چیست؟
یعنی هم اختیار داشته باشد و هم از حضور قلب و اطلاعات کافی برخوردار باشد، اینها عواملی است که آن دعاخوان را تأثیرگذار میکند. در این میان شخص مناجاتخوان نیازمند خودسازی است؛ سیدعلی میرهادی که شما نام ایشان را در زمره نواهای دلنشین و مداحان بزرگ شنیدهاید یک فرد معمولی بود. معمولی یعنی کاسب و بازاری! از طرفی دیگر صدای آن چنانی هم نداشت ولی انسان وارستهای بود. این اثر و تأثیرگذاری مجالس او به همین وارستگیاش برمیگشت ، او خودش را به معنای واقعی، ساخته بود.
برای دعاخوانی قداست ویژهای قائل هستم
* شما را از چند منظر می شناسیم هم به عنوان یک ذاکر و پیرغلام و هم به عنوان یک مربی و معلم، جلسات شما علاوه بر فضای دعا و مناجات خوانی و روضه ، تاثیرات تربیتی نیز دارد؛ این جامع بودن حاج ماشاالله از کجا میآید؟
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید خدایا خیلی از خوبیهایی که من سزاوارش نبودم و تو آنها را نشر دادید. واقعیت این است که در وادی دعاخوانی این خصوصیات خیلی کمتر است. دعاخوانی به اعتقاد بنده از مداحی جدا نیست ولی تقریباً با خطکشیهای برخی جدا شده یعنی هرکسی جرأت ورود به این وادی را ندارد. این اتفاق از جهاتی خوب است و از جهاتی هم شاید خوب نباشد. یک مقداری از این خصوصیات منظمتر و منسجمتر شده است. دامنه آن گسترش بیشتری پیدا کرده و افراد مختلفی وارد این عرصه شدهاند. یکی از توصیههای من بوده و هست که برای وادی دعاخوانی یک قداست بیشتری قائل شویم تا وادی مداحی! به بیان دیگری من بارها گفتهام دعاخوانی مرتبه بالاتری از مداحی دارد، البته این حرف به این معنا نیست دعاخوان از مداح برتر است. به این معناست که دعاخوان محتوایی که میخواند مستقیماً از کلام امام معصوم است اما مداح از محتوایی میخواند که یک شاعر آن را به رشته تحریر درآورده است. اگرچه شاعر برجسته باشد قابل مقایسه با امام سجاد(ع) نیست. از این جهت می گویم دعاخوانی یک مرتبه بالاتری دارد و باید قداست آن حفظ شود. ممکن است شعری را بخوانیم بدون وضو هم اشکالی ندارد ولی دعاخوانی نیازمند طهارت ویژهای است.
**معلم در مداحی باید از مکروهات هم پرهیز کند تا متعلمین آن به حرام نیفتند
*یکی از ویژگیهایی که متأسفانه در مجالس ما به فراموشی سپرده شده، اخلاقمداری است. یعنی کاری نکردهایم که آن طور بایسته و شایسته است نوجوانان و جوانان بهره تربیتی ببرند. چراکه برخی از مداحان ما در عین الگوبرداری جامعه متأسفانه بعضا شأن این کسوت را راعیت نمی کنند؛ نظرشما در این خصوص چیست؟
یکی از خصوصیات مداحی، اخلاقمداری است و خلأ ویژه آن در آموزشهای مداحی اخلاق مداحی احساس میشود. متأسفانه این طور جا افتاده که برای مداحی حتماً باید روی خوبی داشته باشد، برخی این صلابت مدیریتی در مجلسداری را با بیادبی و بیاحترامی اشتباه گرفتهاند! لازمه مداحی روداشتن است اما بیادبی و حرف سخیفزدن نیست. در دوران قدیم یک اقلیتی از مداحان تحصیلات بالا داشتند ولی انسانهای بامحتوا و باسوادی بودند. اما امروزه روند رشد علمی مداحان ما بالا رفته ولی با یک معضل دیگری مواجه هستیم؛ مداح تحصیلکرده را میبینیم که در هنگام مداحی، گفتار یک تحصیلکرده را ندارد. این عیب و اشکال است و باید به مرور زمان برطرف شود، چراکه مداحی به معنایی شاخه و شعبهای از روحانیت است. چه بسا در قسمتهایی از مقوله تبلیغی، مداحی دامنه گستردهتری از روحانیت داشته باشد. یک زمانی مداحان پای منبر آیتالله فلسفی و آقای کافی میخواندند تا مطرح بشوند حالا برخی از روحانیون پای منبر برخی از مداحان شناخته شده، وعظ میکنند تا شناخته بشوند. وضعیت آنقدر تغییر کرده و مداحی تأثیرگذار شده است. اگر اینها به عنوان مداح یک خطای کوچکی مرتکب بشوند از اطرافیان آنها، اشتباهات به مراتب بیشتری را شاهد خواهیم بود. به خاطر همین عالمان و اساتید اخلاق میگویند معلم در مداحی باید از مکروهات هم پرهیز کند تا متعلمین آن به حرام نیفتند.
**مداح نباید با نگاه مالی، هیئت انتخاب کند
*شما همواره در میان صحبتهایتان دو انتقاد داشتید؛ یکی اینکه برخی از مداحان استاد ندیده با فعالیت در فضای مجازی، خیلی زود به شهرت میرسند در حالیکه در زمانهای گذشته یک نفر به سختی میتوانست مداح شناخته شدهای بشود و انتقاد دوم شما موضوع پاکتهای هنگفت و طیکردنهایی است که برخی از ستایشگران ما متأسفانه انجام میدهند. در مورد این دست انتقادات خودتان صحبت کنید؟
مداحی یک کار معنوی است. در درون یک کار معنوی اگر از پاداش، اجر و مزد صحبتی به میان بیاید کار ضد و نقیض می شود و با کار خدایی همخوانی ندارد. مداحی، دعاخوانی، وعظ و خطابه با یک تفاوت دنباله شغل انبیاست؛ انبیاء نیاز به اینکه وقتی بگذارند و مطالعه کنند نداشتند و از جایگاه علمی بالایی برخوردار بودند. البته ناگفته نماند که اجر، پاداش و پاکت گرفتن در مداحی خلاف شرع نیست. ما اعتقاد داریم خواندن نباید برای مباحث مالی باشد، فرق مداحی که گرفتار موضوعات اقتصادی و مالی است با مداحی که فقط برای خدا و اهلبیت میخواند در بسیاری از موارد است. مداحی که برای پاکت میخواند به دنبال هیئتهای متمولتر میگردد و کار، خداپسندانه نیست. این نگاه مداح، یکی از آفتهای مهم ستایشگری به شمار میرود، حتی در دعاخوانی.
*اینکه گفتید یک مناجات خوان باید از طهارت ظاهری به طهارت باطنی برسد، منظور از طهارت باطنی چیست و اگر کسی بخواهد مناجاتخوان بشود باید چه کارهایی را انجام بدهد تا به جایگاه مناجاتخوان برسد که به تعبیر بسیاری از مداحی سختتر است؟
باز هم تکرار میکنم اعتقاد ندارم مداحی از دعاخوانی جداست. چه بخواهیم و چه نخواهیم مناجات خوانی و مداحی با هم گره خوردهاند. اگر در زمان گذشته مداحانی بودند که نمیتوانستند دعا بخوانند، امروز اگر کسی بخواهد مداح کاملی باشد حداقل باید دعا را صحیح بخواند و مسلط باشد. یک جایی از من سوال کردند شما آموزش دعاخوانی میدهید؟! من گفتم اصلاً دعاخوانی عرصه آموزش دادنی نیست. حاج منصور ارضی آن زمانی که در مجلس مناجات سیدعلی میرهادی شرکت می کرد فکر نمیکرد یک روزی دعاخوان بشود اگر تصمیم می گرفت دعاخوان شود و برای اینکار برنامهریزی میکرد منصور ارضی نمیشد. بنابراین در جریان دعاخوانی باید طهارت ظاهر به طهارت باطن بپیوندد یعنی که شخص مناجاتخوان خودش را بسازد. حتی بزرگان اخلاق میفرمایند اگر شما این حدیث را حفظ کردید به خاطر اینکه به دیگران بگویید، ابتدا خودتان به آن حدث و روایت عمل باشید تا اثر گذار شود. عمده طهارت باطن اتصال به حضرت حق تعالی است؛ اگر خودش به خدا وصل شد میتواند دیگران را به خدا وصل کند.
*برگردیم به تاریخچه جلسات مناجاتخوانی . ریشه این جلسات به کجا برمیگردد و چه کسانی پایهگذار این جلسات بودند؟
50 سال پیش زمان طاغوت مجلس مناجاتخوانی سیدعلی میرهادی در مسجد امینالدوله بازار مولوی تهران بود. هر 30 شب ماه مبارک رمضان ایشان دعا میخواندند و سبک و سیاق این طور بود، ابتدا به صورت مقدماتی دعایی میخواند و کمکم وارد مناجات میشد و در اواسط مجلس، گریزی می زدند که معلوم نبود به کجا میرسد. گاهی اوقات می خواستیم برویم بخوانیم تا پایان متوجه میشدیم. حاج منصور ارضی، بنده و دکتر سیدمحسن میرباقری از جوانان این جلسه بودیم. مسجد هم خیلی بزرگ نبود و جمعیت هم پر نمیشد. انقلاب شد و فضای جنگ پیش آمد و حاج منصور را هم بیشتر شناختند، جلسه شلوغ شد و رونق خوبی پیدا کرد. شبهای احیاء هم آیتالله حقشناس و آیتالله جاودان میآمدند. شهید حجتالاسلام شیخ محمود غفاری هم شبهای احیاء حضور پیدا میکردند و مسجد جایی برای سوزن انداختن هم نداشت .
پاداش 30 شب مناجاتخوانی، دیدار با حضرت امام(ره) بود
*چطور شد با سیدعلی میرهادی آشنا شدید و در امینالدوله خواندید؟
ما بالاخره از نوجوانی و جوانی میخواندیم. گاهی اوقات هم پیش می آمد در برخی جلسات از ما میخواستند بخوانیم. آقا سید در جریان همین خواندنها با بنده آشنا شدند. البته محلهای که زندگی میکردند به ما هم نزدیک بودند. تا سال 66 ایشان آنجا میخواندند . ایام موشک باران همه مجالس تعطیل شد. یادم میآید برخی از دوستان مسجد شهداء به سراغ ما آمدند و با اصرار گفتند بیایید اینجا بخوانید. ما گفتیم در این وضع که همه مجالس تعطیل شدهاند ، اگر اتفاقی بیفتد ما را ملامت میکنند که چرا جمعیت را جمع کردید و موشک آمد! رفتیم دیدیم محفل در زیرزمین است و برای خودش پناهگاه است. چند شبی که مجلس برگزار شد، کمکم موشکباران تمام شد. پیشنهاد دادیم سیدعلی میرهادی بیاید شب های بعد را بخواند اما ایشان موافقت نکردند و خودمان ادامه دادیم. یادم است فردای ماه رمضان عید فطر بود قسمت ما شد خدمت حضرت امام(ره) رسیدیم . احساس کردم این دیدار پاداش 30 شب مناجاتخوانی ماه رمضان بود.
آقا سید سال 68 از دنیا رفت. آیتالله حق شناس و هیئت امنای مسجد امین الدوله سراغ ما آمدند که سال بعد به اینجا بیایید . نزدیک ماه رمضان آن سال هرکس از ما میپرسید ، میگفتم امسال مسجد امینالدوله هستیم. در آستانه ماه رمضان شنیدم یک روحانی را هم گفتهاند بخواند، من هم گفتم به مسجد شهداء میروم. البته آیتالله حقشناس ناراحت شدند اما به هر طریقی از دل ایشان درآوردیم. آن آقای روحانی هم چند شب خواندند و بعد نتوانستند ادامه بدهند.
*حاجآقا! آیتالله حق شناس یک باری به شما گفته بودند روضه حضرت علی اصغر(ع) بخوانید. ماجرا از چه قرار بود؟
خیلی به دفعات متعدد از ما خواستند روضه علی اصغر(ع) بخوانید. در منزلشان چند نفری بودیم روضه علی اصغر(ع) میخواندیم. عمده توسلات ایشان به حضرت علی اصغر(ع) بود. در آخرین روزهای حیاتشان که در بیمارستان بودند به عیادتشان رفتیم و باز هم گفتند برایم روضه حضرت علی اصغر(ع) بخوان.
* ماه مبارک رمضان دو سال پیش در ظهر شهادت حضرت علی(ع) خدمت حضرت آقا رسیدید و هم شعر، هم نوحه و هم به لحاظ فنی شما را مورد تفقد قرار دادند؛ از آن روز بگویید؟
چند سالی قسمت ما میشود بیستم ماه مبارک رمضان به محضر حضرت آقا میرسیم. معمولاً هر جلسهای بعد از خواندن خدمت ایشان میرسیم و معمولاً معظمله تفقد میکنند و گاهی میپرسند شعر متعلق به کیست. شعری از شفق خواندم و ایشان شفق را میشناختند. یک سالی هم صریحاً فرمودند هم شعر خوب بود، هم نوحه و هم اجرا. حضرت آقا در ادبیات و شعر خیلی وارد هستند، فکر نمیکنم عالمی به اندازه ایشان در این مسائل تسلط داشته باشد . ایشان همان طور که در موضوعات مختلف مهارت دارند مقوله شعرشناسی را به خوبی درک میکنند.
*در این مراوداتی که با حضرت آقا داشتید فکر میکنید دغدغه اصلی ایشان در موضوع مداحان و هیئتیها چیست؟
حضرت آقا شعرشناس قابلی هستند و نسبت به اینکه شعرهای قوی خوانده نمیشود، دغدغه دارند. مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان همواره راجع به شعر فاخر و برجسته و خوب تذکر دادهاند. تشخیص شعر برجسته و خوب خودش مقدماتی دارد، بیشترین توصیه حضرت آقا به شعر خوب خواندن برمیگردد.
* مهارت های فنی، صدای زیبا و حنجره قوی از شاخصه های یک مداحی است و تأثیرگذاری و محبوبیت اجتماعی مداح از طریق سوز ایجاد می شود. به نظرشما یک مداح چگونه میتواند این سوز صدا را پیدا کند؟
سوز خیلی دست مداح نیست. سوز و گداز را خودشان باید بدهند. در عین حال بالاخره مداح هم حالات متفاوتی دارد. امروزه مداحانی که سوز و گداز و صدای خوبی دارند کم نیستند. این سوزی که به دل بنشیند باید خود ائمه اطهار بدمند که این سوز و گداز بوجود بیاید.