کد خبر : ۸۶۸۱۵
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۱

خوف ازدست رفتن ایمان در زمان مرگ جدی است

خوف از دست رفتن ایمان در زمان مرگ جدی است چرا که زمان مرگ شیطان به همه بدون استثناء همّتی مصروف می‌کند که آنها را به شکّ بیندازد.
عقیق:حضرت آیت‌الله شجاعی با اشاره به ورایاتی که می‌فرماید حضرت در فرازهای پایانی دعای عرفه همچون ناودان، اشک از چشمان مبارکش جاری بود و با صدای بلند «یا اسمع‌السامعین و یا ابصر الناظرین» می‌گفتند گفت:‌  در چنین حالتی و با صدای بلند این درخواست را از خدای متعال داشت؛«اللهم حاجتی الیک التی ان اعطیتنیها لم یضرنی ما منعتنی، و التی ان منعتنیها لم ینفعنی ما اعطیتنی، اسالک خلاص رقبتی من النار» خداوندا حاجتی به سوی تو دارم که اگر آن حاجت را دادی هر چه دیگر ندادی مهم نیست و به من ضرر نمی‌رساند و اگر این حاجت را از من منع کنی  دیگر هر آنچه به بنده عطا کنی به درد من نخواهد خورد و به نفعم نخواهد بود. حاجتم این است که من را از آتش نجات دهی.

وی با اشاره به اینکه دو نکته در مورد این مسئله وجود دارد یکی اینکه محاسبه کنیم اکنون از اهل آتش هستیم یا خیر و دوم اینکه به فرض، اکنون در صراط مستقیم هستیم و نجات‌یافته‌ایم اما خوف دیگری که انسان را تهدید می‌کند و باید از  که از آن بیشتر ترس داشت، تشکیک شیطان است. تشکیک شیطان بدون استثناء هنگام مرگ همه را تهدید می‌کند و هیچ کس به جز آنکه می میرد متوجه نمی‌شود که چه خبر است. شیطان به وسیله جنودش برای همه در هنگام مرگ تشکیک ایجاد می‌کند.

آیت الله شجاعی با بیان اینکه در روایت آمده است که ترسی بالاتر از مرگ و خوفی بالاتر از خوف مرگ نیست گفت:  زمان مرگ شیطان به همه بدون استثناء همّتی مصروف می‌کند که آنها را به شکّ بیندازد، حالا چه زمینه‌ای است، اصلاً مرگ چیست؟ انسان مادامی که نمیرد نمی‌فهمد. در این‌جا یک بار مرگ پیش می‌آید و یک بار دیگر هم در برزخ، صحبت در آن مرگ است که در این‌جا می‌آید و انسان مادامی که ندیده فقط باید از این منابع وحی و از رسول الله و از قرآن و از ائمّه چیز‌هایی یاد گرفت ما محجوب هستیم.

وی با بیان یک مقدّمه در زمینه اصل وسوسه‌ی شیطان به  توضیح مطلب می‌پردازد و  در باب وسوسه شیطان می‌گوید: خصوصیّات خطرناک وسوسه‌ی شیطان که از ناحیه ابلیس و جنود اش است این است که به طور کلّی انسان خود را می‌بیند و شیطانی در وجود خود احساس نمی‌کند، مگر کسی از صاحبان تقوا باشد بر اساس موازین هوشیار باشد و بفهمد،. وسوسه شیطان در عین حال که راه نفوذش به همه جز مخلصین باز است، اما انسان همه را از خود می‌بیند، شعور ندارد که این خود او نیست و در وراء شیطانی است.

آیت‌الله شجاعی در توضیح آن اینگونه بیان می‌دارد: هر انسان غیر معصومی در طول زندگی‌اش به نسبت  راه شیطان و گناه و منکر را و چیزی را که خدا نهی فرموده است در پیش گرفته‌ است اما اندکی از افراد احساس کردند که  در باطن اشان کسی وجود دارد که مثلا می‌گوید برو این کار را بکن، به این نامحرم نگاه بکن، و کسی را یافته‌ باشد در درونش به بدی امر کند اما قرآن می‌گوید در عمر خود هرجا کار بدی کردید که بی‌شمار است در پشت هر کار بدی امر از شیطان بوده ولی ما نیافتیم، خاصیّت وسوسه‌ی شیطان این است، از خود می‌بینیم.

وی در بیان نکته ای دیگری که در تشکیک شیطان وجود دارد گفت: آن مسئله ای است  که در باطن انسان می‌گذرد و انسان را به کفر و انحراف می‌کشد، اصل این از شیطان است «سَوَّلَ لَهُمْ» آن افکار باطل را در نظر آن‌ها زینت می‌دهد، این‌طور مقدّمه‌چینی می‌کند، خیلی به دل او می‌چسبد، آن آقا این‌طور گفت، آن کتاب این‌طور نوشت، این مسئله این‌طور است، این را سیر می‌کند پیش می‌رود نتیجه می‌گیرد که این‌ها همه باطل است.

آیت الله شجاعی با بیان اینکه این افکار و این چیزی که در ذهن می‌گذرد از شیطان، تصویر شیطان و املای شیطان گفت: امّا دقیقاً این‌ اشخاص در باطن غیر از خود چیزی نمی‌یابند. انسان می‌گوید من فکر کردم، کتاب خواندم، مطالعه کردم، تحقیق کردم اگر خواست کسی را منحرف بکند خود او شروع می‌کند آنچه در باطن او از افکار و صغری و کبری و نتیجه‌گیری‌ها گذشته است، آن‌ها را بیان هم می‌کند تا شخص دیگر را به همان راه که در پیش گرفته است هدایت کند که راه ضلالت است. فکر خود او است امّا از شیطان است، مخصوصاً جمله‌ی «أَمْلى‏ لَهُم» را از یاد نبرید. «الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ» شیطان تصویر کرده است، این فکرها را به ذهن آن‌ها آورده است که نتیجه‌‌ی آن ارتداد بشود و شیطان به آن‌ها املاء کرده است، اگر املاء منظور همان املاء باشد، اگر هم املاء به معنی امداد باشد، مدد رساندن، فرقی نمی‌کند. این آقا یا خانم خود را می‌بیند ولی در پشت پرده از شیطان است.


منبع:تسنیم

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین