کد خبر : ۹۱۱۶
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۷:۳۰

شاعر نوحه‌های آهنگران در بستر بیماری +عکس و گزارش

نام حاج حبیب‌الله معلمی در کنار شهدا و ایثارگران، بر تارک تاریخ دفاع مقدس می‌درخشد و همواره ما را به یاد اشعار مخلصانه و زیبای مردی می‌اندازد که اینک در بستر بیماری است.

عقیق: نام حاج حبیب الله معلمی در کنار نام شهدا و ایثارگران، بر تارک تاریخ دفاع مقدس می‌درخشد و همواره ما را به یاد اشعار مخلصانه و زیبای مردی می‌اندازد که اینک در بستر بیماریست. پیر حماسه سرای دفاع مقدّس که روزهاست به علت مشکلات ریوی به کما رفته و در بیمارستان بستری شده از دیروز هوشیاری خود را بدست آورده و از ارادتمندان اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) التماس دعا دارد.

او که در پانزدهم بهمن 1305 در رامهرمز به دنیا آمد، دوران طفولیت خود را در مکتبخانه پدرش که معلم قرآن بود گذرانید؛ مکتبخانه‌ای که توسط نیروهای رژیم پهلوی تعطیل شد. شاعری مخلص که از نوجوانی در تعزیه‌هایی که در رامهرمز و بهبهان اجرا می‌شد، نقش بازی می‌کرد و از همان سال‌های نوجوانی به شعر و شاعری روی آورد و شد شاعر اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) که تاکنون نیز به این ابراز ارادت افتخار می‌کند.

در سال 1340 از رامهرمز به اهواز مهاجرت کرد، با آغاز جنگ تحمیلی در کنار حضور در اهواز به عنوان یکی از مهمترین شهرهای جنگی ایران در فرصت‌های بسیاری همراه با فرزندانش در سنگرهای دفاع هم حضور داشت و همزمان به سرودن اشعار نیز می‌پرداخت که خاطره نخستین نوحه‌ای که به آقای صادق آهنگران داد از زبان حاج صادق شنیدنی است:

سال 1359یعنی همان اوایل جنگ من با سیف الله معلمی فرزند حاج آقا معلمی در جهاد سازندگی آشنا شدم. او گفت: پدرم شعر می‌گوید. اگر تمایل داری برای شما هم که در مراسم‌ها نوحه می‌خوانید شعر بگوید. من همان جا روی نوار کاست چند بیت ضبط کردم و نام چند شهید خوزستان را هم نوشتم و به سیف الله دادم.

روز بعد که او را دیدم برگه ای به من داد و گفت: این شعر را پدرم بنا به آهنگی که دیروز به من دادی، سروده و نام شهدایی را که به من دادید، هم در بیت‌ها آورده است.

نگاهی به کاغذ انداختم. اشعار خوب و محکمی سروده شده بود. مطلع یا سر‌نوحه‌اش این بود:

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان، درود / لاله‌های سرخ پرپر گشته ایران، درود

همان موقع سید حسین علم الهدی سر رسید و گفت: در نظر داریم برای عشایر خوزستان در هویزه مراسمی برگزار کنیم. بیا و دعای توسل را در آنجا بخوان.

من آن شعر را با خودم بردم و آنجا آن را برای نخستین بار خواندم. آن شب آنقدر جمع حاضر منقلب شدند که تا نزدیک بیست دقیقه پس از مراسم همه گریه می‌کردند. الحق و الانصاف شعر زیبا و دلنشینی بود. آن شب حسین علم الهدی در جمع ما نبود، ولی وقتی پس از مراسم به جمع ما پیوست، شهید محمد علی حکیم ماجرای دعای توسل و نوحه را برایش تعریف کرد. صبح که بیدار شدم، حسین به من گفت: حاضری این نوحه را در حضور امام خمینی هم بخوانی؟ گفتم: ای بابا ! مگر مرا در جماران راه می‌دهند که بخواهم در آنجا نوحه بخوانم؟! حسین گفت: تو کاری نداشته باش و خودت را برای رفتن به تهران و دیدار با امام آماده کن. چند روز بعد با سید حسین و گروهی از عشایر خوزستان برای تجدید بیعت با امام خمینی به جماران رفتیم و آن نوحه را در آنجا اجرا کردم و بسیار جا افتاد. در همین روز، چندین بار از صدا و سیما پخش شد و این نبود، جز اشعار خوب و برجسته حاج آقا معلمی.

 

حاج حبیب‌الله خود درباره سرودن اشعارش می‌گوید:

در شب‌های عملیات نوحه‌ها تهیه می‌شدند و رمز عملیات در آنها گنجانیده می‌شد که بسیار هم مورد توجه قرار می‌گرفت؛ مثلا در عملیات والفجر مقدماتی نیاز به نوحه‌ای بود که رمز عملیات آن «یا الله» بود. من در همان قرار گاه نشستم و بلافاصله شعر را سرودم. چند دقیقه بعد با حاج صادق تمرین کردیم و او هم آن را در همانجا خواند و فیلمبرداری شد و با اعلام عملیات، بلافاصله آن نوحه هم پخش شد. تیتر آن این بود:

عزم سفر دارند این گردان حزب الله/ با رمز یا الله یا الله یا الله

حاج آقا معلمی که نوحه‌های جاودانه ای همچون:

شور حسین(ع) است چه‌ها می‌کند

این لشکر حق عازم کرببلاست امشب

سوی دیار عاشقان رو به خدا می‌رویم

بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت

ای لشکر حسینی تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر

این همه لشکرآمده عاشق دیدار حسین(ع)


و صدها نوحه و شعر شنیدنی و خاطره‌انگیز را در کارنامه درخشان ادبی خود دارد، درباره ریتم نوحه‌ها یادآوری می‌کند:

در آن موقعیت که بچه‌های رزمنده در اوج شور و احساسات بودند، نمی‌شد نوحه‌ای سنگین و کش دار خواند. نوحه‌ها باید رزمی و حماسه‌ای و تقریبا به صورت سرود و ساده و از نظر وزن دارای ریتمی می‌بودند که شنونده را منقلب کنند؛ مثلا یک سبک خیلی قدیمی از بهبهان در ذهنم بود که دیدم برای تهییج جوانان به جنگ بسیار خوب است و انسان را منقلب می‌کند. آن را نوشتم و به حاج صادق دادم و او آن را در پادگان شهید بهشتی خواند.

تیتر آن این بود:

این لشکر حق عازم کرببلاست امشب / رو سوی میدان ارتش روح خداست امشب

پادگان بسیار شلوغ بود. بسیجی‌ها با شور و حرارت نوحه را پاسخ می‌دادند و سینه می‌زدند. آن مراسم با شکوه فیلمبرداری و از تلوزیون پخش شد. چند روز بعد، آقای محمدعلی مردانی را که خود از شاعران مطرح و بنام کشور بود، در اهواز دیدم.

او گفت: آقای معلمی، این چه شعر زیبا و محکمی بود که سروده بودید؟! من تا آن شب آن را از تلویزیون شنیدم، چنان تحت تأثیر قرار گرفتم که گفتم: من در تهران نشسته‌ام چه کنم؟ بلند شوم بروم جبهه. همان شب شال و کلاه کردم و خودم را به اهواز رساندم.

حاج حبیب‌الله معلمی، همان شاعری است که یکی از نوحه‌هایش با عنوان:

با نوای کاروان / بار بندید همرهان / این قافله عزم کرببلا دارد

در سال‌های دفاع مقدس به عنوان تیتراژ اخبار سراسری بود. او در لبیک به فرمایش حضرت امام خمینی که شاعران را به سرودن شعرهای حماسی دعوت می‌کردند، اشعاری سرود که با صدای زیبای حاج صادق آهنگران به آثاری ماندگار و هنرمندانه تبدیل شدند؛ آثاری مانند: ای لشکر صاحب زمان / آماده باش / آماده باش

پس از پایان جنگ، تحمیلی بارها مورد تفقد رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله خامنه ای قرار گرفت که تقدیر نامه زیر، نمونه‌ای از آن ملاطفت‌هاست:

بسم الله الرحمن الرحیم

برادر عزیز آقای معلمی

هنگامی که شعر روشن شما که چون جویبار مصفایی با نغمه برادر خواننده عزیز، آقای آهنگران به کلام جان مشتاقان می‌ریزد و روحی تازه و سرشار از انگیزه و احساس انقلابی به شنونده می‌بخشد، شأن شعر و سرود انقلابی و اسلامی و مردمی و اوج شاعر مومن و صالح، آشکار و ملموس می‌گردد. سرود دلنواز شما و سرایش صمیمی و شیرین آن برادر، بی شک یکی از پایه‌های جهاد مقدس ما در برابر دشمن جهانی و جنگ تحمیلی است. این پایگاه شایسته را به شما تبریک می‌گویم و نیز طلوع فجر مقدس انقلاب را وصله ناقابلی تقدیم می‌دارم و شما را دعا می‌کنم.

برادر شما سید علی خامنه ای




منبع: رهیاب

211001


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین