کد خبر : ۹۰۹۰۷
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۷
جواد حیدری‌:

انقلابی تر از شعر حسینی نداریم/ آقا گفتند خروجی کار شما چیست؟

گروهی از دوستان رفتند محضر آقا، ما را هم بردند. دو سه ساعت گزارش دادند. آقا گفتند من کاربلد هستم. به صداقت شما هم شکی ندارم. اما خروجی کار شما چیست؟ یعنی اینکه شما به فکر خروجی نبوده‌اید
عقیق:ﺟﻮﺍﺩ ﺣﯿﺪﺭﯼ، یکی از شاعران آیینی و ﻣﺪﯾﺮﻋﺎﻣﻞ ﻣﺠﻤﻊ ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ(ع) است. بسیاری از اشعار او را در هیات حاج منصور ارضی شنیده‌ایم. او که مدیریت انتشارات «آرام دل» را هم برعهده دارد، سال‌هاست در حوزه ادبیات و شعر آیینی فعالیت می‌کند.
حیدری دل پری از نهادهای فرهنگی کشور دارد و می‌گوید آنها به وظایف خود عمل نمی‌کنند. او با تاکید براینکه «شعر» اصلی‌ترین رسانه شیعیان است، از توجه و سرمایه‌گذاری نکردن نهادهای فرهنگی در این زمینه گله‌مند است. او می‌گوید: « حاج علی آقای آهی رفت. جعبه سیاه مداحی از این دنیا رفت. آقای آهی تشییع جنازه آقاسید ابوالحسن اصفهانی که سلطان الواعظین شیرازی در آن مراسم صحبت کرده بود را یادش بود. آقای آهی اجازه حدیث داشت. آیت‌ا... میرزا جواد آقای اصفهانی این اجازه را داده بود. او بسیاری از علمای بزرگ و مشهور را دیده بود. چه کسی می­‌داند نادعلی کربلایی که بود؟ به چند نفر از مسئولان رده بالای فرهنگی گفتم که بیایید تاریخ شفاهی مداحی را ثبت و ضبط کنیم ولی کجاست گوش شنوا؟»  حیدری می‌گوید که شاعران و مداحان خوبی در شهرستان‌ها فعالیت می‌کنند که هنوز گمنام هستند و باید به آنها بیشتر بها داد. او خاطرات زیادی از شاعران دارد، از شعرهای اعتراضی‌ آقاسی در حضور وزیر اطلاعات گرفته تا روحانی افغانستانی که چندین سال از زندگی خود را برای طی کردن مسیر کاروان اسرای کربلا گذاشته است تا بتواند کتابی در این مورد بنویسد، روحانی که پس از دیدن خواب یکی از علما با نداشتن سرمایه تاکنون 30 مسجد در یکی از استان‌های کشور ساخته است. حیدری می‌گوید که باید با بازخوانی سیره علمای اسلام، مردم را به «نذر فرهنگی» ترغیب کرد تا در دورانی که شاهد کثرت شعر اهل بیت(ع) هستیم بتوانیم گام‌های بیشتری در زمینه فرهنگ و رسانه برداریم. متن ذیل حاصل گفت‌وگوی ما با این شاعر و پیرغلام اهل بیت(ع) است.
 
ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید فعالیت‌های خود در حوزه شعر را از کجا آغاز کردید؟
جواد حیدری متولد سال 51 هستم. اولین شعری که سرودم در تابستان سال 67 بود. قبل از آن هم زمزمه‌ای چیزی می‌نوشتیم. در هیات‌ها هم می‌خواندیم. تا اینکه حدود سال 70 بود که اشعارمان را به استاد بزرگوار حاج منصور ارضی دادیم و خواندند. دهه 70 دهه پرکاری برای من بود و تقریبا در همه مناسبت‌ها شرکت می‌کردم. سال 79 انتشاراتی به اسم «آرام دل» تأسیس کردیم. این اسم را هم از روی تخلص استاد حاج احمد آرونی که هم استاد حاج منصور ارضی بود و هم اینکه ما محضرشان مشرف می‌شدیم، گرفتیم. قبل از اینکه انتشارات را تأسیس کنم، اولین کتاب‌هایی که منتشر کردم، مربوط به کتاب‌های حاج آقای آرونی بود. در منزل کارها را انجام می‌دادم و در قم چاپ می‌کردم. اولین کتابی هم که چاپ کردم «آرام دل» نام داشت. در انتشارات «آرام دل» تاکنون نزدیک به 500 عنوان کتاب چاپ کرده‌ایم. کسانی که اهل کتاب هستند می‌دانند که چاپ کردن کتاب آن‌هم با این سطح و با هزینه شخصی و قرض و وام، چه کار سختی است.
ما در این انتشارات در دو حوزه کار کردیم؛ یکی حوزه شعر اهل‌بیت (ع) یا اشعار آیینی بود و دیگری احیای مقاتل و تاریخ اهل‌بیت، که الحمدلله خروجی‌های خیلی خوبی هم داشتیم. از جمله دستاوردهای انتشارات ما این است که شعرای هیاتی هویت پیدا کردند. یک جایی فراهم شده که آنها جمع شوند و آثارشان را چاپ کنند. تاکنون آثار بیش از دوهزار نفر از شاعران کشور، چه پیشکسوت چه جوان، چه خواهر و چه برادر در کتاب‌های گلچین ما چاپ شده است. بیش از 50 عنوان هم دیوان شخصی شعرا را چاپ کرده‌ایم. بسیاری از این شعرا که در شهرستان‌ها بودند را اصلا کسی نمی‌شناخت. وقتی کتاب‌های آنها را چاپ کردیم، هم دیده شدند و هم اینکه خودشان روحیه گرفتند. الان برخی از این افراد، الحمدلله از سرشاخه‌های شعر آیینی در کشور هستند.
