کد خبر : ۸۸۷۳۹
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۷
یادداشت؛

پیشینۀ وقف کتاب در سنت اسلامی

روی دیگر جریان وقف، دایر کردن کتابخانه­ و اهداء انواع کتاب به آنهاست. جای شگفتی نیست که وقف کتاب، و در رأس آن نسخه­ های قرآن (مصاحف)، از همان آغاز ظهور اسلام امری پسندیده به حساب آمد.
عقیق: به نقل از طومار اندیشه، متن زیر یادداشتی از ولی الله کاووسی عضو گروه هنر بنیاد دائرة المعارف اسلامی است که در ادامه می خوانید؛

نخستین معنای لغوی وقف در زبان­های عربی و فارسی، ایستادن، ایستاده ماندن، ایستانیدن، قد برافراشتن، و بازداشتن است (دهخدا، ۱۳۷۷: ذیل واژه، آذرنوش، ۱۳۷۹: ذیل واژه)؛ اما در اصطلاح فقهی به معنی «عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل، و رها کردن منفعت آن است» (محدّث نوری، ۱۴۰۸ق: ج۱۴، ص۴۷)،[۱] و در این مفهوم، آن را به «وقف کردن بر مساکین چیزی را به راه خدا»، «آنچه را در تملّک کسی باشد، به راه خدا گذاشتن»، و گاه به معنیِ مطلق «عطا» تعبیر کرده‌اند (دهخدا، ۱۳۷۷: ذیل واژه).

با آن­که در قرآن مجید از وقف به صراحت یاد نشده، مفاهیم متعددی چون قرض ­الحسنه، تعاون، صدقه، انفاق، احسان، ایثار، عمل صالح، باقیات صالحات، خیرات، و مَبَرّات را در کلام الهی می­توان منطبق با مفهوم کلی وقف در نظر گرفت. از جمله آیات قرآن با اشاراتی به مفهوم وقف، یکی آیة ۹۲ سورة آل عمران است: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»،[۲] و دیگری آیة ۴۶ سورة کهف: «الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا».[۳] در حدیثی منقول از پیامبر اسلام (ص) نیز از «صدقة جاریه»[۴]سخن رفته که فقها آن را وقف تفسیر کرده­ اند.

بر این اساس، پیداست که وقف از سنن حسنه ­ای است که از نخستین سال­های ظهور اسلام در جوامع اسلامی رواج یافته است و نیکوکاران مسلمان با بذل همه یا بخشی از دارایی­ها یا منافع خویش در راه استفاده عمومی، این سنت را تا امروز تداوم و رونق بخشیده ­اند. در تمام این مدتِ دراز اموال وقفی طیف گسترده ­ای از مستغلات و اراضی و ابنیه تا باغ و مزرعه و چاه و دارایی­های دیگر را دربر گرفته است.

در اغلب موارد این اموال، یا منافع و درآمدهای حاصل از آنها، برای استفاده عموم یا گروهی مشخص از مردم وقف عام یا خاص شده است. مساجد، بقاع و مزارات متبرک، حسینیه­ ها و تکایا، بیمارستان­ها، و مدارس همواره از مهم­ترین پذیرنده­ های وقف بوده ­اند که عواید وقفی را، بنا به صلاحدید واقف یا متولیان وقف، یا صرف احداث و تعمیرات و مخارج جاری بنیادهای یادشده کرده ­اند یا در اختیار مردم نیازمند نهاده­ اند. نمونه شاخص و فعّال این­گونه اماکنِ مبتنی بر وقف در جهان اسلام، مجموعه عظیم زیارتگاه حضرت رضا (ع) در مشهد است که قرن­ها مهم­ترین مرکز جذب و صرف انواع موقوفات در ایران بوده است.[۵]

اما روی دیگر جریان وقف، دایر کردن کتابخانه­ و اهداء انواع کتاب به آنهاست. چنان­که می­دانیم، اساس دین اسلام بر کتاب استوار شده و خواندن و نوشتن همواره جزء جدایی ­ناپذیر تمدن اسلامی بوده است. جایگاه مکتوبات در فرهنگ اسلامی چندان بوده که کسانی علت خاتمیت دین اسلام را خروج بشریّت از دوران کلامی و شنیداری و ورود به دوران نوشتاری دانسته ­اند (مؤذن جامی، ۱۳۷۹: ۵۳).

با این اوصاف، جای شگفتی نیست که وقف کتاب، و در رأس آن نسخه­ های قرآن (مصاحف)، از همان آغاز ظهور اسلام امری پسندیده، حتی واجب، و در شمار صدقه جاریه و باقیات صالحات به حساب آمد. چندان نپایید که وقف کتاب در جامعه مسلمانان آن­چنان گسترش یافت ­که طبقات مختلف مردم، از خلفا و فرمان روایان و صاحب ­منصبان، تا اشراف و بازرگانان و عالمان و عموم کتاب­دوستان، نه ­فقط انبوهی از انواع کتاب، که اموال منقول و نامنقولی را وقف گسترش و نگهداری مخازن کتاب و حتی تولید و توزیع کتاب­های جدید کردند.

بدیهی است که نخستین و بیشترین نشانه­ های سنت وقف کتاب را باید در وقف مصحف­ها ردیابی کرد که اندک ­زمانی پس از برآمدن اسلام به جریان افتاد. مطابق منابع تاریخی، عثمان بن عفّان خلیفه سوم مسلمین، به ترغیب امام علی بن ابی­طالب (ع) پس از یکدست­سازی رسم­ الخط قرآن، چهار یا هفت نسخه از کتاب خدا را ترتیب داد و با هدف استفاده عموم مسلمانان، برای شماری از مساجد بزرگ در مراکز اصلی تمدن اسلامی، از جمله مکه، یمن، بحرین، بصره، و کوفه فرستاد (ابن­اثیر، ۱۳۸۵ق: ج۳، ص۱۱۲؛ فضائلی، ۱۳۹۰: ۱۱۱-۱۱۲).

نیز گفته شده اسحاق بن مرار ابوعمرو شیبانی (درگذشتة ۲۰۶ق) بیش از هشتاد مصحف به خط خود نوشت و به مساجد کوفه سپرد (خطیب بغدادی، ۱۴۱۷ق: ج۶، ص۳۲۹-۳۳۰). در برخی موارد هم به صراحت از وقف مصحف سخن رفته است، چنان­که گفته­ اند مُفَضَّل بن محمد ضَبّی (درگذشتة ۲۰۸ق) نسخه ­هایی از قرآن کتابت و وقف مسجدها می ­کرد و چون از انگیزه عملش پرسیدند، پاسخ گفت: «با این کار گناهانم را در نگارش سخنان مطایبت­ آمیز جبران می­کنم» (سیوطی، ۱۳۸۴ق: ج۲، ص۲۹۷).[۶]

انگیزه ­های وقف کتاب و مصحف

به نظر می­رسد خیل عظیم واقفان نسخه ­های نفیس، از جمله واقفان مصاحف، طی سده­ های متوالیِ رواجِ وقف در جوامع اسلامی، انگیزه­ ها و اهداف متعددی را در نظر داشته­ اند که کسب ثواب، علاقه به ترویج علوم اسلامی، ماندگاری نام خویشتن و خاندان، و حفظ کتب نفیس در برابر آسیب­ها، از مقاصد مهم­تر بوده است. مورد اول در ترغیب واقفان کارکردی اساسی داشت، چرا که ایشان، مطابق آیات و روایت پیش­گفته،[۷] وقف کتاب و مصحف را از زمره باقیات صالحات و صدقات جاریه می ­شمردند. خداوند در این آیات عاملان نیکی­ های ماندگار را به پاداشی ناب­ و فرجامی خوش­ وعده داده است.

لذا نیکوکاران همواره در پی راه ­جُستن به مصداق­های روشن­تر و مطمئن­تر کارهای نیک و ماندگار بودند و کدام نیکی شاخص­تر از اهدای موقوفاتی که پس از وفاتِ واقف همچنان می­مانَد و ثوابش جریان می­یابد؟ از آنجا که اهداء کتب و تا حدی مصحف­های نفیس بیش ­و­کم در حدود بضاعت بسیاری از مسلمانان بود، در نظر ایشان به­ منزله عمل صالحی پایدار نقش بست و در طلب تحصیل رضای الهی، به رایج­ترین محملِ وقف مبدّل گشت، زیرا مؤمنان بر این باور بودند که از ثوابِ هدایتِ حاصل از قرائت قرآن، سهمی هم به واقف می­رسد.

عامل دیگر در روی آوردن مسلمانان به وقف کتاب، علاقه و اشتیاق به ترویج دانش و معرفت بود که بر خلاف عامل پیشین چندان عمومی و فراگیر نبود، بلکه بیشتر در بین دانشوران و اهل علم تداول داشت؛ هرچند فرمانروایان و صاحبان قدرت هم گاه به گاه از انجام آن غافل نبودند. گرایش مسلمین به دانش و آگاهی، به ­ویژه در دوره­ های شکوفایی تمدن اسلامی، رو به فزونی نهاد و بدین ­جهت به هر آنچه ایشان را به کشف و گسترش معرفت رهنمون می­شد، اقبال نشان­ می ­دادند.

پیداست که در دسترس نهادن مهم­ترین ابزار دستیابی به دانش، که همانا کتاب است، متعارف ­ترین راه گسترش معرفت بود. باید در نظر داشت که این کار در زمانی صورت می­ پذیرفت که استنساخْ یگانه راه تولید و تکثیر کتاب بود و از کار درآوردن هر کتاب روندی دشوار و وقت­گیر و پُرخرج داشت که گاه ماه­ها و ای ­بسا سال­ها به درازا می­ کشید.

از این منظر، بی ­سبب نبود که صاحبان و مروّجان دانش گاه کتاب­های موجودشان را وقف کتابخانه ­های عمومی می­کردند و گاه حتی خود دست به نسخه ­برداری از کتاب­ ها می ­بردند و محصول کتابتشان را در اختیار کتاب­خوان ­ها می­گذاشتند. در این میان، تحریر مصحف رایج­ تر از نسخه ­های دیگر بود، زیرا کلام خدا را علاوه بر صاحبان فضیلت، عموم مؤمنان و نمازگزاران، از عالِم و عامی، قرائت می ­کردند.

سومین انگیزة وقفِ کتاب جاودان ساختن نام خود یا خاندان خود بود. از گذشته­ های دور بسیاری از دولتمردان و صاحبان جاه و ثروت، یا اعضای خاندان­ های محتشم اعم از زن و مرد، وقف کتاب و مصحف را طریقی برای ماندگاری نام خود و پدران و حتی فرزندانشان می­ دیدند. این انگیزه اگرچه از منظر معنوی شأنی نداشت، نصیبش به کتاب­خوانان و کتاب­دوستان می ­رسید. باید پذیرفت که بخش اعظم گنجینه ­های کتب اسلامی از یادگارهای همین مشتاقان جاودانگی گرد آمده است.

اما انگیزه­ای که بیش از همه به کار تاریخ هنر اسلامی آمده، وقف کتاب با نیّت حفظ آن بوده است. طبیعتاً نسخه­ های نفیس، چه پوستی و چه کاغذی، با گذشت زمان در معرض انواع آفات بوده­ اند. انبوه مکتوباتی که امروز هیچ نشانی از آنها نیست، گواه این سخن است.

در این میان، کسانی بودند که از سرِ آگاهی نسخه­ های پربهایشان را وقف کتابخانه ­ها یا زیارتگاه ­هایی می­ کردند که می­ دانستند در آنجا به این آثار رسیدگی خواهد شد. امروز اگر به عرصه نسخه­ شناسی قدم نهیم، بسیاری نُسخ را می­ بینیم که در دوره­ایی غیر از دوره ساختشان، به دست مرمّتگران از نو صحافی یا تجلید یا حاشیه ­بندی شده­ اند. همچنین در روزگار معاصر امکان عکس­برداری و مطالعه و معرفی این آثار و بهره­ گیری از آنها در نگارش تاریخ هنر اسلامی برای پژوهشگران فراهم شده و این­ها همه از ثمرات و برکات وقف است. در نتیجه، آنان که کتاب­های نفیس را به قصد حفاظت وقف کرده ­اند، چنین خدمات مهمی به مطالعات هنر اسلامی عرضه داشته­ اند؛ هر چند این منفعت از سایر انگیزه­ های وقف نیز عاید شده است.


پی نوشت:

[۱] . عن النّبی (صلی­الله علیه وآله)، أنه قال: «حبس الاصل و سبل الثمرة»، و عنه (صلی­الله علیه وآله)، أنه قال: «إن شئت حبست أصله، و سبلت ثمرتها».

[۲] . «هرگز به [حقیقت] نیکوکاری نمی‏رسید مگر این­که از آنچه دوست می‏دارید [در راه خدا] انفاق کنید، و خداوند از آنچه انفاق می‏کنید با خبر است».

[۳] . «مال و فرزند زیور زندگی دنیایند، اما پاداش نیکی­های ماندگار نزد پروردگارت بهتر و عاقبتشان نیکوتر است».

[۴] . «إذا مات ابن آدم انقطع عمله الا عن ثلاث: ولد صالح یدعو له، و علم ینتفع به، وصدقة جاریة» (محدث نوری، ۱۴۰۸ق: ج۱۲، ص۲۳۰). «هرگاه آدمی­زاده­ای بمیرد، پروندة اعمالش بسته می‌شود، مگر در سه چیز [که آثار آن پس از مرگ نیز به او می‌رسد]: فرزند صالحی که برای او دعا می‌کند، علمی که دیگران از آن نفع می‌برند، و صدقة جاریه».

[۵] . برای آگاهی از پیشینه، پراکندگی جغرافیایی، انواع، و مصارف موقوفات حرم رضوی، نک: مرکز خراسان­شناسی، ۱۳۷۸: ۷۲-۷۵).

[۶] . برای آگاهی بیشتر از پیشینة وقف مصحف و نظر برخی فقهای متقدم در این زمینه، نک: علی رفیعی، «تاریخچة وقف کتاب در اسلام»، در: وقف میراث جاویدان، ش۷ (پاییز ۱۳۷۳).

[۷] . یکی دیگر از اشارات قرآن به عمل وقف، در آیة ۷۶ سورة مریم آمده است: «وَیَزِیدُ اللَّهُ الَّذِینَ اهْتَدَوْا هُدًی وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ مَرَدًّا». «اما کسانی که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان می­افزاید، آثار و اعمال صالحی که [از انسان] باقی می­ماند در پیشگاه پروردگار تو ثوابش بیشتر و عاقبتش ارزشمندتر است».

منبع:مهر

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین