۰۸ آذر ۱۴۰۳ ۲۷ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۲۲
عقیق:بیشک تأسی به سیره و سنت آن حضرت براساس آیهکریمه «و لکم فی رسولالله اسوه حسنه» و از جمله آنچه در این مطلب به آن اشاره شده، راهگشای مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه مسلمانان خواهد بود.
51-عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید.
52-احدی از محضر او نا امید نبود و می فرمود « برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند.»
53-هرگاه کسی از او حاجتی می خواست اگر مقدور بود روا می فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد.
54-هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.
55-پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
56-غریبان را خیلی مراعات می کرد.
57-با نیکی به شروران، دل آنان را به دست می آورد و مجذوب خود می کرد.
58-همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت .
59-چون شاد می شد چشم ها را بر هم می گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد.
60-اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی شد .
61-مزاح می کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمی زد.
62-نام بد را تغییر می داد و به جای آن نام نیک می گذاشت.
63-بردباری اش همواره بر خشم او سبقت می گرفت.
64-از برای فوت دنیا ناراحت نمی شد و یا به خشم نمی آمد.
65-از برای خدا آنچنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت
66-هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود.
67-هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
68-در حال خشنودی و نا خشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت.
69-هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد .
70-در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.
71-روی خاک می نشست و روی خاک غذا می خورد.
72- روی زمین می خوابید.
73-کفش و لباس را خودش وصله می کرد.
74-با دست خودش شیر می دوشید و پای شتر ش را خودش می بست.
75-هر مرکبی برایش مهیا بود سوار می شد و برایش فرقی نمی کرد.
76-هرجا می رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده می کرد.
77-اکثر جامه های آن حضرت سفید بود.
78-چون جامه نو می پوشید جامه قبلی خود را به فقیری می بخشید.
79-جامه فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.
80-در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز می کرد.
81-ژولیده مو بودن را کراهت می دانست.
82-همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.
83-همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد.
84-نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می یافت.
85-ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت.
86-هرگز نعمتی را مذمت نکرد.
87-اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد.
88-هرگز از غذایی تعریف نکرد یا از غذایی بد نگفت.
89-موقع غذا هرچه حاضر می کردند میل می فرمود.
90-در سر سفره از جلوی خود غذا تناول می فرمود.
91-بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شد و از همه دیرتر دست می کشید.
92-تا گرسنه نمی شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد.
93-معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
94-در غذا هرگز آروغ نزد.
95-تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی خورد.
96-بعد از غذا دستها را می شست و روی خود می کشید.
97-وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
98-از دوشیزگان پرده نشین با حیاتر بود.
99-چون می خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه می خواست.
100-اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.