۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۰ : ۱۲
پدرش شیخ مرتضی اشکوری از افراد محترم منطقه بود. عبدالحسین در سال 1322 شمسی و پس از اتمام کلاس ششم ابتدایی مسیر تحصیلی اش را تغییر داد و در حوزه علمیه رودسر آموختن دروس حوزوی را آغاز نمود. شیخ دو سال بعد به اتفاق آقایان آیت الله محمدی گیلانی و آیت الله محفوظی به شهر مقدس قم رفت و حدود 10 سال در آن حوزه پر مائده به کسب دانش و تقوا مشغول بود؛ گفته اند که در فهم مطالب کتاب زیرک و باهوش بود و خود کلاس تدریس داشت.
اخلاق اسلامی
یکی از دوستان ایشان می نویسد: خودم مشاهده کردم که نوافل شب ایشان ترک نمی شد. در زندگی بسیار باحیا و باوقار می زیست به قدری که در میان روحانیون رودسر و حومه نمونه و ممتاز بود.
به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) محبت ویژهای داشت و مقررات و نظم خوبی در زندگیاش وجود داشت.
مراجعت به رودسر
شیخ رضایی در سال 1332 شمسی به دعوت اهالی روستای بیبالان از توابع رودسر به شمال رفت و مشغول ترویج و رتق و فتق امور دینی در آن سامان شد. از آنجایی که اهل اشکور بود لذا مدتی از سال را در آنجا می گذراند و ضمن کارهای تبلیغی به کشاورزی میپرداخت و خودش کار می کرد و بخش اعظم زندگی اش را از همین راه می گذراند.
شهید ترور
روحیه انقلابی داشت و در سالهای آخر عمرش به تدریس احکام و اخلاق در سپاه پاسداران رودسر مشغول بود. نزدیکی او به نهادهای انقلابی باعث حساسیت گروه های معاند و گمراه نسبت به ایشان شد و منافقین مدتها در کمین ترور ایشان بودند. عاقبت در زمستان سال 1361 شمسی در حالی که به خانه اش می رفت، با شلیک سه فرد مسلح به شهادت رسید .
دختر شانزده ساله اش با دیدن جنازه پدر دچار شوک می شود و به پدر شهیدش می پیوندد. از شهید رضایی سه پسر و چهاردختر دیگر به یادگار مانده است.
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ.
*شهدای روحانیت جلد2