۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۳ : ۰۶
وقتی بنای کعبه بهدست حضرت ابراهیم بهپایان رسید، خداپرستان را به زیارت این مکان مقدس دعوت کرد: «وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ * وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَىٰ کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ؛ و خانه مرا از پلیدى شرک و بت پرستى براى طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده گزاران پاک و پاکیزه ساز*در میان مردم براى حج اعلام کن تا پیاده و سوار بر مرکبهاى لاغر، از هر راه دور قـصـد خـانـه خـدا کـنـنـد». چگونگی مراسم حج اصیل ابراهیمی به مرور زمان دچار تغییرات و بدعتهایی شد که انجام آن را به خصوص برای موحدان دشوار میکرد. پس از ریشهکن شدن بتپرستی در سال نهم هجری با ابلاغ اعلام برائت از مشرکین توسط حضرت علی(ع) به اهل مکه، پیامبر(ص) در سال دهم هجری مأموریت یافت که طرز صحیح مراسم حج را با شرکت در این موسم بزرگ به مسلمانان آموزش دهند. این مراسم که تنها حج تمتع پیامبر بود در اواخر زندگی مبارکشان انجام شد که حجةالوداع نام گرفت.
بنا بر واقعشدن ماجرای غدیر و نزول آیات اکمال و ابلاغ مبنی بر ولایت و رهبری و جانشینی امام علی در همین سفر پرماجرا که شرح آن جالب و شنیدنی است؛ حجهٔ الإسلام، حجة التمام، حجة البلاغ و حجة الکمال نیز نام گرفت. پیامبر(ص) بارها در طی انجام حج برای مسلمانان خطبههای مهمی با مضامین یادآوری مشکلات رسالت و مبارزه با بتپرستی و اقرار گرفتن از مردم در انجام رسالت ایشان و در ابلاغ پیام یکتاپرستی و اجرای احکام خداوند، ایراد فرمود و در نهایت به تأکید در مورد دو مسئله قرآن و اهلبیت پرداخت. این خطبهها مقدمهای شد برای انجام رسالت و مأموریت مهم ایشان که باید در پایان حج به امر الهی انجام میشد. در روز ١٨ ذیحجه در نزدیکی جحفه در محلی به نام غدیر خم خداوند پیامبر را چنین خطاب فرمود: ««یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ؛ اى پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى رسالتش را به انجام نرساندهای و خدا تو را از «شرّ برخی» مردم حفظ میکند؛ همانا خداوند قوم کافر را هدایت نمیکند»
انجام این رسالت مهم باعث شد پیامبر دستور توقف صادر کنند. آنها که جلو بودند، برگشتند و آنها که عقب بودند رسیدند. نماز ظهر خوانده شد و پیامبر بر روی بلندی که از جهاز شتران درست شده بود قرار گرفت. خطبه غدیر با متن بسیار عالی و کامل که شرح آن موجود است، خوانده شد و در نهایت به سفارش در مورد دو چیز گرانبها که همان حفظ قرآن و حق اهلبیت(ع) بود، رسیدند. در ادامه پیامبر دست علی را بالا برد و فرمود: «ایهاالنَّاسُ، مَنْ اَوْلی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ؟ قالوا: الله و رَسُولُهُ. فَقالَ: اَلا من کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلی مَوْلاهُ» پیامبر(ص) این جملات را سه بار تکرار کرد، سپس رو به آسمان فرمود: «اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْمَنْ نَصَرَهُ واخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ».
اجماع علمای شیعه و سنی بر صحت غدیر
از میان وقایع تاریخی اسلام که ثبت و ضبط شده است، اختصاص ماجرای غدیر با
همه عظمت و شکوه آن برای اعلام جهانی ولایت و رهبری حضرت علی(ع) و تعیین
جانشین پیامبر از سوی خدا از مهمترین وقایعی است که علیرغم سعی در ایجاد
خدشه و کمرنگ کردن آن که خداوند خود پیامبر(ص) را در موفقیت در ابلاغ آن
تسلی میدهد، مسئلهای غیرقابل انکار است. همه علمای شیعه و سنی بر قطعیت
وقوع این حادثه اجماع دارند. این در حالی است که در میان بزرگان اهل سنت
این قضیه هر چند با تعابیر و تفاسیر مختلفی در مورد برخی کلمات آن بیان شده
و برخی دقیقتر به آن پرداخته و برخی بدون اظهار نظری از آن گذشتهاند،
اما در اصل قضیه متفق القولند. اختلاف فاحش در تعبیر دو کلمه «مولی» و «الیوم»
است که مولا به معنی برادر و دوست گرفته شده است. ابن جوزی پس از آوردن
تعابیر مختلف از کلمه مولا، این حدیث را نیز در ادامه آورده است که پیامبر
فرمود: «ألست ولی بالمؤمنین من أنفسهم» یعنی «أولی به تصرف» که نتیجه آن
اقرار به امامت علی و قبول اطاعت ایشان و اثبات مقام ایشان در این حدیث است
که شرح آن در کتب تذکره موجود است.
ارزش غدیر را در آیه اکمال دین و اتمام نعمت ببینیم نه دوستی با علی(ع)
مطلب سؤال بر انگیز این است که آیا پیامبر(ص) همه را در آن روز با آن
شرایط سخت و خستگی حاجیان و گرمی هوا و آفتاب سوزان جمع کردند تا فقط
بگویند که علی دوست و برادر شماست؟! در صورتی که این مطلب نیاز به اعلام
عمومی با آن شرایط ویژه نداشت و اعلام شخصی پیامبر برای کسانی که رابطه
مناسبی با امام علی(ع) نداشتند و در همان اطراف پیامبر بودند، کافی بود و
در چنین فرضی اگر میفرمود هر کس من دوست او هستم، علی نیز دوست اوست،
منطقیتر به نظر میرسید تا اینکه ایشان را مولای هر مؤمن معرفی کنند. نکته
دقیقتر اینکه اظهار دوستی با علی نیازی به قرینه «وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»
نداشت تا اینکه عدم ابلاغ این دوستی به مردم با کامل نکردن مأموریت و
رسالت پیامبر(ص) و اکمال و اتمام ربطی داشته باشد. در حالی که علاقه
پیامبر(ص) به علی بر همه ثابت شده بود. ابوبکر و عمر در پایان سخنان
پیامبر(ص) اولین کسانی بودند که با همان تعبیر مولا در گفتار پیامبر، این
مقام را به ایشان تبریک گفتند با این داستان معروف نعمان بن حارث و نزول
آیه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ» که علامه امینی
در الغدیر آن را از سی نفر از بزرگان مشهور اهل سنت فقط با اختلاف در اسم
نعمان نقل میکند، در همین رابطه نازل شده است. نزول آیات اکمال و ابلاغ
خود به تنهایی مؤید اصلی و نهایی و مهر صحت خداوند بر این قضیه است و چند
نکته اساسی در آن مورد توجه قرار گرفته است: روز یأس دشمنان، ترس از خداوند
و نه ترس از فتنه دشمنان، روز اکمال دین ، روز اتمام نعمت، جاودانی شدن
اسلام ، انجام رسالت پیامبر(ص).
از سوی دیگر تکرار کلمه «ألیوم» در آیه ««الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَاتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى وَرَضیتُ لَکُمُ الْاسْلامَ دیناً؛ امروز کافران از (زوالِ) آیینِ شما، مأیوس شدند؛ بنابراین، از آنها نترسید و از (مخالفت) من بترسید. امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودانِ) شما پذیرفتم»، خود تأکید بر فوقالعاده بودن این روز است که برخی از یهود و نصارا با شنیدن این آیه گفتند که اگر چنین آیهای در کتب ما آمده بود ما آن روز را عید میگرفتیم. از میان سه عید فطر و قربان و غدیر، غدیر است که متعلق به همه مسلمین است چرا که عید فطر عید روزهداری بندگان و عید قربان پایان محرمات برای حاجیان است، ولی عید غدیر آغاز امامت و ولایت برای جمیع مسلمانان است.
کفن و دفن پیامبر(ص) را فقط وصیّ نبی انجام میدهد
بنابراین دلایل زیاد و قاطعی بر فضیلت و برتری حضرت علی(ع) بر تمام صحابه
برای منصوب شدن به مقام جانشینی در طول بعثت پیامبر(ص) وجود دارد. کسی که
در دامان پیامبر تربیت شد، نخستین مسلمان و نخستین نماز گزار، اولین داوطلب
در یاری پیامبر(ص) و بیعت با ایشان در «یوم الأنذار»، تنها کسی که در
«لیلةالمبیت» حاضر شد در بستر پیامبر بخوابد و جان خود را به خطر اندازد،
داستان شجاعتها و رشادتهای علی در جنگهای پیامبر اکرم، اطاعت محض از
پیامبر، عطای انگشتر و نزول آیه در شأن ایشان، افتخار دامادی پیامبر(ص) در
میان اشراف و بزرگان مکه که آرزوی این مقام را داشتند، بسته شدن همه درها
به سوی مسجد پیامبر جز در خانه علی، جریان برائت از مشرکین و ابلاغ پیام
خداوند توسط کسی که مثل پیامبر است، نقش ایشان در جریان مباهله، محرم اسرار
پیامبر و حضور مستمر در بالین پیامبر در ایام بیماری، جان دادن پیامبر در
آغوش حضرت علی، تجهیز و تدفین پیامبر که جز وصی نبی کسی نمیتواند ایشان را
غسل دهد و دفن کند و این قانون الهی است، سپردن ودایع به ایشان توسط شخص
پیامبر و در حضور همه اصحاب، انتقال اسرار نبوت و تعلق قسمتی از حنوط بهشتی
پیامبر به علی و فاطمه زهرا و بسیاری حوادث و گواهی تاریخ که همه معرف
ابعاد والای شخصیت و برتری ایشان بدون هیچ شبههای است.
مسیر وحی با نصب امامت علی(ع) تداوم یافت
چه آنها که تاریخ اقرار کرده، چه آنها که کتمان کرده و چه آنها که منکر
شده ، همه و همه دلیل فضل ایشان بر تمام خلق آن روزگار برای جانشینی پیامبر
است. باز شدن باب امامت در اسلام توسط حضرت علی با توجه به بسته شدن
دروازه وحی و پایان نبوت، خود فصل جدیدی برای اسلام و احیای رسالت پیامبر
بود که در روز غدیر از جانب خداوند معلوم و مشخص شد و پیامبر رسالت خویش را
به کمال و سرانجام رسانید. لذا مسئله امامت و لزوم وجود امام معصوم با
تعیین خداوند و ادامه سلسلهای که ستون خیمه گاه عالم هستی باشد، با دستور
مستقیم خداوند توسط امام علی آغاز شد و با پیوند با فاطمه زهرا ثمر داده و
ادامه یافت.
اتصال جریان امامت علی(ع) به امامت مهدی(عج)
از خاتم الأنبیاء به مهدی که خاتمالاوصیا است رسید، همان منجی که پیامبر
وعده حضور و مأموریت بزرگش را در روز غدیر به حاضران داد و ابتدا و انتهای
این شجره را مشخص کرد. با فرارسیدن عید بزرگ غدیر خم هرچند نبودیم که در
شادی پیامبر در انجام رسالتشان شریک باشیم و با جانشین بر حق ایشان با نصب
الهی بیعت کنیم، لکن خرسند و مفتخریم که در زمان آخرین زنجیره این حلقه و
شجره طیبه با امام عصر خود مهدی موعود مجدداً بیعت کرده و اعلام میداریم
که منتظر واقعی و یاری دهندهی ایشان قلباً، زباناً و عملاً خواهیم بود.
* استاد حوزههای علمیه قم و تهران