۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۴ : ۲۱
رحیم پورازغدی در این دیدار خطاب به آیت الله مصباح یزدی گفت: کاری که جمع محدودی از جمله حضرتعالی، در قبل و بعد از انقلاب انجام داده اید، در سرنوشت شیعه و اسلام، یک نقش بی بدیلی داشته است. اگر فعالیت های این جمع نبود اصلا فلسفه های مضاف و پایه های اصلی تمدن سازی و گفتگو با جهان را آموزش ندیده بودند
وی ادامه داد: از مشروطه که ارتباطات با غرب شروع شد، این جمع، اولین جبهه سازماندهی شده بود که به طور علمی توانست دستگیره های محکمی در اختیار نسل های بعد قرار بدهد که بتوانند نقطه شروع بحث و مسیر را بفهمند. این کار و برکات عظیم حضرتعالی و دیگران بود که سرنخ ها دست نسل امروز داده شد. این کار قابل تشکر بشری نیست.
وی افزود: چه بسا امروز،حتی بچه های انقلابی نیز ارزش این کار را درک نمی کنند ادامه داد: بسیاری از آنها گمان می کنند این امور، لقمه آماده ای بوده که از قبل وجود داشته است و نمی دانند چقدر زحمت کشیده شده تا این لقمه، آماده شده است.
ازغدی ادامه داد: شما استاد خوبی برای نسل ما بوده اید؛ برخی از معضلاتی که در آثار دیگر آقایان به حل آن ها اشاره نشده بود، پاسخ و یا حداقل راهکار رسیدن به پاسخ آن توسط حضرتعالی ارائه شد. فلسفه های مضاف که حلقه وصل فلسفه محض و حکمت عملی و تمدن سازی است، دارای گره های کور بسیاری بود که تنها چند نفر نقش اساسی در باز شدن این گره ها داشتند و شما از جمله آنها هستید.
وی در پایان گفت: شما که تجربه چندین دهه را داشتید و در متن این مسائل بوده اید، اگر بخواهید دو سه مورد از مسائل نظری اصلی که به عنوان اولویت به شمار می رود و در ادامه کارهای انجام شده است، چیست؟ تهدید های اصلی در مسائل نظری چیست؟ به عبارت بهتر اگر امروز چهل سال جوانتر بودید، چه مسائلی را در اولویت کاری خود قرار می دادید؟
آیت الله مصباح یزدی نیز در این دیدار گفت: با توجه به نوع فعالیت های شما می توان گفت که شما[رحیم پور ازغدی] کم نظیر و یا بی نظیر هستید .
وی ادامه داد: وقتی خدا بخواهد، کاری را انجام دهد از قرن ها قبل، مقدماتش را فراهم می کند؛ اگر در جریانات کسی بخواهد نقش مطلوبی داشته باشد، این است که از فرصت ها استفاده کند؛ ما هم اگر خدمتی کرده باشیم، این است که از بزرگان چیزهایی را آموخته و بهره برداری کردیم؛ وگرنه زمینه ها را دیگران آماده کرده اند.
وی افزود: ما از شهید بهشتی بسیار استفاده کردیم؛ هم در تحول فکری و هم برنامه های حوزه؛ اما خود آقای بهشتی می فرمود من ساخته دو محمد حسین هستم؛ یکی آقای طباطبائی و یک آقای بروجردی و لذا نسبت به این دو بزرگوار بسیار ارادت داشت.
مصباح یزدی اظهار داشت: البته هر چند آقای بروجردی، مرجع تقلید بوده و همه ایشان را دوست داشتند، اما شهید بهشتی از ایشان به خاطر جهات مختلفی که از ایشان آموخته بود، نیز ارادت داشت؛ از جمله اصالت فکری و علمی و ریشه یابی دقیق مطالب را به خوبی از ایشان آموخته بود.
وی گفت: به نظر من در چند مسأله باید بیشتر کار شود؛ در حوزه علوم، علوم اجتماعی و به ویژه علوم انسانی که اسلامی سازی آن ها مطرح است، در بین آن، آنچه بیشتر احتیاج به کار دارد، رابطه مسائل فردی و اجتماعی یا به عبارت دیگر رابطه روانشناسی و جامعه شناسی در قسمت های مختلف آن است؛ این که اصل کدام است و از کدام باید شروع کرد؟ آیا جامعه شناسی فرع بر روانشناسی است و یا روانشناسی مقدمه جامعه شناسی است و اصالت با جامعه است؟
وی افزود: هم چنین در مسائل دینی تبیین رابطه تقدیر با اختیار مهم به نظر می رسد؛ تبیین توحید افعالی با وجود وظایف سنگین که تا پای جان دادن بر عهده انسان وجود دارد باید مورد توجه قرار گرفته و تبیین شود.
مصباح یزدی تصریح کرد: مسائل اخلاقی حتی در مورد مبلغین نیز مهم است؛ باید دید کسانی که به عنوان روحانی و اسلام شناس فعالیت می کنند، چه کمبودهایی دارند؟ علاوه بر کمبودهای معرفتی و لزوم شناخت شاخه های مختلف معرفتی، کمبودهایی که در جهت خودسازی است، چگونه رفع می شود؟ چرا که ریشه همه مشکلات، مفاسد اخلاقی است و از «منیت افراد » شروع می شود؛ فرعون «من» را گفت و رسید به جایی که گفت من خدای شما هستم. منیت، راحت طلبی، رفاه زدگی و ...آفات هستند.
وی ادامه داد: آیا ما که مسئول تبیین دین برای مردم هستیم، دین در زندگی خودمان اصل است یا در حاشیه قرار دارد؟ لذا برنامه ای که بتواند این کمبودها را از دانشگاه و حوزه گرفته تا خانواده ها و مسئولین برطرف کند، چیست؟
وی افزود: این که در چنین جامعه ای با این همه مظاهر فساد، گل هایی پاک و مخلص و باتقوا می روید، لطف خداست؛ اما باید ببینیم ما چه کاره ایم و در مقابل وظیفه ای که بر عهده داریم چه کرده ایم؟
وی در پایان اظهار داشت: خداوند متعال در زمانی که رؤسای جمهور و سلاطین عالم با این همه فساد، در کشور ها حکومت می کنند و حتی در زادگاه اسلام کسانی حاکم هستند که به نام دین و خادم الحرمین به جنایت ها و کثیف کاری ها مشغول هستند؛ در نظام ما فردی با تقوا، اخلاص، سعه صدر، هوش، فراست، تدبیر، جامعیت و تواضع در رأس حکومت ما قرار گرفته است؛ اگر تنها یکی از این صفات را نداشت، با چه چیزی می شد آن را جبران کرد؟ لذا باید قدردان این نعمت بود.