کد خبر : ۹۳۵۳۴
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۴

بزرگ‌ترين فتنه آخرالزمان چیست؟

در روایات اسلامی، به ویژه روایاتی که به طریق اهل‌سنّت از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده از فتنه‌ای سخن به میان آمده که به تعبیر روایات بزرگ‌ترین فتنه آخرالزّمان است و از آغاز آفرینش آدم تا روز قیامت فتنه‌ای به مانند آن نیامده است. از این رویداد بزرگ و فتنه سهمگین در روایات به «خروج دجّال» تعبیر شده است.

ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند؛ چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند.

همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که یا اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست کنند؛ و از سوی دیگر با تحمیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند!

مقاله ذیل با عنوان "بزرگ‌ترين فتنه آخرالزّمان" که بتازگی در سایت اینترنتی مؤسسه "موعود" منتشر شده است، در چهل و چهارمین قسمت از سلسله مطالب در انتظار منجی به خوانندگان ابنا تقدیم می شود:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پژوهش: ابراهیم شفیعی سروستانی 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در روایات اسلامی، به ویژه روایاتی که به طریق اهل‌سنّت از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده از فتنه‌ای سخن به میان آمده که به تعبیر روایات بزرگ‌ترین فتنه آخرالزّمان است و از آغاز آفرینش آدم تا روز قیامت فتنه‌ای به مانند آن نیامده است. از این رویداد بزرگ و فتنه سهمگین در روایات به «خروج دجّال» تعبیر شده است.

با وجود آنکه روایات فراوانی در زمینه ویژگی‌های دجّال و اعمال و رفتار او نقل شده است،1 ولی باید اعتراف کرد که درک همه وجوه این موضوع به راحتی امکان‌پذیر نیست و نمی‌توان به تصویری کامل و بدون ابهام از این پدیده عجیب و بی‌مانند دست یافت. با این حال، با توجّه به ضرورت شناخت این رویداد آخرالزّمانی و اهميّت آماده شدن برای رویارویی با این فتنه جهان‌گستر، در این مقاله با بهره‌گیری از روایات به تبیین برخی از وجوه فتنه دجّال می‌پردازیم.

1. معنا و مفهوم دجّال

«دجّال» بر وزن فعّال صیغه مبالغه است که در ادبیات عرب برای دلالت بر زیادی انجام کار از سوی فاعل به کار می‌رود. در کتاب‌های لغت، احتمال‌های متعددی برای ریشه و معنای این واژه مطرح شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:
الف) واژه دجّال از «دُجَیل» به معنای «قَطْران»2 گرفته شده است، گفتنی است اعراب در گذشته، بدن شتران خود را برای پوشاندن عیوب آنها با ماده سیاه‌رنگی به نام قطران می‌پوشاندند و در عرف عرب به پوشاندن کامل بدن شتر با این ماده «تَدجیل» می‌گفتند. از آنجا که دجّال نیز چون قطران سراسر زمین را می‌پوشاند، از او با این عنوان یاد می‌شود.

ب) واژه یاد شده از «دَجْل» به معنای «دروغ» و «فریب» مشتق شده و دلیل نام‌گذاری دجّال به این نام این است که او ادّعای پروردگاری می‌کند و این کار از بزرگ‌ترین دروغ‌هاست.

ج) ریشه لغت دجّال، «دَجْل»، به معنای «در نوردیدن» است و از این رو این نام به دجّال اطلاق می‌شود که او بیشتر مناطق جهان را درمی‌نوردد و تحت سلطه خود درمی‌آورد.

د) دجّال از «تَدجیل» به معنای «پوشاندن» ریشه گرفته است و به این دلیل دجّال را با این نام می‌خوانند که او با کفرش مردم را می‌پوشاند یا زمین را با فراوانی لشکریانش می‌پوشاند یا اینکه حق را با باطل می‌پوشاند.

هـ‍ ) این واژه از «تَدجیل» گرفته شده که به معنای «زراندود کردن» برای فریب است. بنابر این قول، دلیل نام‌گذاری دجّال به این نام این است که او با دروغ و نیرنگ خود و همچنین با بیان کردن خلاف آنچه در دل دارد، باطل را حق جلوه می‌دهد و موجب فریب مردم می‌شود.

و) لغت دجّال از «دُجال» به معنای «طلا» یا «آب طلا» مشتق شده است؛ چون دجّال در هر جا که قدم می‌گذارد گنج‌های طلا نیز با او همراه است.

ز) ریشه این لغت «دَجّاله» به معنای «گروه بزرگ هم‌سفران» است و به این دلیل دجّال را به این اسم نام‌گذاری کرده‌اند که او سراسر زمین را با هواداران فراوان خود می‌پوشاند.

ح) این واژه از لغت «دَجال» به معنای «سرگین»، گرفته شده است؛ زیرا دجّال نیز مانند سرگین گستره زمین را با اعمال خود آلوده می‌کند.3

مؤلف لغت‌نامه «تاج العروس» پس از نقل اقوال یاد شده می‌نویسد: «مصنّف همه وجوه محتمل را به خوبی بیان کرد، ولی درست‌ترین و بهترین وجه آن است که گفت: دجّال به معنای بسیار دروغ‌گوست و دروغ او سحر، فریب، تهمت، حق‌پوشی و اظهار مطالبی است که در دل او وجود ندارد».4 گفتنی است، نویسنده کتاب اعلام قرآن وجه دیگری برای ریشه کلمه دجّال بیان کرده که قابل تأمّل است. او دراین‌باره‌ می‌نویسد: «در نظر نگارنده دجّال کلمه‌ای است مرکّب و الف و لام آن همان الف و لامی است که در نام‌های دانیال و حزقیال هم وجود دارد و به معنی خدا است. جزء اوّل آن هرچه باشد به معنی ضدّ و خصم و دشمن است و دور نیست که با «دژ»، «دشمن» و «دشوار» هم‌ریشه باشد».5 اگرچه در این وجه، نکات بدیعی وجود دارد، ولی به دشواری می‌توان در میان اهل لغت مؤیدی برای آن پیدا کرد.

2. دجّال در روایات

با نگاهی اجمالی به مجموعه روایت‌هایی که در زمینه خروج دجّال و رویدادهای وابسته به آن نقل شده است، با موضوع‌ها و سرفصل‌های متعدّدی روبه‌رو می شویم که بررسی کامل همه آنها نیازمند پژوهشی ژرف و گسترده است. در این مجال اندک، برخی از این موضوع‌ها و سرفصل‌ها را بررسی می‌کنیم.

الف) حتمی بودن خروج دجّال:
در روایات متعدّدی بر گریزناپذیر بودن خروج دجّال، به عنوان یکی از رویدادهای آخرالزّمان یا نشانه‌های قیامت، تأکید شده است. از جمله در روایتی که امیرمؤمنان علی(ع) از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل می‌کند، می‌خوانیم: «پیش از ساعت [قیامت] ده رویداد گریزناپذیر است: [خروج] سفیانی، [خروج] دجّال و...».6
در برخی روایات حتمی بودن خروج دجّال به مانند حتمی بودن ظهور امام مهدی(ع) دانسته شده و انکار آن کفر به شمار آمده است. از آن جمله می‌توان به روایت نبوی زیر اشاره کرد: «هر کس خروج مهدی را منکر شود به آنچه بر محمّد نازل گشته، کافر شده است و هر کس نزول عیسی را منکر شود کافر شده و هر کس خروج دجّال را انکار کند، کافر شده است».7

ب) بزرگی فتنه دجّال:
در بسیاری روایات بر این موضوع تأکید شده که فتنه دجّال، فتنه‌ای بزرگ و بی‌مانند است. براساس یکی از این روایات، پیامبر اعظم(ص) در یکی از خطبه‌های خود می‌فرماید:
«ای مردم! بر روی زمین فتنه‌ای بزرگ‌تر از فتنه دجّال نبوده است، خدای تعالی هیچ پیامبری را برانگیخته، مگر اینکه امّتش را از او برحذر داشته است».8 در روایت دیگری، در همین زمینه از پیامبر(ص) چنین روایت شده است: «از آفرینش آدم ـ درود خدا بر او باد ـ تا برپایی قیامت، امری بزرگ‌تر از دجّال نبوده است».9

ج) هشدار همه پیامبران درباره خروج دجّال:
خطر دجّال برای جوامع بشری چنان گسترده و ویرانگر است که همه پیامبران الهی درباره آن هشدار داده و پیروان خود را از او برحذر داشته‌اند. پیامبر گرامی اسلام در این زمینه می‌فرماید: «هیچ پیامبری نبوده است مگر اینکه پیروانش را از دجّال بر حذر داشته است».10

د) ضرورت پناه بردن به خدا از شرّ دجّال:
در روایات فراوانی بر ضرورت پناه بردن به خدا از شرّ فتنه دجّال سفارش شده است. از جمله در روایتی، از پیامبر گرامی اسلام(ص) چنین نقل شده است: «هر یک از شما هنگامی که از تشهّد پایانی فارغ شدید، باید که از چهار چیز [به خدا] پناه برید: از عذاب جهنّم، از عذاب قبر، از فتنه زمان زندگی و مرگ و از شرّ مسیح دجّال».11 در برخی روایات نیز توصیه‌هایی برای در امان ماندن از شرّ فتنه دجّال شده است، از جمله در یکی از روایات نبوی می‌خوانیم: «هر کس ده آیه ابتدایی سوره کهف را حفظ کند، از فتنه دجّال در امان می‌ماند.12

ه‍ ) ویژگی‌های دجّال:
پیش از بررسی ویژگی‌هایی که در روایات برای دجّال برشمرده شده، لازم است یادآور شویم که در منابع روایی شیعه برخلاف منابع اهل سنّت، کمتر به موضوع دجّال پرداخته شده است تا آنجا که در کتاب‌هایی مانند «الکافی» ثقـة الاسلام کلینی(ره)، کتاب «الغیبـة» نعمانی(ره) و «الإرشاد» شیخ مفید(ره) که در آنها روایات فراوانی در مورد نشانه‌های ظهور نقل شده، حتی یک روایت هم درباره دجّال نیامده است و مجموع روایاتی که در «کمال‌الدّین و تمام النّعمه» شیخ صدوق (ره) و کتاب «الغیبـة» شیخ طوسی (ره) دراین‌باره نقل شده است، به ده مورد هم نمی‌رسد. افزون بر این، بیشتر روایت‌هایی که از طریق اهل سنّت درباره دجّال و ویژگی‌های او نقل شده گرفتار ضعف سند یا افسانه پردازی و بیان مطالب عجیب و غریب و دور از ذهن است.

با توجّه به مطالب یاد شده، برخی از نویسندگان معاصر، در اصل وجود دجّال یا ویژگی‌های او تردید کرده و در نهایت معتقد به رمزی و کنایه‌ای بودن ویژگی‌های دجّال و انطباق نداشتن این ویژگی‌ها بر شخص یا موجود معین و مشخص شده‌اند. سید محمّد صدر، پس از آنکه دوازده ویژگی دجّال را با استفاده از روایات برمی‌شمارد، در بررسی این ویژگی‌ها می‌نویسد: «بی‌تردید در اینکه اگر از مفاهیم رمزی و کنایی این عبارات صرف نظر کنیم هیچ یک از آنها را نمی‌توانیم بپذیریم و نمی‌شود آنها را صحیح دانست؛ زیرا از نظر ضوابط سندی اکثر آنها اخبار واحدی می‌باشند که قابل اعتماد نیستند و اگر از ضوابط سندی نیز صرف نظر کنیم می‌بینم که در این روایات مطالبی اعجاز آمیز به دجال نسبت داده شده است.
با اینکه وی شخصی کافر و سرکش و طاغی است و قبلاً گفتیم که صدور معجزه از یک شخص کافر ممکن نیست... . با وجود این نقاط ضعف، امر از دو حال خارج نیست یا باید تمامی این اخبار را مردود بدانیم یا اینکه بر یک معنای رمزی و کنایی برخلاف معنای ظاهری حمل کنیم و روشن است که حمل بر معنای رمزی از کنار گذاشتن و مردود دانستن بهتر است».13

یکی دیگر از نویسندگان معاصر نیز پس از بیان روایات دجّال، درباره آن تردید کرده و می‌نویسد: «ریشه داستان دجّال را باید در کتاب مقدّس و در بیان نصاری پیدا کرد. بعد از آنکه، اکثر احادیث آن و تفصیلاتش در کتب اهل سنّت و به طرق آنهاست. به هر حال، اصل قضیه دجّال به طور اجمال، بعید نیست صحت داشته باشد، لیکن تعریفات و توصیفاتی که درباره‌اش شده مدرک قابل اعتمادی ندارد. پس بر فرض اینکه اصل قضیه دجّال صحت داشته باشد، اما بدون تردید با افسانه‌هایی آمیخته شده صورت حقیقی خود را از دست داده است».14

نویسنده کتاب «یوم الخلاص» (روزگار رهایی) نیز پیش از بررسی روایات مربوط به دجّال می‌نویسد: «نگارنده در مورد دجّال به نتیجه قطعی نرسیده است؛ زیرا روایاتی که در مورد دجّال نقل شده، غالباً مورد اعتماد نیستند و در ضمن آنها مطالبی هست که یقیناً جعلی هستند و متن آنها گواه است بر اینکه سخن معصوم نیست.

در این حدیث‌ها ذوق و قریحه جاعلین اثر گذاشته، طبق سلیقه و ذوق آنها جعل شده است و آنچه از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده در میان احادیث جعلی دستگاه خلافت گم شده است و تشخیص آنها بسیار دشوار می‌نماید».15

پس از این مقدّمه به بررسی مهم‌ترین ویژگی‌های ظاهری و رفتاری دجّال می‌پردازیم. براساس روایات، کافر بودن، ادّعای پروردگاری کردن، درنوردیدن سراسر جهان، عمر طولانی داشتن، یک چشم بودن و... از مهم‌ترین ویژگی‌های دجّال است. برای روشن‌تر شدن این ویژگی‌ها، چند روایت را که در این زمینه وارد شده است، بررسی می‌کنیم.

در یکی از احادیث نبوی، دجّال این‌گونه توصیف شده است: «من درباره دجال با شما سخن گفتم و بیم آن دارم که شما آن درک نکنید. مسیح دجّال مردی کوتاه قد با پاهایی فاصله‌دار و مویی پیچان (مجعّد) است، یک چشم بیشتر ندارد و چشم دیگر او به طور كلّی محو شده و هیچ برآمدگی و فرو رفتگی از آنان باقی نمانده است. اگر [امر او] بر شما مشتبه می‌شود بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و شما هرگز پروردگار خود را نمی‌بینید تا اینکه از دنیا بروید».16

دراین‌باره همچنین از پیامبر اعظم(ع) نقل شده است که فرمود: «دجّال کسی است که چشم چپ او نابیناست و در میان پیشانی او نوشته شده است: کافر. بر چشم او ناخنكی17 بزرگ است». 18 در روایت نبوی دیگری که در منابع روایی شیعه نیز نقل شده است، درباره ویژگی‌های دجّال چنین می‌خوانیم: «ای مردم! خداوند پیامبری را به رسالت مبعوث نکرد جز آنکه قومش را از دجّال ترسانید و خدای تعالی آن را تا به امروز بر شما تأخیر انداخته است و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که خداوند یک چشم نیست و دجّال بر حماری که فاصله بین دوگوشش یک میل است خروج می‌کند و بیشتر پیروان او یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانه‌های زمین جز مکّه و دو حومه آن و مدینه دو حومه آن درآید.19

در روایتی که از امیرمؤمنان(ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ «اصبغ بن نباته» که از آن حضرت درباره ویژگی‌های دجّال پرسیده بود، می‌فرماید: «دجّال صائد بن صائد [صید] است و بدبخت کسی است که او را تصدیق کند و نیک بخت کسی است که او را تکذیب نماید. او از شهری خروج کند که به آن اصفهان گویند. از قریه‌ای که او را یهودیه می‌شناسند. چشم راستش ممسوح [نابینا] است و چشم دیگرش که بر پیشانی اوست آنچنان می‌درخشد که گویی ستاره سحری است و در آن علقه‌ای است که با خون در آمیخته و میان دو چشمش نوشته شده است: «کافر» و هر کاتب و بی‌سوادی آن را می‌خواند و در دریاها فرو می‌رود، آفتاب با او حركت می‌كند و در مقابلش كوهی از دود است و پشت سرش كوه سفیدی است كه مردم آن را طعام پندارند. در قحطی شدیدی در حالی كه بر حمار سپیدی كه فاصله هر گامش یك میل است، سوار شده خروج می‌كند و زمین منزل به منزل زیر پایش در نوردیده شود و بر آبی نگذرد جز آنكه تا روز قیامت فرو رود و با صدای بلندی که جن و انس و شیاطین در شرق و غرب عالم آن را می‌شنوند، می‌گوید: «ای دوستان من! به نزد من آیید، من کسی هستم که آفرید و هماهنگی بخشید و اندازه‌گیری کرد و راه نمود. من پروردگار والای شما هستم». در حالی که آن دشمن خدا دروغ می‌گوید. او یک چشمی است که غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود و پروردگار شما یک چشم نیست و غذا نمی‌خورد و راه نمی‌رود و زوالی ندارد».20

و) سرانجام دجّال:
در مورد سرانجام دجّال و اینکه او به دست چه کسی نابود می‌شود، با دو دسته روایت روبه‌رو هستیم. در دسته‌ای از روایات تأکید شده است که دجّال به دست حضرت مهدی(ع) کشته می‌شود و در دسته‌ای دیگر از روایات از حضرت عیسی(ع) به عنوان کشنده دجّال یاد شده است.

در نخستین روایت دسته اول كه از امیر مؤمنان علی(ع) نقل شده است، در این زمینه چنین می‌خوانیم: «آگاه باشید که بیشتر پیروانش فرزندان نامشروع و اصحاب طیلسان21 (جامه‌های) سبز (یا یهودیان) هستند. خداوند او را در گردنه «افیق»22 به دست کسی که عیسی بن مریم(ع) پشت سر او نماز می‌خواند، سه ساعت گذشته از روز جمعه به هلاکت می‌رساند».23

امام صادق(ع) نیز دراین‌باره می‌فرماید: «روز نوروز روزی است که خداوند در آن روز قائم ما اهل بیت و واپسین ولی امر را بر دجّال پیروز می‌گرداند و او را در کناسه کوفه به دار می‌زند».24 در یکی از روایات دسته دوم، به نقل از پیامبر اعظم(ص) چنین آمده است: «در همین حالت که وی بدین گونه می‌گذارند، خداوند عزّ و جلّ مسیح پسر مریم(ع) را برمی‌انگیزد و او نزد مناره سفید سمت شرقی دمشق در پوششی زرد نازل می‌شود در حالی که دستش را بر شانه‌های دو فرشته گذاشته است دنبال او می‌رود تا اینکه او را در نزدیکی دروازه «لدّ»25 شرقی می‌یابد و او را می‌کشد».26

در این زمینه، همچنین از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است که فرمودند: «دجال در امت من خارج میشود و به مدت چهل روز یا چهل سال یا چهل شب یا چهل ماه در میان آنها زندگی می‌کند تا اینکه خداوند عیسی بن مریم (ع) را برمی‌انگیزد ـ در حالی که او مانند عروة بن مسعود ثقفی است ـ و او بر دجال غلبه می‌کند و نابودش می‌سازد».27 با توجّه به روایات یاد شده، اظهار نظر قطعی در مورد چگونگی از بین رفتن دجّال امکان‌پذیر نیست و به ناچار علم آن را به خدا واگذار می‌کنیم.

ز) دجّال و دیگر مدّعیان دروغین: نکته دیگری که از روایات درباره دجّال به دست می‌آید این است که پیش از خروج دجّال اصلی، دجّال‌ها یا کذّاب‌های فراوانی خروج می‌کنند که هر یک به نوعی موجب فریب و گمراهی مردم می‌شوند. در روایتی که انس بن مالک از پیامبر اعظم(ص) نقل کرده، در این زمینه چنین آمده است: «پیش از خروج آن دجّال، افزون بر هفتاد دجّال خروج می‌کند».28

پیامبر خاتم(ص) در روایت دیگری دراین‌باره می‌فرماید: «در آخرالزّمان دجّال‌های دروغ‌گویی خواهند آمد. آنها احادیثی را به شما عرضه می‌کنند که نه شما و نه پدرانتان آنها را نشنیده‌اید، پس برحذر باشید که آنها شما را گمراه نکنند و نفریبند».29 همچنین از آن حضرت روایت شده است که فرمود: «همانا به زودی در امّت من، سی مدّعی دروغین برخواهند خاست که همه آنها گمان می‌کنند، پیامبر است در حالی که من خاتم پیامبرانم و هیچ پیامبری پس از من نیست»30 با توجّه به روایات یاد شده و روایات فراوان دیگری که در این زمینه نقل شده است،31 می‌توان گفت که دجّال با ویژگی‌هایی که در این مقاله برشمردیم یک مصداق بیشتر ندارد و موارد دیگری که در روایات اخیر از آنها تعبیر به دجّال شده، صرفاً از باب همانندی با دجّال واقعی از نظر بیان ادّعاهای خلاف واقع و فریفتن مردم بوده است، نه اینکه واقعاً ده‌ها دجّال با ویژگی‌های منحصر به فردی که در اینجا به آنها اشاره کردیم در آخرالزّمان خروج می‌کند.

3. برداشت رمزی و کنایی از دجّال

گفتیم که برخی اهل تحقیق با توجّه به مشکلات موجود در روایات دجّال، این روایات را بر معنایی رمزی و کنایی حمل کرده و دجّال را سمبل پدیده‌ای دانسته‌اند که در آخرالزّمان ظهور می‌کند و موجب گمراهی گسترده مردم می‌شود.

برای روشن‌تر شدن این برداشت، بیان یکی از نویسندگان معاصر در این زمینه را نقل می‌کنیم: «مهم‌ترین و همگانی‌ترین نشانه‌ای که می‌بایست مورد توجّه قرار گیرد، همان مفهوم دجّال بود که سمبلی از حرکت‌های ضدّ اسلامی در دوران غیبت کبرا، یعنی دوران فتنه‌ها و انحرافات است و آن عبارت است از تمدّن جدید اروپایی که چهره‌ای فریبنده و چشم‌گیر و خیره‌کننده دارد و افکار و اندیشه عمومی مردم دنیا را متوجّه خود ساخته و پیامدهای ناگواری را به دنبال داشته است. همچون خروج بسیاری از مسلمانان از اسلام، گردن نهادن آنها به مذاهب و فلسفه‌های منحرف دیگر و فسادها و تباهی‌ها و ستم‌هایی که در جوامع بشری ایجاد کرده است و لذا می‌توان گفت که از آغاز آفرینش حضرت آدم تا روز قیامت مخلوقی بزرگ‌تر از لحاظ انحراف و کژی همچون این دجّال وجود نداشته است؛ زیرا هیبت و شکوه تمدّن اروپایی و عظمت مادّی و اختراعات و سلاح‌های نابودی‌آفرین آن و وادار کردن انسان‌ها را به اینکه قدرت خداوندی را انکار کنند؛ تاکنون در تاریخ دیده نشده و سابقه نداشته است و در آینده نیز همچون او دیده نخواهد شد، زیرا آینده در اختیار طرفداران حق و عدالت خواهد بود. مؤید این برداشت فرمایش حضرت رسول(ص) در آن روایت است که فرمود: «ما بین خلقت آدم تا روز قیامت امر بزرگ‌تر از دجّال نیست». تعبیر به «امر» گویای آن است که دجّال یک شخص نیست، بلکه یک حرکت فکری متمدّن است که با اسلام دشمنی دارد!»32

با توجه به مجموعه مطالبی که در این مقاله بیان شد، درمی‌یابیم که فتنه دجّال فتنه‌ای سهمگین، پیچیده و بسیار گمراه کننده است که باید برای در امان ماندن از آن تنها به خدای بزرگ پناه برد. 33

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پی‌نوشت‌ها:
1. ر.ک: معجم أحادیث الإمام المهدی(ع)، ج 2، ص137-5؛ لطف‌الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ج 3، صص 103-111 .
2. «قطران» ماده رقیق و چسبنده و سیاه رنگی است که با جوشاندن چوب و زغال و مانند آن به دست می‌آید و برای نگهداری چوب از پوسیدگی به کار می‌رود. (فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1649).
3. ر.ک: سيّد محمّد مرتضی الزبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج 14، ص 228، ماده «دجل»؛ سعید الخوری اشرتونی، اقرب الموارد فی فصح العربیه و الشوارد، ج 1، ص 320؛ فخر الدّین الطریحی، مجمع البحرین، بیروت، مؤسسه الوفا، 1403 ق.، ج 5، ص 369؛ علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ج 7، ص 10481.
4. تاج العروس، ج 14، ص 228.
5. محمّد خزائلی، اعلام قرآن، تهران، امیرکبیر، 1378، ص 479.
6. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 436، ح 426؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 209، ح 48.
7. فرائد السمطین، ج 2، ص 334، ح 585.
8. ابن حماد، الفتن، ج 2، ص 517، ح 1446.
9. همان، ص 518، ح 1450.
10. احمد بن حنبل، مسند، ج 5، ص 221.
11. همان، ج 2،‌ص 237. محمّد بن مسلم، صحیح، ج 1، ص 412، باب 25، ح 588.
12. صحیح مسلم، ج 1، ص 555، ح 809
13. سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبرا، ترجمه سيّد حسن افتخارزاده، صص 642ـ643.
14. ابراهیم امینی، دادگستر جهان، صص 225ـ226.
15. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی‌اکبر مهدی‌پور، ج 2، ص 1143.
16. الفتن، ج 2، ص 519، ح 1454.
17. «ناخنك» یك ضایعه گوشتی مثلثی شكل است كه از سفیدی چشم «ملتحمه» روی سیاهی چشم «قرنیه» كشیده می‌شود. این ضایعه در طرف بینی است.
(ر.ک: http://www.daneshnameh.roshd.ir)
18. الفتن، ج2، ص 519، ح 1455.
19. شیخ صدوق، کمال‌الدّین و تمام النّعمه، ترجمه منصور پهلوان، ج 2، ص 319، بحارالانوار، ج 52، صص 193-194.
20. کمال‌الدّین و تمام النّعمه ،ج2، صص 313ـ314.
21. «طیلسان» جمهای است که بدن را احاطه میکند و برای پوشیدن میبافند عاری از تفصیل و دوزندگی و آن پوششی است مدور و سبز بدون دامان که تار یا پود آن از پشم است و خواص از علما و مشایخ آن را پوشند و آن پوشش پارسیان بوده است.(لغتنامه(دهخدا)، ج10، صص 15603-15604 .
22.در لغتنامه دهخدا آمده است که «اَفیق» اسم چند محل است: ا. اسم شهری بود که در مرز و بوم یهودا و بن یامین به طرف شمال غربی اورشلیم در نزدیکی سوکوه واقع بود و الان آن را «بلند الفوقه» گویند که در آنجا اسرائیلیان از فلسطینیان شکست یافته ... تابوت عهد نیز از ایشان گرفته شد و .... ( ر.ک: لغتنامه، ج2، ص 3107.
23. بحارالانوار، ج 52، ص 194.
24. همان، ص 308، ح 84 .
25.«لدّ» روستایی در نزدیکی بیت المقدس، در سرزمین فلسطین است. دروازه لد(باب لد) در برخی روایات محل فرود آمدن حضرت عیسی(ع) معرفی شده است. مراصدالاطلاع، ج3، ص 1302.)
26. صحیح مسلم، ج 4، ص 2250، ح 7.
27. صحیح مسلم ، ج 4، ص 2258، باب 23، ح 2940؛ مستند احمد، ج2، ص 166 .
28. . الفتن، ج2، ص 519، ح 1455.
29. صحیح مسلم، ج 1، ص 12، ح 7.
30. مسند احمد، ج 5، ص 278 .
31. برای مطالعه بیشتر در این زمینه ر.ک : معجم احادیث الامام مهدی(ع)، ج 2، صص 43-32.
32. تاریخ غیبت کبری، ص 662 .
33. برای مطالعه بیشتر در زمینه موضوع دجال ر،ک: سعید ایوب، عقیده المسیح الدجال فی الادیان (قراءه فیالمستقبل)، چاپ اول: بیروت، دارالهادی، 1411 ق؛ ابن کثیر دمشقی، المسیح الدجال، تحقیق: ابومحمد اشرف ابن عبدالمقصود، چاپ اول: بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیة، 1419 ق.

منبع:ابنا

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین