کد خبر : ۸۹۹۸۰
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۹
حجت‌الاسلام رضا برنجکار:

حقوق‌های نجومی بر خلاف سیره امام علی است

عضو هیأت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران گفت: حقوق‌های نجومی و زندگی‌های کذایی مسئولان موجب نارضایتی نسبت به حکومت می‌شود و مردم فقیر از اینکه ندارند و حاکمانشان به جای اینکه به فکر آنها باشند به فکر مال‌اندوزی هستند، ناراحت می‌شوند.
عقیق:نگاه امیرالمؤمنین(ع) به حکومت، نگاهی الهی است، نگاهی که با نگاه دنیامدارانه و قدرت‌محورانه به حکومت تفاوت اساسی دارد، از نگاه حضرت علی(ع) ساختار حکومت نه صرفاً به دلیل نقش آن در مدیریت امور اقتصادی و اجتماعی، تأمین امنیت، آبادانی و رفاه مردم، بلکه مهم‌تر از آن به دلیل نقش حکومت در شکل‌گیری رفتار و اخلاق جامعه و سرشت و سرنوشت معنوی مردم، جایگاه برجسته و مهمی پیدا می‌کند، به مناسبت عید غدیر خم با حجت‌الاسلام والمسلمین رضا برنجکار عضو هیأت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران درباره ویژگی‌های حکومت علوی گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌آید:

بهترین شاخصه اصلی حکومتی امیرالمؤمنین(ع)/الگویی که می‌تواند کارساز باشد

*سیره حکومت‌داری امام علی(ع) چگونه بوده است، به عبارت دیگر از دیدگاه شما بهترین شاخصه اصلی حکومتی امیرالمؤمنین(ع) چه بوده است؟

-درباره سیره امیرالمومنین(ع) در حدود 5 سالی که حکومت اسلامی را برعهده داشتند، برخوردشان با فساد و همین طور ساده زیستی، عهدنامه مالک اشتر و موارد دیگری که از ایشان وجود دارد، اگر نگاه کنیم اولین مسأله در زندگی ایشان به طور کلی و به صورت شدیدتر در دوره‌ای است که حاکم بودند، بحث ساده‌زیستی است، اینکه حاکم باید خودش را در سطح پایین‌تر از متوسط نگه دارد.

وقتی به زندگی ایشان نگاه می‌کنیم، هم از حیث خوراک، وسائل مورد استفاده ه در زندگی، منش و رفتارشان، کفش و لباسشان، برخوردی که با اطرافیان، فرزندان، نزدیکان و همسرشان داشتند، به خصوص در موضع حکومت، گویای یک زندگی ساده با لباس و غذای ساده و بلکه پایین‌تر از ساده است که چند جهت دارد، ایشان در مورد حکومت الگوسازی کردند، یعنی باید برای حاکمان این الگو باشد و هم برای مردم. وقتی مردم ببینند که حاکمشان ریخت‌وپاش می‌کند و به تعبیر امروز حقوق‌های نجومی و زندگی‌های کذایی و دائماً در کیش و خوشگذرانی به سر می‌برند، اولاً نارضایتی نسبت به حکومت ایجاد می‌شود و مردم فقیر از اینکه ندارند و حاکمانشان به جای اینکه به فکر آنها باشند به فکر مال‌اندوزی هستند، ناراحت می‌شوند.

ثانیاً، باعث گناه، ناهنجاری، تخلف، جرم و جنایت می‌شود. چون بسیاری از مردم از این امکانات بی‌بهره هستند، وقتی می‌بینند حاکمان اینگونه عمل می‌کنند، مجبور می‌شوند به دزدی، رشوه و گناهان آلوده شوند تا از این طریق بلکه آنها هم شبیه آنهایی که جلوی چشم هستند، شوند. به هر حال حاکمان جلوی چشم هستند. کسی ممکن است در یک گوشه‌ای زندگی تجملی داشته باشد که آن هم خالی از اشکال نیست، اما اشکالش آن قدر نیست که یک حاکم بخواهد تجمل‌گرایی بکند یا فرزندش یا اطرافیان و کارگزارانش کارهای خلاف انجام دهد. البته در هر حکومتی ممکن است این اتفاقات بیفتد و به هر حال تخلفاتی صورت بگیرد که طبیعی است، زیرا بالاخره بشر است و بشر هم مختار و آزاد است، ممکن است خلافی مرتکب شود، ولی در واقع نباید اجازه دهیم که این خلاف‌ها رایج شود، باید برخورد و جلوگیری کنیم تا فراگیر نشود.

مثلاً الان گاهی بحثی پیش می‌آید و قوای مختلف این را گردن هم می‌اندازند و بعضاً همدیگر را مسئول می‌دانند. البته واقعاً طرف مقابل مسئول است، ولی خود این شخص هم مسئول است. فرض کنید در قوه مجریه تخلفی صورت می گیرد. اولین کسی که باید با آن برخورد کند، خود قوه مجریه است. یعنی رئیس اداره‌ای که کارمندش در آنجا خلاف انجام داده است. بنابراین در خود قوه مجریه باید برخورد شود در عین حال که قوه قضائیه هم یک وظیفه‌ای دارد که به هر حال تخلفی رخ داده و اگر در حد جرمی باشد که به قوانین کشور مربوط است، باید مجازات و محاکمه شود و برخورد صورت بگیرد. قوه مقننه هم مسئول است چون دو شأن قانونگذاری و نظارت دارد. دیوان محاسبات مربوط به قوه مقننه است، یعنی نظارت می‌کند که تخلف مالی صورت نگیرد و کار دیوان محاسبات همین است.

از حیث قانونگذاری هم وقتی بحث حقوق‌های نجومی پیش آمد، برخی گفتند که این مصوبه ادارات و شرکتهاست که به خودشان پاداش مثلاً 100 میلیونی بدهند و این هم از اختیاراتشان بوده و بعد هم به اشکال قانونی ربط دادند. در صورتی که اگر قانون اشکال دارد، هر سه قوه مقصر هستند. چون هم قوه مجریه می‌تواند برای اصلاح قانون لایحه بدهد و هم مجلس می‌تواند طرح بدهد و هم قوه قضائیه می‌تواند برخورد کند، پس هر سه قوه می‌توانند. در واقع اگر مشکل قانونی داریم بلافاصله می‌توانیم درصدد حل آن برآییم. البته این کار انجام شد و مصوبه‌ای از مجلس صادر شد، فارغ از اینکه باید بیشتر یا کمتر از آن می‌بود، اما می‌خواهم بگویم که همه مسئول هستند و هیچ کس نمی‌تواند بگوید که من مسئول نیستم. مردم عادی مسئول هستند و باید مطالبه و اعتراض کنند.

 شرط اساسی برای واگذاری مسئولیت به مسئولان

اگر یک نماینده مجلسی این کار را کرد، دفعه بعد به او رأی ندهند، ولی ما می‌بینیم که رأی می دهند! به خصوص در شهرهای کوچک می‌بینیم نمایندگانی هستند که واقعاً باعث تاسف است که هم در موقعی که رأی می آورند با خرید و فروش آراست و هم بعد از آنکه رأی می‌آورند کارهای خلاف زیادی انجام می دهند، با این وجود مردم دوباره به همین‌ها رأی می دهند. در شهرهای کوچک دیده‌ام که مردم به افرادی دو، سه بار رأی داده‌اند و دست آخر آن قدر تخلفات زیاد شده که دیگر قوه قضائیه و شورای نگهبان وارد شده‌اند و رد صلاحیت کرده‌اند. یعنی اگر رد صلاحیت نمی‌شدند، باز هم رأی می‌دادند. در حالی که باید توجه داشته باشیم نمایندگان را مردم حاکم می‌کنند و همین نمایندگان هم به وزرا رأی می‌دهند. مردم باید اعتراض و مقابله کنند و رأی ندهند. بنابراین همه مسئول هستند.

مسأله فساد ساده نیست و آسیب جدی می‌زند. الان نگاه کنید وقتی با خیلی از متخلفین صحبت می‌کنید و جویای خلافشان می‌شوید، می‌گویند فیش‌های نجومی! البته من موافق این رویکرد نیستم و غلط است و هر کسی مسئول کار خودش است و اگر همه مردم دنیا هم خلاف کنند، من نباید خلاف کنم. این در جای خودش محفوظ است، ولی بالاخره این آثار سوء را در زندگی مردم می‌گذارد و یک عده سوءاستفاده می‌کنند.

بنابراین ما باید این را واقعاً به عنوان یک شرط اساسی برای مسئولان بدانیم. ممکن است یک کسی اصلاً سرمایه‌دار یا پولدار باشد، اشکالی ندارد و به مصلحتی مسئولان خواسته‌اند که وزیر باشد یا فلان مسئولیت را برعهده بگیرد. فرض می‌کنیم که این کار هم اشکال ندارد. اما آدمی که کارش تجارت است، فرض می‌کند که 4 سال برای مقام آمده و جای حضرت علی(ع) نشسته است، پس این 4 سال کنار بگذارم. میزان دارایی و نوع تجارتش را به مردم اعلام کند، ضمن اینکه از روزی که عهده‌دار مقامی شده کار سابقش را کنار بگذارد یا به کسی دیگر واگذار کند و در این چهار سال فقط خدمت کند و بعد از پایان دوره خدمتش دوباره به تجارت سابق خود برگردد. مردم هم اینها را درک می‌کنند و می‌فهمند.

ولی وقتی کسی در عین حال که مسئولیت دارد، دنبال کارهای شخصی و تجارت خودش است و از آن بدتر از مقامش سوءاستفاده می‌کند که همان تجارتش را تقویت کند، خیلی بد است و این همان رانت است. بنابراین سیره امیرالمؤمنین(ع) که سیره اسلام و پیامبر(ص) است، سیره عقلانی و عقلایی است و در همه جای دنیا همین طور است و با کم و زیاد آن رعایت می‌کنند. در کشورهای مختلف می‌بینید کسی ولو اینکه سرمایه‌دار است، ولی وقتی حاکم می‌شود و عهده‌دار سمت‌هایی مانند ریاست جمهوری یا نخست وزیری می‌شود، چنانچه سوءاستفاده کند، محاکمه می‌شود.

اخیراً در کره جنوبی شاهد محاکمه رئیس جمهور کره جنوبی و همچنین در ایتالیا و سایر کشورها بوده‌ایم. کسی که واقعاً در موضع مسئولیت قرار می‌گیرد باید شش دانگ حواس و کل وقت و فکر و ذکرش خدمت به مردم باشد و اگر نمی‌تواند، قبول نکند. اگر نمی‌تواند از کارهای تجاری سابقش دست بردارد، مسئولیت را نپذیرد. قحط الرجال که نیست. آیا در کشور ما فقط همین 20 نفر می‌توانند وزیر شوند و افراد دیگری نیستند؟

در حالی که واقعاً اینطور نیست و خیلی‌ها هستند اما کنار نشسته‌اند و باید از آنها دعوت کنیم. بنابراین باید این موارد را رعایت کنیم چون در درازمدت آسیب می‌زند و باعث سلب اعتماد مردم می‌شود. آن وقت به عده‌ای که واقعاً برای خدا شبانه‌روز با ساده‌زیستی تمام کار می‌کنند و اجازه سوءاستفاده به فرزندانشان نداده‌اند که در مقامات مثال‌هایی هستند از مقام معظم رهبری بگیرید تا پایین‌تر هم هستند ظلم مضاعف می‌شود. یعنی مردم می‌بینند مسئولی خلافی می‌کند و به همه مسئولان بدبین می‌شوند، ولو مسئولانی که واقعاً شبانه‌روز خدمت می‌کنند.

شیوه برخورد امیرالمؤمنین(ع) با مسئولانی که خود را جدا از مردم می‌دانستند

*اگر امام علی(ع) اکنون در صدر حکومت بودند، چگونه با مسئولانی که اشراف‌زاده هستند، خوی برتری نسبت به دیگران دارند و درباره طبقات فرودست جامعه به راحتی صحبت می‌کنند بدون اینکه درد آنها را درک کنند، برخورد می‌کردند؟

-من فکر می‌کنم که امیرالمؤمنین(ع) اصلاً اینها را بر سر کار نمی‌گذاشت. قحط الرجال که نیست و این همه آدم‌های صالح هستند که به مردم توهین هم نمی‌کنند و از آنها استفاده می‌کرد. اگر هم بر فرض به دلیل و مصلحتی اینها را برسر کار آورده بود، اولتیماتوم و تذکر می‌داد که در صورت تکرار عزل خواهند شد. در واقع باید بین دو راه اشرافی‌گری و تجارت و اهانت به مردم و خدمت با صداقت و احترام به مردم انتخاب می‌کردند. این از نمونه‌های رفتاری حضرت(ع) مشخص است و موارد متعددی گزارش دادند که حضرت(ع) نامه نوشت، اخطار داد و بعضاً عزل کرد. اکنون در نظام ما هم کمابیش هست، ولی کم است و باید برخورد شدیدتر و صریح‌تر باشد. نباید واقعاً بگذاریم یک بحثی به رسانه‌ها کشیده شود و یک نفر تبدیل به دو نفر، 50 نفر شوند و بعد برخورد کنیم.

بنابراین چنانچه مسئولی شاهد تخلفی بود، سریعاً باید برخورد کند و اگر خلاء قانونی وجود دارد به مجلس لایحه دهد، نباید بگذارند آن قدر همه بگویند و مردم شکایت کنند و رهبری بگویند، و آبروریزی در دنیا شود و بعد برخورد کنند که دیگر این برخورد فایده ندارد. الان برخورد شده، ولی مردم فکر می‌کنند هیچ برخوردی نشده چون هم دیر بوده و هم برخورد شدید نبوده، بلکه باید شدید و بلافاصله باشد. اگر می‌خواهیم جلوی اینها را بگیریم، هر سه قوه باید رصد کنند. عزم جدی باید در این قوا باشد تا به محض اینکه یک نفر نه یک جریان و نه صد نفر تخلفی انجام داد، بلافاصله برخورد شدید صورت بگیرد و اعلام هم کنند.

پیام غدیر، پیام پذیرش ولایت خدا است

*با توجه به اینکه امروز عید سعید غدیرخم است، عمده پیامی که می‌توان از غدیر گرفت چیست؟

-من فکر می‌کنم پیام غدیر، پیام پذیرش ولایت خداست. غدیر یعنی ولایت امیرالمؤمنین، ولایت امیرالمؤمنین(ع) یعنی ولایت خدا و ولایت خدا یعنی همه خوبی‌ها و دوری از همه بدی‌ها. این پیام غدیر است. ما باید پیرو اهل بیت باشیم. پیروی از اهل بیت، پیروی از خدا است و پیروی از خدا هم پیروی از همه خوبی‌ها. حالا این خوبی‌ها در اعتماد، در اعمال، در اخلاق، در منش، در حکومت، در زندگی فردی، در زندگی خانوادگی، در زندگی اجتماعی است. پیام ولایت این است که مردم به صلاح، رستگاری و کمال برسند و در جامعه هم عدالت برقرار شود. این پیام ولایت است. چون عدالت بسترساز کمال است، یعنی اگر عدالت نباشد و در یک جامعه‌ای ظلم و نابرابری باشد، زمینه و بستر رسیدن مردم به کمال فراهم نمی‌شود.

منبع:فارس


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین