۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۵ : ۰۲
* قطع رحم «يعنى بريدن از خويشان» يكى از گناهان كبيره در اسلام است و قرآن شريف كراراً قاطع رحم را لعن فرموده است:
«اولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار»[1] «براى آنان لعنت و بدى سراى آخرت مىباشد.»
* معناى صلۀ رحم اين است كه بايد كارى نكند كه وابستگان و خويشان را ناراحت كند و تا مىتواند به آنها خدمت كند، ولى رفت و آمد با آنها مخصوصاً اگر موجب مزاحمت براى خود و آنها باشد لازم نيست.
* رحم يك معناى عرفى است كه عبارت است از خويشان نزديك نظير پدر و مادر، جد و جده، اولاد و نوه، برادر و برادرزاده، خواهر و خواهرزاده، عمه و عمهزاده، عمو و عموزاده، خاله و خالهزاده، دايى و دايىزاده، و امّا خويشان سببى نظير زن و شوهر و داماد و پدر زن و مادر زن و پدر و مادر شوهر گرچه رحم واقعى نيستند و احكام رحم را ندارند، ولى چون عرفاً آنان نيز رحم محسوب مىشوند، احكام قطع رحم را شامل آنها نمودن بسيار بهجاست و از اين جهت به آنان خويشان سببى مىگويند، چنانکه نظير خواهر و برادر را خويشان نسبى مىگويند.
* اقسامى كه براى عاق پدر و مادر گفته شد تماماً در قطع رحم نيز مىآيد، بنابراين انفاق بر آنها اگر فقير باشند لازم است اگرچه آنان واجبالنّفقه نيستند، ولى ترك انفاق در صورت قدرت و فقر آنان، قطع رحم محسوب مىشود، چنانکه تضييع حقّ آنها و بردن آبروى آنان و تندى و پرخاشگرى با آنها قطع رحم است، علاوه بر اينكه گناه حقّالنّاس و اهانت به ديگران را نيز دارد.
*اگر خويشان، اهل معصيت باشند، در صورتى كه صلۀرحم كمك در معصيت آنها نشود، بايد قطع رحم نكند و در صورت امكان بايد آنها را امر به معروف و نهى از منكر نمايد.
* اگر خويشان، قطع رحم كنند، انسان نمىتواند قطع رحم كند، مگر اينكه در صلۀ رحم مفسدهاى نظير ذلّت او باشد.
* اگر كسى قطع رحم نموده است و بخواهد توبه كند، بايد علاوه بر توبه و طلب بخشش از خداوند متعال، در صورت امكان رضايت كسى را كه با او قطع رحم نموده است فراهم سازد و از شرائط توبۀ قطع رحم، صلۀ رحم است.
پی نوشت:
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله العظمی مظاهری
[1]. رعد، 25.
منبع:حوزه