یکی دیگر از خروجی‌های این فعالیت‌ها که البته افراد دیگری هم در آن نقش دارند، مجمع شاعران اهل‌بیت علیهم‌السلام است. در سال 90 جمعی از ما شاعران آیینی به دیدار حضرت آقا رفتیم و پس از آن به نفس حضرت آقا و کمک دوستان جبهه فرهنگی انقلاب، مجمع شاعران اهل‌بیت در سال 91 تأسیس شد. این مجمع در سه حوزه پژوهش، آموزش و آفرینش کار خود را آغاز کرد. در حوزه آموزش موفق‌تر بوده‌ایم و شاعران جوان بیست و چند استان را شناسایی کرده‌ایم و اردوهای منطقه‌ای برگزار کردیم. در مؤسسه دیگری به نام قدیم‌الاحسان که سال 89 زیر نظر حاج منصور ارضی تأسیس شد هم در حوزه مداحی و آموزش علمی مداحی مشغول به فعالیت هستیم. این مؤسسه الحمدلله تاکنون بیش از 50 جلد کتاب و درسنامه‌های بسیار خوبی چاپ کرده است. الان اگر بخواهند یک دانشگاه ستایشگری اهل‌بیت دایر کنند، ما محتوای آن را تولید کرده‌ایم. اخیرا هم گویا بسیج مداحان و تعدادی از ارگان‌های دیگر که از طریق دانشگاه علمی  -کاربردی به این سمت رفته‌اند، در حال استفاده از محتواهای تولید شده‌ ما هستند. حدود بیست‌و‌چند جلد کتاب در حوزه معرفتی مداحی چاپ کرده‌ایم. ما در حوزه‌های مختلف ورود کرده‌ایم. مثلا تا حالا کسی درخصوص روان‌شناسی مداحی کاری انجام نداده است، اما ما کتاب آن را چاپ کرده‌ایم. کتاب جامعه‌شناسی مداحی را کسی ننوشته بود ولی دکتر بنیانیان این کتاب را برای ما نوشت و نقش مداحان در تبلیغ و فرهنگ انقلابی را توضیح داد. حتی در طب سنتی هم ما وارد شده‌ایم. مثلا کتابی در خصوص بهداشت حنجره از منظر طب سنتی تولید کرده‌ایم. وقتی صدای فرد می‌گیرد، ما فکر می‌کنیم یک دلیل بیشتر ندارد، اما دلایل مختلفی دارد که به طبع افراد برمی‌گردد؛ طبع یکی گرم است و دیگری سرد. در این کتاب، به مسائلی از این قبیل پرداخته شده است. در مسائل مهارتی هم در بحث همین نرم‌افزارهای چند رسانه‌ای و تکنولوژی‌های جدید وارد شده‌ایم که در حال تولید هستند.
مأموریتی که رهبر معظم انقلاب  به ما دادند که البته مستقیم به ما نگفتند و در جمع مداحان و شعرا مطرح کردند، این بود که مداحی باید علمی شود. ما نمی‌دانیم چقدر توانسته‌ایم موفق باشیم، اما شروع به کار کردیم. الحمدلله نیروهای بسیار خوبی دور هم جمع شده‌اند. عنایت آقا سیدالشهدا(ع) را در همه کارها می‌بینیم. یعنی وقتی برمی‌گردیم که یک گزارش خدمت بنویسیم، می‌بینیم این ما نبوده‌ایم که این فعالیت‌ها را انجام داده‌ایم.

در بحث آموزش مداحان هم وارد شده‌اید یا فقط فعالیت انتشاراتی انجام داده‌اید؟
بله، آموزش مداحی از سال 76 شروع شد و جلسات ما ابتدا تحت عنوان جلسه ذاکرین حسین جان(ع) آغاز به کار کرد. ابتدا در حسینیه صنف لباس‌فروش‌ها، بعد هم مسجد ارگ و بیت‌الزهرا و بعد هم در موسسه. الحمدلله خروجی‌های بسیار خوبی هم داشته است. اسم نمی‌برم، ولی بسیاری از این افراد شاخص حاصل جلسات ما هستند. در حال حاضر هم فعالیت‌های آموزشی، هم در رده سنی نوجوانان و هم جوانان ادامه دارد. جلسات آزاد هم برای افرادی که سن‌شان از سن آموزش گذشته است اما به قول معروف باید به‌روز و آپدیت شوند برگزار می‌شود. در این حیطه می‌خواهیم یک مجمع‌الذاکرین داشته باشیم که به شکل کارگاهی باشد و افراد در آنجا بخوانند. اردوهای خوبی هم برگزار کرده‌ایم. همین پنجشنبه، جمعه صفادشت بودیم و ۴۰،۵۰ نفر از بچه‌های آموزشی را به مدت 24 ساعت به اردو بردیم. بچه‌های استان البرز هم آمده بودند. گاهی از شهرستان‌ها هم افرادی را دعوت می‌کنیم. افراد شاخص و انقلابی شهرستان‌ها به تهران می‌آیند، یکی دو روز آموزش می‌بینند و می‌روند. سفرهای آموزشی با نگاه آموزشی حاج منصور ارضی را هم شروع کرده‌ایم و چند استان هم رفته‌ایم. این سفرها، یک نوبت قبل از محرم و یک نوبت دیگر، قبل از فاطمیه برگزار می‌شود. قبلا این همایش‌ها را در تهران برگزار می‌کردیم که شاید حدود 20 سال بود که برگزار می‌شد. حاجی گفتند که برای تهران دیگر کافی است و باید به شهرستان‌ها برویم. از اصفهان شروع کردیم، یزد و ساری و بابل را هم رفته‌ایم. از استان‌های دیگر هم درخواست‌های زیادی داشته‌ایم. در این سفرها، یک دیدار اختصاصی شاعران و مداحان داریم و یک جلسه عمومی هم با حضور همه ارکان هیات‌ها، از جمله میاندارها و ناظم‌ها برگزار می‌شود. آثار بسیار خوبی هم دارد. حاجی همیشه روی دو نکته تأکید می‌کند؛ یک دیدار با علمای هر شهر و دیگری دیدار با پیشکسوت‌ها و پیرغلام‌ها.
در آموزش شکر خدا موفق بوده‌ایم. یکی از این فعالیت‌ها، بومی‌سازی برخی دروس آموزشی بوده است. اشتباهی که در مداحی رخ داده، این است که دستگاه‌های موسیقی را به مداحان آموزش می‌دهند. ما این را بومی‌سازی کرده‌ایم. ما استاد داریم. آقای یاراحمدی که جزء استادقاری‌های کشور هستند. استاد با قاری تفاوت دارد؛ استاد هم به موسیقی قرآن مسلط است، هم به موسیقی سنتی. هم اینکه دعاخوان است و هم اینکه مداح خوبی است. اصلا نیاز نیست افراد بدانند که این دستگاه مربوط به حجاز است یا شور. با این شیوه آموزشی که در پیش گرفته‌ایم، نظامِ خواندنِ مداحان ما در حال درست شدن است.
احکام عزاداری و مداحی و همچنین ادبیات فارسی مداحی را شاید تا حالا نداشته‌ایم که آموزش آن را آغاز کرده‌ایم. کارهای خوبی صورت گرفته است که هنوز در ابتدای راه هستیم.
مسائلی وجود دارد که دوست دارم شما انعکاس دهید. متأسفانه ارگان‌ها و نهادهایی که برای اینگونه کارها بودجه در اختیارشان بوده است، هیچ کاری نکرده‌اند. تولیت هیات‌های مذهبی با سازمان تبلیغات اسلامی است. شاید بیشترین کتابی که به هیات‌ها ضربه زده است اتفاقا کتاب‌ خود سازمان تبلیغات اسلامی باشد. خود آقا یک بار در نماز عید فطر فرمودند من اگر فلان اسم را برای سال مشخص می‌کنم، منظور این نیست که آن را تبدیل به بنر کنند یا گوشه تلویزیون بزنند. آقا می‌فرمایند امامزاده‌ها باید قطب فرهنگی بشوند. ما می‌رویم سردر تمام امامزاده‌ها می‌زنیم که رهبر انقلاب فرموده است امامزاده‌ها باید تبدیل به قطب فرهنگی بشوند؛ صلوات! امامزاده‌ها قطب فرهنگی شدند. ما با این کارها، کلام آقا را نه‌تنها شهید بلکه مفقودالاثر کرده‌ایم.
واقعا حاج منصور از 20 سال پیش در حوزه تخصصی خودشان آتش به اختیار هستند. منظور بنده در حوزه آموزش مداحی است وگرنه در حوزه مداحی و هیات‌داری که از ابتدا آتش به اختیار بوده‌اند. همه ما منتظریم تا آقا بگویند و ما انجام بدهیم. حاج منصور اینگونه نیست. آقا تا یک کلمه بگویند شما باید برنامه‌ریزی 10 سال آینده خود را انجام دهید. وقتی به ارگان‌ها می‌روید، مثلا باید بگویید آقا گفته‌اند «یا اباعبدا...» روی همه پرچم‌ها را با رنگ قرمز بنویسید؛ آنها سریع بودجه این کار را به شما می‌دهند اما اگر پیشنهاد یک کار فرهنگی موثر را بدهید کسی اهمیت نمی‌دهد. یا مثلا کتابی که حضرت آقا بر آن تقریض زده باشند را همه ارگان‌ها می‌خرند اما باقی کتاب‌ها را نه. اما آیا واقعا همه کتاب‌ها، آنهایی هستند که حضرت آقا تقریض زده‌اند؟ الان سازمان تبلیغات نشر بین‌الملل و انتشارات امیرکبیر را دارد. همین دو انتشارات کافی بود تا نه‌تنها حوزه مداحی، بلکه کل جامعه را تکان بدهد. انتشارات امیرکبیر مگر کم انتشاراتی است؟ الان بهترین کتاب‌ها چاپ نمی‌شوند اما ببینید آنجا چه کتاب‌هایی چاپ می‌شود.
خلاصه منظورم این است که بودجه‌هایی که باید در حوزه آموزش مداحی خرج می‌شد، خرج نشد. حالا تازه الان دارد یک اتفاقاتی در بسیج مداحان، هیات رزمندگان یا دعبل رخ می‌دهد و یک تکانی دارند می‌خورند. واقعا اگر این بودجه‌ها را درست خرج می‌کردند، بسیاری از آسیب‌های مداحی را که الان شاهد هستیم، نمی‌دیدیم. البته این را هم بگویم؛ مثلا شما در شهر که راه بروید می‌گویید چقدر بی‌حجاب زیاد است. اما به نظر من باحجاب‌ها بیشتر هستند. چرا نمی‌بینیم؟ چون آنها در منزل هستند و بیرون نمی‌آیند. اگر روزی به آنها گفته شود که بیرون بیایید می‌بینیم که بسیار زیاد هستند. هیات و مداح خوب هم بسیار زیاد داریم؛ من اهل گردش هستم و حتی هیات‌های کوچک هم می‌روم. بروید ببینید در شهرستان‌ها چه کارهایی دارند می‌کنند. چند شب پیش کاشان بودم؛ چه هیات خوبی بود. پر از طلبه و پیشکسوت و نوجوان. چه گریه‌ای هم می‌کردند این نوجوان‌ها؛ چون با اینها راه آمده‌اند.
اینکه بعضی‌ها شلوغ می‌کنند و به هیات‌ها و مداحان هجمه می‌برند برای این است که نمی‌توانند تحمل کنند و دردشان می‌آید. مثلا یکی از روزنامه‌ها، هر سال قبل از محرم یک حرف‌هایی در مورد مداحان می‌زند که خوب نیست. شما برگرد به چهل سال قبل و جایگاه مداح‌ها را در جامعه ببین. برخی‌ها از اینکه هیات‌ها و جامعه مداحی در سرنوشت کشور تأثیرگذار هستند ناراحت هستند. هیچ کسی نمی‌تواند بگوید همه بی‌اشتباه و معصوم هستند. یقینا همه اشتباه داریم، ولی چرا نمی‌آیند خروجی‌های خوب را بگویند. شما به عنوان «فرهیختگان» بروید تحقیق کنید. قبلا در تهران و کل کشور چند دعای عرفه داشتیم‌. الان در دهات‌های چمستان شهرستان نور استان مازندران دعای عرفه برگزار می‌شود؛ آن‌هم با سه چهارهزار جمعیت در یک امامزاده در جنگل. چرا این خروجی‌ها را نمی‌گویند. الان کدام مدرسه، اداره و نهاد وجود دارد که زیارت عاشورا هفتگی نداشته باشد؟ منشا آن کجا بوده است؟ بچه‌های شهرستان‌ها می‌گفتند که ما ششم و هفتم سیاهی می‌زدیم و تاسوعا و عاشورا عزاداری می‌کردیم؛ الان در شهرستان کوچکی مثل نور، می‌گویند ما مصلای شهر را برای مراسم باید بگیریم چون جمعیت بسیار زیاد است. حالا کسی که این حرف را می‌گوید چه کسی است؟ کسی که در نوجوانی، چهارشنبه‌شب‌ها از نور به تهران آمده و جلسه حسین جان حاج منصور را شرکت کرده و برگشته است. یعنی اگر تحقیقی صورت بگیرد، آن‌موقع خروجی‌های حاج منصور مشخص می‌شود. البته همه اینها به قول حاج منصور از برکت خون شهداست. خود حاجی قائل به این نیست که کاری انجام داده است. اما واقعا آیا مکتب و سِلکی که حاجی در عزاداری ایجاد کرد، خروجی نداشته است؟ بروید از حاج آقا سیدمهدی میرباقری بپرسید که خروجی حاج‌منصور چه بوده است. سال 75 و 76 که ما به دیدار مراجع می‌رفتیم، حاج‌سیدمهدی میرباقری که می‌خواستند حاج منصور را به مراجع معرفی کنند، می‌گفتند به نظر من، ایشان عزاداری امام حسین(ع) را به یک بلوغ تاریخی رساند. این جمله، علمی است و جامعه‌شناسان باید بررسی کنند که بلوغ تاریخی عزاداری یعنی چه.

در دیدار سال 95 حضرت آقا با شاعران آیینی، ایشان بحث عمق‌بخشی به شعرهای آیینی را مطرح کردند. با توجه به ارتباط نزدیکی که شما با حوزه شعر و مداحی دارید، برآوردتان از این موضوع چیست و آیا آن عمق لازم در آثار پیدا شده است یا خیر؟
برخی موارد نقص هست، مثلا طرف جوان است و تازه شاعر شده است؛ باید تمرین و مشق کند. چرا نسخه‌های شعری حافظ متفاوت هستند؟ تحقیق که می‌کنید می‌بینید شعرها را که نزد یک فرد صاحب نفس خوانده است اصلاح و کامل شده است. برای چه آقا می‌گویند جلساتی داشته باشید که سرسختانه اشعار را چکش‌کاری کنید؟ برای اینکه باید نقد بشود دیگر. هیچ‌کس همان ابتدا نمی‌تواند به طور پخته شعر ‌بگوید. کسی که از دامان مادر شاعر به دنیا نیامده تا پخته شعر بگوید. شعرهای مولوی و سعدی هم بالا و پایین دارد. از بین هفت جلد اشعار صائب شاید نیم‌جلد شعر بتوانیم استخراج کنیم که بگوییم این غزل‌ها عالی است.
عمق‌بخشی که حضرت آقا فرمودند تکیه به معارف داشت. مثلا فرمودند شما از صحیفه سجادیه غفلت نکنید. واقعا هرچیز که بخواهید در صحیفه سجادیه وجود دارد. ما مثلا آمدیم کلاس شرح زیارت امین‌ا... را شروع کردیم برای اینکه سطح معرفت بچه‌ها نسبت به اهل‌بیت بالا برود. همچنین شرح زیارت جامعه را شروع کردیم. شرح عمان سامانی را برگزار کردیم. ما تاکنون مثنوی عرفانی‌تر از عمان سامانی نداریم. حالا یقینا بهتر از آن هم خواهد آمد اما اکنون بهتر از آن را نداریم. کلاس‌های محتوایی گذاشته‌ایم؛ مثل مضمون‌یابی از مقاتل و زیارات اهل‌بیت (ع). مضامینی که در زیارت امام حسین(ع) وجود دارد و در هیچ جایی شبیه آن را سراغ نداریم. اینکه طرف می‌گوید نگویید غلام و نوکر، معلوم می‌شود که اصلا مفاتیح را هم نخوانده است. در زیارات و ادعیه داریم جملاتی را مانند اینکه «من بنده توام و بنده‌زاده و کنیززاده توام». البته به این معنا نیست که ائمه را خدا می‌دانیم. این به این معنی است که اطاعت از اهل بیت اطاعت از خداست. خداوند در قرآن گفته است: «أَطِیعُوا اللَهَ وَأَطِیعُوا الرَسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ».
این کلام حضرت آقا دو جنبه دارد؛ در ارتباط با جنبه عمومی آن، ما داریم کلاس برگزار می‌کنیم و جاهای دیگر هم همین کار را انجام می‌دهند. جاهایی که در حوزه شعر هیات کار می‌کنند. مثلا بعضی هیات‌ها صحیفه‌خوانی راه‌اندازی کرده‌اند. من چند شب پیش اطراف کرج بودم؛ رحمان نوازنده می‌گفت ما تا حالا دو دور صحیفه را به شکل مناجات در هیات خوانده‌ایم و خیلی خوب جواب داده است.
یکی از بیانات آقا این بود که مراثی حضرت ام‌البنین را تبدیل به شعر کنید. منابع محتوایی شعر را حضرت آقا معرفی کرده‌اند و ما اینها را دسته‌بندی کرده‌ایم و در جلسات مختلف گفته‌ایم و معمولا هرجا هم اردوی منطقه‌ای و شهرستانی داشته‌ایم اینها را مطرح کرده‌ایم. جنبه دیگر فرمایش آقا، فردی است. الان واقعا شعرا به منابع صحیح اهل‌بیتی رجوع دارند. یعنی نمی‌توانند مقتل نخوانده باشند و اینها را بگویند. توجه و عنایت‌ ذاکران به مقتل‌خوانی و کتاب‌خوانی خیلی بهتر شده است. خود حضرت آقا در همان جلسه سال 90 گفتند که به نظر من یک دوره تازه در شعر آغاز شده، ولی اول راه هستیم. الان واقعا بارقه‌هایی در اشعار هیات‌ها مشاهده می‌کنیم که قبلا نداشتیم. دکتر شفیعی‌کدکنی که از نفرات اول ادبیات کشور است، می‌گوید شعری که سر زبان‌ها بیفتد، شعر است. یعنی مردم، آن را زمزمه کنند. مثل شعرهای جوان‌های مثل آقا علی لطیفیان که الان ۴۰سال را گذرانده‌اند. شما هرجا می‌روید می‌بینید که شعرشان را می‌خوانند. خیلی شعرای دیگر هم هستند؛ حالا او را من به عنوان یک فرد شاخص عرض کردم. به قول یکی از افراد، شعر هیات به قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تقسیم می‌شود و جلوتر که می‌آییم، به قبل از لطیفیان و بعد از لطیفیان تقسیم می‌شود. ولی این روند اول راه است و مقداری تأمل نیاز دارد که این زبان پخته شود. مگر می‌شود که غلط و ناپختگی نداشته باشد؟ الحمدلله به اندازه وسع خودمان نکاتی که حضرت آقا می‌گویند را پی می‌گیریم، اما قصه این است که کار فرهنگی بودجه‌بر است. البته به شعر اهل‌بیت که می‌رسد، کسی احساس نمی‌کند که اینجا باید کاری کرد. به قول آن عالم، اسب امام حسین هم که باشی، باید علف داشته باشی تا بتوانی راه بروی. الان در حوزه پژوهش ما روی زمین نشسته‌ایم؛ چرا؟ چون بودجه نداریم. ما یک بانک ایده‌ها داریم؛ چه در حوزه آموزش مداحی و چه در حوزه شعر، ولی سرمایه نداریم که شروع کنیم. الان شاید نزدیک به ۱۰۰عنوان در بانک ایده‌های ما وجود دارد.

آیا از دولت هم کمک خواسته‌اید؟
شما یک جایی را بگویید که من نرفته باشم. از سازمان تبلیغات گرفته تا اوقاف و... البته انگشت‌شمار کمک شده است. مثلا قرارگاه خاتم‌الاوصیا از اولین و بهترین حامیان ما بوده‌، کمک کرده‌اند و هنوز هم کمک می‌کنند اما بقیه کمک نکردند. وزارت ارشاد و اوقاف باید به این موضوع کمک کنند. سازمان تبلیغات اصلا کمک نمی‌کند. دستورات خوبی هم از مسئولان رده‌بالای این ارگان‌ها گرفته‌ایم اما به پایین که می‌آید خبری نیست.
خوب است که به یک نکته‌ دقت کنید. حضرت آقا برای هیچ تیم هنری، مثل شعرا وقت نگذاشته‌اند و نمی‌گذارند. چرا؟ چون رسانه شیعه شعر آن است. ما ۱۰۰سال به سرعت نور هم بدویم به هالیوود و کمپانی‌های سینمایی یهود نخواهیم رسید. چون اصلا جنس آنها از جنس سینماست. نمی‌گویم که نباید در سینما کار کنیم. اما در شعر، حضرت آقا می‌گویند که شعر ثروت ملی است. برای حفظ و ازدیاد این ثروت ملی آیا کاری کرده‌ایم؟ نکرده‌ایم. این خیلی جمله عجیبی است که من نمی‌توانم عمق آن را درک کنم. آقا می‌فرمایند شعر درست شود، جامعه درست می‌شود. ما خیلی جامعه را از شعر دور کرده‌ایم. داریم ضربه می‌خوریم. حتی  برخی اوقات جایی مثل آستان قدس هم اشتباه می‌کند. تیم قبلی که اشتباه کرد، امیدواریم تیم جدید اشتباه نکند. شما هیچ‌یک از درهای قدیمی حرم را نمی‌بینید که روی آن شعر وجود نداشته باشد؛ هر رواقی که ساخته‌اند برای آن شعر گفته‌اند، بهترین شعرای کشور را صدا می‌کردند تا برای آن شعر بگویند. صحن می‌ساختند شعر می‌گفتند، سرا می‌ساختند. الان صحن جامع رضوی، صحن جمهوری و هرچه صحن جدید ساخته‌اند خبری از شعر نیست. نمی‌دانستند که رسانه شیعه شعر آن است. چرا حضرت آقا می‌فرمایند شعر باید معارف و مسائل سیاسی روز را هم داشته باشد؟ وقتی حضرت رضا علیه‌السلام به دعبل صله می‌د‌‌هد، دعبل می‌گوید ۴۰ سال چوبه‌دار بر دوشم بوده است. چون حرف روز را زد. حقانیت حضرت رضا(ع) را می‌گفت. الان می‌خواهی حقانیت را بگویی به تو می‌خندند. دیدید که الان رسانه‌های بیرونی و داخلی به بعضی شعرها هجمه می‌کنند. بحث این است که استفاده‌ای که ما باید از شعر انجام می‌دادیم، نکرده‌ایم و داریم ضربه می‌خوریم.
سه جمله از بیانات حضرت آقا استخراج شده است؛ کادریابی، کادرسازی و دیگری کادرپایی. کادریابی که کلا تعطیل است و ما اصلا به سراغ آن نمی‌رویم. ما در روستاهای فرخ‌شهر شهرکرد شاعر پیدا کرده‌ایم. شاعران شهرستانی خیلی خوب هستند. چون فراغت بالی که آنها دارند، تهرانی‌ها ندارند. وقتی دست‌شان را در مضمون و مطالعه باز کنیم، شعرهایی می‌گویند که هیچ‌کس تاکنون نگفته است. بچه‌ها می‌گفتند در بعضی شهرستان‌ها کتاب‌های آرام دل، بیست دست می‌چرخد و امانی به همه می‌دهند تا بخوانند. من حداقل به دو وزیر ارشاد این طرح را داده‌ام اما گوش نکرده‌اند؛ گفتم کتابخانه تخصصی اهل‌بیت مختص به طلبه‌های روضه‌خوان و مداح‌ها و شعرا ایجاد شود، چون کتاب گران است و نمی‌توانند بخرند.

علاوه بر بودجه و توجه ارگان‌های فرهنگی به شعر اهل‌بیت علیهم‌السلام، به نظر شما چه قدم‌های دیگری نیاز است که در این مسیر برداشته شود تا شعر به آن پختگی لازم برسد؟
همان صحبتی که حضرت آقا گفتند. گفتند من خودم امیدی به این دستگاه‌های دولتی ندارم. مسئولان هم نشسته بودند. گفتند خودتان بروید کاری کنید. ما شاید از سال 69 گعده‌ها و پاتوق‌هایی داشته‌ایم و هنوز هم داریم. ما بچه منطقه 18 تهران هستیم. رفقا می‌گویند منطقه 18، شیراز تهران است. من آمار شعرای منطقه 18 را به شما بدهم، تعجب می‌کنید. آقای سهرابی، آقا لطیفیان، آقای حسن لطفی، آقای کاظم بهمنی و آقای علیرضا لک. بسیاری از اینها کتاب دارند. آقا رضا نورپور که از شاگردان خلیل عمرانی است، جلسه فاخر شعر دارد. مگر خودمان کاری برای خودمان انجام دهیم، وگرنه کسی به فکر ما نیست. الحمدلله این کار دارد انجام می‌شود. کار سیدالشهدا‌(ع) است. امام می‌گویند حرف روز حرف سیدالشهداست. برخی فکر می‌کنند اگر برای امام حسین شعر بگویید، شعر به‌روز انقلابی نگفته‌ای. اتفاقا انقلابی‌تر از اشعار مربوط به امام حسین نداریم. این زمستان هم می‌گذرد و سیاهی می‌ماند برای زغال. مسئولانی که باید همت می‌کردند و نکردند.
این نکته را در تکمیل بحث قبلی می‌گویم؛ ما کادریابی نکردیم، کادرسازی هم که نمی‌کنیم، از لحاظ کادرپایی هم الان بسیاری از شعرای انقلابی را داریم از دست می‌دهیم. این در حالی است که آقا با تمام توان درحال کادرپایی است و نمی‌گذارند هنرمندان به دلیل بی‌توجهی مسئولان فرهنگی از انقلاب زده شوند. کاش دیگر مسئولان فرهنگی هم اینگونه رفتار می‌کردند. طرف شاعر انقلاب بوده؛ الان برگشته و دارد شعر ضدانقلابی می‌گوید. برای امام حسین(ع) شعر دارد و هنوز هم دارد می‌گوید. بد برخورد می‌شود. یعنی ما کادرپایی که نکرده‌ایم، اینها را رد و له کرده‌ایم. شاعر یعنی اعتراض؛ شعر یعنی اعتراض. اگر نتوانیم شاعر را تحمل کنیم، به چه دردی می‌خوریم. بگذاریم انتقادش را بکند. شما هیچ‌وقت حضرت آقا را ندیده‌اید که به شعر منتقدانه معترض شود. کمک کرده است که او به خط انقلاب بیاید، اما نگفته بزنید او را له کنید. آقا می‌گوید نظر کارشناسی مخالف من، دلیل بر ضد ولایت فقیه بودن نیست، ما این را نمی‌فهمیم. ما ظرفیت‌هایی که وجود دارد را آزاد نمی‌کنیم و استفاده نمی‌کنیم. ظرفیت‌هایی که باید ایجاد کنیم را ایجاد نمی‌کنیم و  آن ظرفیت‌هایی هم که وجود دارد را سرکوب می‌کنیم. خدا رحمت کند مرحوم آقاسی را. او اواخر عمرش پول سیگار هم نداشت و در فقر محض از دنیا رفت. خوب است این خاطره را بگویم. شاید سال 72 بود که ما با آقاسی در وزارت اطلاعات دعوت بودیم. قرار بود بنده دعای عرفه بخوانم و او شعر بخواند. در وزارت اطلاعاتی که آقای فلاحیان هم آن جلو نشسته بودند. محوطه بازی بود.
دوره‌ای بود که می‌خواستند دوچرخه‌سواری زن‌ها را باب کنند. آقاسی آنجا و در آن شرایط گفت: «از آن بترس که روزی جمل دوچرخه شود!» یعنی اصلا ابایی نداشت. الان چند شاعر پیدا می‌کنید که حرف‌شان را آزادانه بزنند؟ در وصیتنامه‌اش هم نوشت که راضی نیستم یک مسئول فرهنگی بیاید زیر جنازه من را بگیرد. ما آقاسی‌های جوان زیادی داریم. آقاسی‌های خوبی در راه داریم. باید به اینها مجال داده شود. روحیه شهادت‌طلبی چه زمان جنگ و چه الان، از شعر و هیات‌ها و روضه امام حسین بوده است.
خیلی دوست داشتم که می‌توانستم در یک مرکز تحقیقات، روی شهدای مدافع حرم کار کنم و ثابت کنم که صد درصد اینها بچه‌های هیاتی هستند. کمال انسانیت در شهادت است دیگر، پس انسانیت کامل در هیات ساخته می‌شود. این کم‌کاری‌ها را کی جواب می‌دهد؟ امام حسین(ع) که دارد کار خودش را می‌کند، خدا هم کار خودش را می‌کند. ما کاری نکرده‌ایم. اینهایی که گفتم دلیل بر این نیست که ما کار می‌کنیم ولی بقیه کار نمی‌کنند؛ نه، دردهایم را گفتم. شاید الان یک نفر بنشیند و ما را آنالیز کند ایراد هم به ما وارد باشد.

به نظر شما مهم‌ترین کاری که در زمینه مداحی و مرثیه‌سرایی امام حسین(ع) باید صورت بگیرد چیست؟
کشتی یا فوتبال ایران، تاریخ شفاهی دارد. تاریخ عکاسی ایران داریم. اما یک تاریخ شفاهی برای مداحی نداریم. الان یکی از موثرترین قشرهای جامعه، مداح‌ها هستند. بعد از علما، شعرا و مداح‌ها هستند. برای اینها یک تاریخ شفاهی نداریم. حاج علی آقای آهی رفت. جعبه سیاه مداحی از این دنیا رفت. آقای آهی تشییع جنازه آقاسید ابوالحسن اصفهانی که سلطان الواعظین شیرازی در آن مراسم صحبت کرده بود را یادش بود. آقای آهی اجازه حدیث داشت. آیت‌ا... میرزا جواد آقای اصفهانی این اجازه را داده بود. بسیاری از علمای بزرگ و مشهور را دیده بودند. چه کسی می‌داند نادعلی کربلایی که بود؟ به چند نفر از مسئولان رده بالای فرهنگی گفتم که بیایید تاریخ شفاهی مداحی را ثبت و ضبط کنیم ولی کجاست گوش شنوا؟
ما به صورت خودجوش در این خصوص هم در حال تولید کتاب هستیم و کار را شروع کرده‌ایم، اما می‌خواهم بگویم واقعا تاریخ شفاهی مداحی بسیار واجب است. یادمان نرود که آرام(حاج احمد آرونی) می‌گوید من 25 سال خانه‌نشین شدم و فقط شعر گفتم. چند وقت پیش به خانه نادعلی رفتیم، می‌خواستند خانه‌اش را موزه شهدا کنند چون سه شهید داده است. دیدیم طبقه سوم ساختمان از سقف گرفته تا پنجره، همه را سیاه کرده‌اند، گفتیم اینها چیست؟ گفت اینجا خلوت‌گاه نادعلی بوده است، نماز شب، شعر و همه برنامه‌هایش را اینجا انجام داده است. ساعت‌ها اینجا می‌نشست و گریه می‌کرد. الان خلوت شعرای جوان را گرفته‌اند و اصلا حس و بویی که باید داشته باشد را ندارد. من الان می‌توانم آقای اسفندقه، آقای اسماعیل امیری، آقای بیابانکی را بیاورم و مثلا از صنایع ادبی بگویند، آقای جعفری را می‌آورم تا محتوای ادبی را بگوید، اما آن سیره و سنت را چه کسی بگوید؟ بچه‌ها تا وقتی که با بزرگ‌ترها ننشینند که بزرگ نمی‌شوند. بزرگ‌ها که رفته‌اند. این سیره و سنت آنهاست که تاریخ مداحی و شاعری است. حالا در حوزه تاریخ ادبیات کار شده است؛ اما مختص شعرای آیینی، هیچ کاری نشده است. ما هم به تاریخ شفاهی شعرای هیاتی نیاز داریم و هم به تاریخ شفاهی مداحی. ما فعلا داریم دعا می‌کنیم و یک مقدماتی را چیده‌ایم که اگر خدا بخواهد بودجه‌اش برسد.
خیلی‌ها هستند که برای امام حسین(ع) نذر می‌کنند. نذر کمک به هیات و حسینیه، نذر پخش غذا و... اما به نظرم نذر فرهنگی هنوز بین مردم جا نیفتاده است. در صورتی که این کار سیره علمای اسلام است. علمای شاخصی بودند که روزه می‌گرفتند تا با ذخیره پول غذای خود کتاب بخرند.
این موضوع باید جا بیفتد، علما باید در این زمینه پیشقدم شوند. شما بروید انتشارات اسلامیه که از قدیمی‌ترین انتشارات است.. می‌بینید که نوشته این کتاب به سرمایه عماد التجار، به سرمایه حاج علی قربانی یا... احیا شده است. می‌آمد می‌گفت من پولش را می‌دهم و این کتاب را احیا کن. الان تا دلتان بخواهد من کتاب برای احیا کردن دارم. کتاب‌هایی که تکان بدهند. الان مثلا شعشعه حسینیه چاپ بشود، به منزله این است که حاج منصور با 20 نفر عالم حوزوی نشسته‌اند و آداب هیات‌داری را نوشته‌اند. این کتاب الان دارد خاک می‌خورد. ما این را هم شروع کردیم. آقای لطیفیان رفته شهرستان و گفته ما این کتاب را می‌خواهیم شروع کنیم، شما بیا تایپش را به عهده بگیر، شما بیا ... ولی واقعا یک اتحاد جمعی و یک فکر و یک تصمیم جمعی لازم دارد. الان مثلا من بگویم می‌خواهم شام بدهم، همه پول می‌دهند، ولی یک وقت بگویی می‌خواهم کتاب چاپ کنم، یک نفر هم پول نخواهد داد. چرا؟ چون به فرهنگ تبدیل نشده است. حدیث عجیبی در فضائل امیرالمومنین(ع) وجود دارد که می‌گویند کسی که فضائل ایشان را بگوید گناهان زبانی‌اش بخشیده می‌شود، فردی که اینها را بشنود گناهان گوشش بخشیده می‌شود. اگر دستی این فضائل را مکتوب کند تا این نوشته هست ملائکه برای او استغفار می‌کنند. اینها را بیان نکرده‌ایم و نگفته‌ایم که آقا بیا در این ثواب‌ها شریک شو.
علامه امینی می‌گوید من انگشت کوچک میرحامد حسین هندی هم نمی‌شوم که اگر کتابخانه ایشان نبود الغدیر من درنمی‌آمد. میرحامد حسینی یک دستش از کار می‌افتد، با دست چپ می‌نویسد، دست چپش هم از کار می‌افتد. می‌گفتند یک چیزی درست کرده بود و با کمک بدنش می‌نوشت. ایشان بزرگ‌ترین کتابخانه نسخه خطی شیعه را تاسیس می‌کند. تا به خودشان می‌آیند که این کتابخانه را بخرند، انگلیس در هند کتاب‌ها را جمع می‌کند. شما ببینید الان علمای ما، بازاری‌های ما‌‌، مذهبی‌های ما چقدر به کربلا و مکه می‌روند؟ یک سال مکه بس است. آیت‌ا...‌العظمی مرعشی چند بار رفته‌ است مکه؟ شنیده‌اید؟ اصلا نرفته است. نماز و روزه استیجاری می‌گرفت، کتاب می‌خرید. می‌رفت خانه طرف را تمیز می‌کرد که پول بگیرد و کتاب بخرد. این سیره علما بوده که متاسفانه الان اصلا خبری نیست. طرف تاجر بوده و به فکر کتاب بوده است. چرا؟ چون پامنبری علما بوده است. مثلا عالم می‌گفته آقای فلانی شما فلان کار را انجام بده، این هم می‌گفته چشم. الان نه مداح‌ها هم این کار را نمی‌کنند که بگویند آقا این کار را احیا کن. مداح‌های قدیم، وقتی خدا روزی‌شان را زیاد می‌کرد، خانه‌شان را تبدیل به حسینیه می‌کردند. یعنی چه؟ حاج آقای جوادی‌آملی گفت دو جا می‌شود جلوی تهاجم فرهنگی را گرفت، یکی مساجد و دیگری حسینیه‌ها. یعنی خودش می‌شد یک مرکز انقلابی و فرهنگی. الان چه کار می‌کنیم؟
الان در حوزه کتاب هیچ‌کس به فکر نیست. یک نفر یه من گفت شنیده‌ام کتاب کم می‌خرند؟ گفتم نه اینکه کم بخرند، اصلا نمی‌خرند! الان در فضای مجازی، کانال بیش از 100 شاعر وجود دارد. ‌‌ولی واقعا این شعرها مانند شعر محرمی است که در کتاب‌ها می‌آید؟ یکی از مقاصدی که ما در آموزش مداحی داریم این است که می‌گوییم مقتل شفاهی ممنوع. شعر شفاهی به این صورت که مثلا فلان مداح خوانده و شما از روی سی‌دی او بنویسی ممنوع. فقط باید مقتل مکتوب ببینی. همان حرفی که حضرت آقا زد باید اجرا شود. برای کتاب باید یک عزم انقلابی وسط کار بیاید. همین کاری که دکتر ولایتی در خیلی از حوزه‌های ایران و اسلام انجام داده است و موفق بوده‌اند. همین‌ها بیایند این کار را قبول کنند. این تاریخ شفاهی مداحی جزء فرهنگ اصیل ایرانی و شیعی ماست. بیایند این را انجام بدهند و بنویسند. به نظرم حتی در روزنامه خودتان یک ستون به تاریخ شفاهی مداحی اختصاص دهید.
در محرم چقدر شعر برای اهل‌بیت سروده می‌شود؟ خدا شاهد است کثرتی که در حال حاضر شعر اهل‌بیت دارد در هیچ دوره‌ای تجربه نشده است. حضرت آقا به این موضوع هم اشاره می‌کنند. آقای دکتر حسین آهی، پسر بزرگ حاج علی آقاست. ایشان می‌گفت ما با آقا مباحثه می‌کردیم؛ آقا قبول دارند که الان دوره شعری‌ای را شاهد هستیم که در هیچ مقطعی از تاریخ به این اندازه شعر برای اهل‌بیت سروده نشده است. شاید این بیت را در هیات‌ها شنیده باشید: دو آرزو به دل مادر جوانش ماند/ کفن برای حسین و حرم برای حسن. این را همه‌جا می‌خوانند، ضرب‌المثل شده است. کسی که این شعر را سروده، علی مشهوری است. 19 سال بیشتر نداشته که این را سروده است. شعر اهل‌بیت قبلا قطره‌چکانی بود؛ الان اهل‌بیت مثل دریا به شعر و شعرای اهل‌بیت عنایت می‌کنند. البته روایت هم داریم که در آخرالزمان شعر و شاعر زیاد می‌شود. خوب است اوضاع به این سمت متمایل شود. ما هم هر جا کار کردیم ثمرش را دیدیم. ما هر روز که جلو می‌رویم امیدوارتر می‌شویم. هر وقت هم که می‌‌خواهیم پررو شویم از این بابت که کاری انجام داده‌ایم، خدا یک ورق رو می‌کند. من با یک محققی به نام آقای سیدحسن سجادی که یک طلبه افغانستانی است دوست شدم که سال‌هاست مقیم قم است. من عکس او را نشان بدهم می‌گویید حداقل 70 سال دارد؛ ولی هم‌سن من است. در جنگ افغانستان حضور داشته و در جنگ ایران  هم بوده است. او کتابی را به اسم سرهای سرافراز به مدت چهار سال تألیف کرده که قصه سرهای بریده و اسرای اهل‌بیت است. منزل به منزل هرجا که اسرا رفته‌اند، رفته و همه را در آن کتاب آورده است. او می‌گوید چند بار نزدیک بود که ما را بکشند! این کتاب را هشت سال پیش در عراق و سوریه کار کرده است.
آیا اصلا ما آمده‌ایم در منازلی که اهل‌بیت بودند تحقیق کنیم؟ هرچه در تاریخ وجود داشته، از همان استفاده کرده‌ایم. آقای سجادی رفته به شکل میدانی کار کرده و به همین دلیل پیر شده است. می‌گفت هر جا می‌رفتم مصیبت را لمس می‌کردم. به لهجه خودشان می‌گوید من مفت برای اهل بیت کار می‌کنم. اصلا کتابش را به کسی نداده است که به او حق‌التألیف بدهد، خودش با پول خودش کار کرده است. چند سال پیش آقای بروجردی را خواب می‌بیند، که به او می‌گوید برو در لرستان 14 مسجد بساز. تا الان 30 مسجد در این استان ساخته است. اگر کفش و عبا و قبایش را ببینی گریه‌ات می‌گیرد. شهرکی به نام قائم در قم هست که آنجا هستند. بروید یک روز از حسینیه‌شان یک گزارش بگیرید.
ما چند سال است در ایران هیات داریم؟ چرا کسی نمی‌آید عکس‌های هیات‌ها را ثبت و ضبط کند؟ یک مسابقه برگزار کنند که همه عکس‌ هیات‌های خود را همراه با پیرغلامان و مداحان بفرستند. همه اینها تاریخ می‌شود. من یک عکسی را در دفتر حاج منصور ارضی دیدم که مربوط به جمعیت یک حسینیه در تهران بود که 1302 تأسیس شد. دیدم که یک پرچمی را وسط هیات گرفته‌اند و یک بیت را در این سمت پرچم و یک بیت دیگر را در سمت دیگر پرچم نوشته‌اند. آقا نمی‌دانید این بیت‌ها با ما چه کار کردند. دادیم این غزل‌ها را کامل کردند. چه شعرهایی می‌خواندند اینها. کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید، ز دوستی چه نشانی ز شیعگی چه علامت؟ قوت کلام را ببینید؛ اصلا خطابه است. کسی که در کفنش تربت حسین ندارد، چه خاک بر سر خود می‌کند به روز قیامت؟ عکس‌های قدیمی‌ هیات را برده‌اند در موزه‌ها نگهداری می‌کنند. بهترین مقاتل ما در روم هستند. مقتل جابربن عبدا... انصاری را یکی از محققان مقتل می‌گفت از روسیه گیر آورده‌ام.
اینکه می‌گویند فلان روایت سند دارد و فلان روایت سند ندارد، خیلی از منابع ما را با خود برده‌اند. البته این قصه‌ای که راه انداخته‌اند به نام تشکیک در روضه‌ها، این کار انگلیس است. روضه‌ای که موجب وهن اهل‌بیت نباشد و به امام‌شناسی ما ضربه نزند، هیچ مشکلی ندارد. البته به شرط اینکه در کتاب‌ها باشد نه اینکه از خودمان دربیاوریم. آیت‌ا... میرزاجوادآقای تبریزی می‌گویند از اضعف اسناد روضه بخوانید. از آیت‌ا... العظمی بهجت می‌پرسند مقتل معتبر چیست؟ می‌گویند هرچه بزرگان امامیه نوشته‌اند معتبر است. چرا؟ آنها سند دست‌شان بوده، اما الان آنها را برده‌اند. چقدر کتاب برده‌اند، چقدر سوزانده‌اند. من از قدیم روزی‌ام در کتاب بوده است. قبل از سربازی شاگرد کتابفروشی محله‌مان بودم. سال 69 یک نفر کلی کتاب آورد و به ما فروخت. صاحب مغازه ما، کیلویی 25 هزار تومان از او خرید. دیدم در داخل آن‌ها مقتل خطی وجود دارد. هم با جوهر مشکی نوشته شده بود هم جوهر قرمز. چه کاغذی هم داشت. البته این کتاب را از ما دزدیدند. آنقدر از این کتاب‌ها در خانه‌ها وجود دارد. ما فقط یک سال سرچ معمولی در اینترنت انجام دادیم، دیدیم بیش از ۱۰۰ کنگره شعر در کشور برگزار می‌شود. خروجی آنها چیست؟ کمی از این پول‌ها را در راه درست خرج کنید.
گروهی از دوستان رفتند محضر آقا، ما را هم بردند. دو سه ساعت گزارش دادند. آقا گفتند من کاربلد هستم. به صداقت شما هم شکی ندارم. اما خروجی کار شما چیست؟ یعنی اینکه شما به فکر خروجی نبوده‌اید. آقا شما می‌خواهید با جواد حیدری مصاحبه بگیرید؟ در ذهن خودتان در نظر بگیرید که چه خروجی می‌خواهید از این مصاحبه در بیاورید بعد او را دعوت کنید. به بچه‌ها می‌گوییم بیتی که می‌خواهی بخوانی، فکر کن ببین چه خروجی‌ای دارد؟ اباحه‌گری را در هیات منجر می‌شود یا نه، منجر به تقوا و معصیت‌گریزی می‌شود؟ مسئولان ما مطلقا به این مساله خروجی در مسائل فرهنگی توجهی ندارند. شما می‌خواهید عکس بگیرید، به دنبال چه خروجی هستید؟ خارجی‌ها فوق‌العاده توجه ویژه‌ای به این خروجی دارند. اصلا ابتدا می‌گویند خروجی من باید این باشد و بعد مراحل را طراحی می‌کنند. اما ما می‌گوییم فقط یک فیلم تولید کنیم.

منبع:قانون

ارسال نظر
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
علی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۴
0
1
آفرین به این مصاحبه عالی بود
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین