۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۵ : ۰۴
شعری برای مدافعان حرم
شیعه دست از راه زینب بر نمی‌دارد مدام
حسین دارند از شاعران کشورمان برای مدافعان حرم شعری سروده است.
عقیق: حسین دارند از شاعران کشورمان برای مدافعان حرم شعری سروده است که در ادامه می‌آید:
چون سر و کار جهان افتاده با بدکاره‌ها
بر نمی‌دارند دست از فتنه این مکاره‌ها
هر کجا جنگ است می‌بینی که با خود می‌برند
مرگ را در کوله بار دردشان آواره‌ها
راهشان را می‌زنند و بی خبر از آسمان
مرگ می‌بارند شب بر بامشان طیاره‌ها
کاش می‌فهمید دنیا اوج هشیاری کجاست
تا نپردازد به مستان این همه کفاره‌ها
چاره در فرهنگ عاشوراست، ما فهمیده ایم
پس بگو خود را نیازارند این بی چاره‌ها
هیچ نیرنگی نخواهد ماند پنهان تا ابد
هیچ تاثیری نخواهد داشت این خمپاره‌ها
شب شب است اما چراغ دیده بان‌ها روشن است
خون بیداری است آری در رگ مه پاره‌ها
کم کمک دارد تنور لاله سر بر می‌کند
چون دم آتش فشان‌ها درتمام قاره‌ها
شیعه دست از راه زینب بر نمی‌دارد مدام
راه زینب، راه هاجر، راه صدها ساره‌ها
از همین جا تا به هر جا، از خراسان تا دمشق
در دفاع از عشق می‌رقصیم با نقاره‌ها
این که می‌تابد به روی نیزه ماه زینب است
دیدنی تر می‌شوند - آری - سحر سیاره‌ها
ما به عشقت ای حسین از کودکی مستیم، چون
شیر با نام تو نوشیدیم در گهواره‌ها
بی خیال سروهای غرقه در خون، تا سحر
عده ای مستانه می‌رقصند در کاباره‌ها
"در طواف شمع می‌گفت این سخن پروانه ای
سوختم زین آشنایان..." خاصه آدم واره‌ها *
***
های مردان حسینی، خواهران زینبی
آه، ای تنها همیشه، آه، ای همواره‌ها
سربلندی‌هایتان تا آسمان قد می‌کشد
گرچه برپا می‌کنند از خونتان فواره‌ها
*ملک الشعرا بهار
منبع:فارس
چون سر و کار جهان افتاده با بدکاره‌ها
بر نمی‌دارند دست از فتنه این مکاره‌ها
هر کجا جنگ است می‌بینی که با خود می‌برند
مرگ را در کوله بار دردشان آواره‌ها
راهشان را می‌زنند و بی خبر از آسمان
مرگ می‌بارند شب بر بامشان طیاره‌ها
کاش می‌فهمید دنیا اوج هشیاری کجاست
تا نپردازد به مستان این همه کفاره‌ها
چاره در فرهنگ عاشوراست، ما فهمیده ایم
پس بگو خود را نیازارند این بی چاره‌ها
هیچ نیرنگی نخواهد ماند پنهان تا ابد
هیچ تاثیری نخواهد داشت این خمپاره‌ها
شب شب است اما چراغ دیده بان‌ها روشن است
خون بیداری است آری در رگ مه پاره‌ها
کم کمک دارد تنور لاله سر بر می‌کند
چون دم آتش فشان‌ها درتمام قاره‌ها
شیعه دست از راه زینب بر نمی‌دارد مدام
راه زینب، راه هاجر، راه صدها ساره‌ها
از همین جا تا به هر جا، از خراسان تا دمشق
در دفاع از عشق می‌رقصیم با نقاره‌ها
این که می‌تابد به روی نیزه ماه زینب است
دیدنی تر می‌شوند - آری - سحر سیاره‌ها
ما به عشقت ای حسین از کودکی مستیم، چون
شیر با نام تو نوشیدیم در گهواره‌ها
بی خیال سروهای غرقه در خون، تا سحر
عده ای مستانه می‌رقصند در کاباره‌ها
"در طواف شمع می‌گفت این سخن پروانه ای
سوختم زین آشنایان..." خاصه آدم واره‌ها *
***
های مردان حسینی، خواهران زینبی
آه، ای تنها همیشه، آه، ای همواره‌ها
سربلندی‌هایتان تا آسمان قد می‌کشد
گرچه برپا می‌کنند از خونتان فواره‌ها
*ملک الشعرا بهار
منبع:فارس
گزارش خطا
