پس از آن با آرا مردم نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی شد و در مجلس به عضویت در کمیسیون آموزش و پرورش، فرهنگ و تحقیقات و تعلیمات عالیه درآمد. از او دو کتاب یکی در رابطه با مبداء و دیگری در رابطه با معاد و تعدادی مقالات به یادگار مانده است. و بالاخره در بمب‌گذاری دفتر مرکزی حزب جمهوری به شهادت رسید.

خاطره‌ای از همسر شهید

همسر شهید در خاطره‌ای، انتشار خبر انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی به دست منافقین كوردل را چنین نقل می‌كند: « ساعت 21.45 دقیقه شامگاه هفتم تیر ماه، از طبقه سوم آپارتمانی كه 24 نماینده مجلس شورای اسلامی در آن سكونت داشتند، صدای ضجه و شیون همه فضا را فرا گرفت. عده‌ای از پاسداران به سرعت آنجا را ترك كردند و به سوی حزب جمهوری اسلامی شتافتند و نگران بودیم تا اخبار صحیح برسد.

اضطرابی همراه با توكل و رضا و تسلیم به درگاه خداوند كریم‌ شبی به درازی یك عمر، شبی پر از دلهره و تشویش، تا این كه سپیده دم طالع گردید و بعد از اذان صبح و اقامه نماز، به سرعت به طرف بیمارستان رفتیم، در آنجا ناگهان پاسداری به ما تبریك و تسلیت گفت، گویی صبر و استقامت جای همه چیز را فرا گرفت [یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوه ان الله مع الصابرین]، بلادرنگ گفتم: شهادت آرزوی همیشگی همسرم بود، گوارایش باد و این بزرگترین افتخار در زندگی من است.

پیكر مطهر شهید با درخواست عده‌ای از بزرگان به خصوص نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی و برخی دیگر از یارانش به مشهد منتقل و در صحن آزادی با استقبال و تشییع كم سابقه مردم حق شناس مجاوران حریم رضوی به خاك سپرده شد.

بعد از دفن پیكر گلگون كفن شهید، از وصیت‌نامه شهید صادقی هم مشخص شد كه سفارش ایشان همین بوده كه در كنار تربت پاك و ملكوتی هشتمین ستاره درخشان آسمان ولایت و امامت(ع) به خاك سپرده شود.