ادله حيات امام زمان(ع) چيست؟
هانري كربن ميگويد: «سرزمين ايران از ديد اخروي، سرزمين انتظار است، قلمروي كه در آن امام غايب دست اندر كار فرا رساندن ساعت موعود در زمان غيبت است».
عقیق: يكي از امتيازات مذهب تشيع اين است كه دين زنده و جاوداني است، چرا كه قائل
است امام حي و زنده دارد، اديان ديگر يا رهبرانشان از دنيا رفته اند و يا
هنوز متولد نشده اند تنها مذهبي كه قائل است آخرين امام او زنده است و هستي
به بركت او ميچرخد، و تمام مشخصات آن امام را ضبط و ثبت نموده است، تشيع
است، پروفسور «هانري كربن» فرانسوي ميگويد: «به عقيده من مذهب تشيّع تنها
مذهبي است كه رابطه هدايت الهي را ميان خدا و خلق براي هميشه نگه داشته است
و به طور مستمر و پيوسته، ولايت را زنده و پابرجا ميدارد. مذهب يهود،
نبوت را كه رابطهاي است واقعي ميان خدا و عالم انساني در حضرت موسي (ع)
ختم كرده و پس از آن به نبوت حضرت مسيح (ع) و حضرت محمد (ص) اذعان ننموده و
رابطه مزبور را قطع ميكند، همچنين مسيحيان در حضرت مسيح متوقف شده اند،
اهل سنت از مسلمانان نيز در حضرت محمد صل الله عليه و آله توقف كرده و با
ختم نبوّت در ايشان ديگر رابطه اي ميان خالق و مخلوق، موجود نميدانند،
تنها مذهب تشيع است كه «نبوّت» را با حضرت محمد صل الله عليه و آله ختم شده
ميداند، ولي «ولايت» را كه همان رابطه هدايت و تكميل ميباشد، بعد از آن
حضرت و براي هميشه زنده ميداند. » [۱] وبنابراين مسئله تولد آن حضرت به
عنوان بزرگترين شاخصه تشيّع مورد توجه ديگران قرار گرفته، و آثار سودمند آن
را بيان نمودهاند چنانكه:
هانري كربن ميگويد: «سرزمين ايران از
ديد اخروي، سرزمين انتظار است، قلمروي كه در آن امام غايب دست اندر كار فرا
رساندن ساعت موعود در زمان غيبت است». [۲]
وادلههاي فراواني بر حيات
امام زمان (عج) داريم، كه اقامه آن هم براي اقناع مذاهب ديگر، و هم تقويت
ايمان خوديها لازم و ضروري مينمايد.
الف: دلايلي كه به صورت كلي
وجود امام زنده را در هر زمان لازم و ضروري شمرده اند كه اين گروه از ادلّه
هم، بر دو دسته تقسيم ميشوند:
۱- دلائل عقلي محض، دلائل عقلي كه در لزوم بعثت انبياء، در
تمام اديان مخصوصاً اسلام بيان شده است همچون ضرورت وجود نبي را اقتضاء،
ميكند و كمال مطلق بودن خداوند، لزوم هدايت بشر به سعادت ابدي، دفع ظلم. .
. [۳] آن ادلّه در امامت هم جاري و ساري است، مخصوصاً در اسلام كه، نبوّت
خاتمه يافته است، و حكمت الهي اقتضا ميكند، كه اين خاتميت توأم با نصب
امام در هر زمان باشد، آنهم امامي كه زنده باشد، در نتيجه در اين زمان هم
وجود امام زنده و حيّ در بين جامعه بشري لازم و ضروري ميباشد. [۴] والّا
اگر امام زنده نباشد با نظام احسن بودن هستي، و كمال مطلق بودن خداوند
سازگاري ندارد.
۲- دلايل نقلي؛ كه فهرست وار به برخي از آنها اشاره ميشود:
الف: امام واسطه فيض الهي و قلب عالم امكان است؛
اگر زمين لحظه اي از حجت خدا و امام زنده خالي باشد از هم ميپاشد و فرو
ميريزد، چنان كه امام صادق عليه السلام فرمود: «اگر زمين بدون وجود امام
بماند ساكنان خود را در كام خود فرو ميبرد» [۵] ابن ابي الحديد از علي
عليه السلام نقل نمود كه حضرت فرمود: «زمين خالي از حجت نيست، خواه ظاهر و
آشكار و يا بيمناك و پنهان«اللهم بلي لا تخلو الارض من قائم لله بحجّه اما
ظاهراً او خائفاً مغمورا» ». و همچنين ابن حجر عسقلاني يكي از علماي اهل
سنت اين نظر را تأييد نموده است [۶].
ب: همراهي قرآن و پاسداري آيين خدا، از حديث ثقلين:
كه تواتر آن بين مسلمين قطعي است نكاتي استفاده ميشود از جمله اينكه قرآن
و اهل بيت هميشه همراه يكديگرند و جدايي ناپذير «لن يفترقا» [۷] لذا بايد
هميشه امام زنده اي در هر زمان در كنار قرآن وجود داشته باشد، تا مضمون
حديث تحقق پيدا كند. و همچنين پاسداري و صيانت از قرآن و آيين خدا ميطلبد
كه هميشه امام زنده اي وجود داشته باشد، علي عليه السلام فرمود: «هرگز روي
زمين از قيام كننده اي يا حجت و دليلي، خالي نميماند. . . تا دلايل و
اسناد روشني الهي از بين نرود و به فراموشي نگرايد. [۸]
ج: وجود شب قدر دليل وجود امام زنده در هر عصر و زمان:
چرا كه نزول تقديرات يكسال، ميطلبد نبي و يا امامي را كه تقديرات را از
عالم اعلي دريافت (و تلقي) نمايد، چنانكه پيامبر اسلام صل الله عليه و آله
به ابابكر و عمر فرمود: تقديرات (هر سال در شب قدر) بر چه كسي نازل ميشود؟
گفتند: بر شما يا رسول الله، فرمود: آيا شب قدر بعد از من ادامه دارد،
گفتند بلي، فرمود: در آن وقت تقديرات بر چه كسي فرود ميآيد؟ گفتند
نميدانيم، فرمود: بدانيد بر اين شخص (اشاره فرمود به علي عليه السلام)
نازل ميشود. . . [۹] با توجّه به اينكه ائمه عليهم السلام توسط امام سابق
به عنوان امام اعلام ميشود و از طرف خداوند تعيين شدهاند. بعد از علي
عليه السلام بر ائمه ديگر تا ميرسد به اين زمان، چون شهادت امام حسن عسكري
عليه السلام از مسلمات تاريخ است، بعد از ايشان، بايد امام زنده اي باشد
تا تقديرات بر او (و قلب مباركش) نازل شود، و حوادث يكسال را دريافت نمايد.
چنانكه امام علي عليه السلام فرمود: «ليله القدر در هر سال وجود دارد كه
تقديرات يكسال بر واليان بعد از پيامبر صل الله عليه و آله نازل ميشود،
گفته شد ولات امر چه كساني هستند؟ فرمود: من و يازده نفراز نسل من.» [۱۰]
پینوشت:
[۱]. سالنامه ۲، مكتب تشيع، مصاحبات استاد علّامه طباطبايي، با پروفسور هانري كربن، درباره شيعه (۱۳۳۹)، ص ۲۰، .
[۲]. مجله انتظار، شماره ۲، سال اول، ص ۱۲۹.
[۳].
شيخ محمد رضا مظفر، بدايه المعارف الالهيه، شرح از محمد محسن خرازي (قم،
مؤسسه النشر الاسلامي، چاپ اول)، ج ۲، ص ۲۵، و ر- ك محمد تقي مصباح، آموزش
عقائد (تهران، شركت چاپ و نشر بين المللي سازمان تبليغات اسلامي، چاپ سوم،
۱/ ۱۳۷۱)، ص ۱۷۷ - ۱۸۰، و همچنين ر- ك، علامه حلّي، كشف المراد في شرح
تجريد الاعتقاد (قم، مؤسسه نشر اسلامي، چاپ پنجم، ۱۴۱۵ ه -ق) ص ۳۵۳ -۳۵۵.
[۴]. آموزش عقائد، ص ۳۰۶.
[۵]. صدوق، كمال الدين (قم) مؤسسه النشر الاسلامي، ۱۴۰۵ ق) ص ۲۰۲، باب ۲۱.
[۶].
«وفي صلاه عيسي خلف رجل من هذه الامه مع كونِهِ في آخر الزمان و قرب قيام
السائه، دلالهٌ للصحيح من الاقوالِ ان الارض لا تخلو عن قائم لله بحجّته»
احمد بن علي بن حجر العسقلاني، فتح الباري شرح صحيح البخاري (بيروت، دار
المعرفه)، ج ۶، ص ۴۹۴.
[۷]. آيه الله مكارم شيرازي، با همكاري جمعي از دانشمندان، پيام قرآن (قم، انتشارات نسل جوان، چاپ دوم، ۱۳۷۴ ش) ج ۹، ص ۷۵.
[۸]. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، (قاهره دار احياء الكتب العربّيه ۱۹۶۰ م) ج ۱۸، خطبه ۱۴۷.
[۹]. يعقوب كليني، اصول كافي، ترجمه سيد هاشم رسولي، (تهران، انتشارات علميه اسلاميه، چاپ چهارم) ج ۱، ص ۳۶۳.
[۱۰]. حر عاملي، اثباه الهداه، ج ۲، ص ۲۹۸.
مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه علميه
منبع:حج
211001