۰۹ آذر ۱۴۰۳ ۲۸ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۵ : ۱۲
در دورهی امام رضا علیهالسلام این مناظرات به اوج خود رسید. علتش این بود كه خود مأمون -جدای از خباثتهای سیاسی- انسانی علمدوست بود و به مجالس مناظره اهمیت میداد. در حوزهی خراسان، آن دو سالی كه امام رضا علیهالسلام در خراسان بودند، مناظرات بسیار متفاوتی است. مناظرات امام رضا علیهالسلام را میتوانید در كتاب «عیوناخبارالرضا» اثر مرحوم شیخ صدوق ببینید. بعد از آن حضرت نیز مناظرات امام جواد علیهالسلام خیلی به چشم میآمد.
همچنین از اواخر دورهی بنیامیه و اوایل دورهی بنیعباس، ماجرایی آغاز شد كه آنها خود آن را «نهضت ترجمه» نام نهادند. نهضت ترجمه به بنیعباس ربطی ندارد، ولی آنها خیلی طرفدار این جریان بودند. در این جریان، متون معرفتی ایران، روم و یونان به زبان عربی ترجمه شد و فضاهای جدید معرفتی در حوزهی مسلمانها پدید آمد. مثلاً مسلمانان در سدهی نخست بیشتر نقلگرا بودند و تفكر عقلانی به این معنی كه خودشان فكر كنند و سؤال كنند، كمتر جریان داشت. ائمه علیهمالسلام نیز طبیعتاً محدودیت داشتند و امكان بروز و عرضه نداشتند. عالمان اهل سنت در برابر سؤالات جدید كه پدید میآمد، قدرت پاسخگویی نداشتند. سؤال فقهی نبود كه بگوییم پیامبر اكرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم اینگونه فرمودند، بلكه سؤال از اصل توحید و مانند آن بود.
فضای جدید، شبهات جدید
اینكه از دورهی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام این كار آغاز شد، آن سؤالكنندگانی كه فضاها یا شبهات جدیدی برایشان مطرح بود، كمكم به حضور ائمه علیهمالسلام میرسیدند و با احساس نیازی كه برایشان پدید آمده بود، شأن علمی ائمه علیهمالسلام را كشف میكردند. نكتهی دوم این كه از آغاز سدهی دوم هجری ما با یك قشر فرهیخته روبهرو میشویم. در حالی كه در دورهی پیامبر اكرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و در دورهی خلفا چنین قشری به این معنی نداریم. صحابهی پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم كشاورزی هم میكنند، روایت از پیامبر اكرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم هم میشنوند و نقل میكنند. یعنی راوی حدیث هستند. به غیر از افراد معدودی مثل ابن عباس كه دغدغهی علمی دارند، در دورهی امام صادق و امام باقر علیهماالسلام به بعد میبینیم كه هم در بین شیعیان و هم در بین اهل سنت عدهای بودند كه به معنی واقعی طلبهی علوم و به دنبال این بودند كه بتوانند این مطالب را به دست بیاورند و پاسخ سؤالات خود را بگیرند. مثلاً زراره اینگونه بود.
پس از شهادت امام رضا علیهالسلام، امام جواد علیهالسلام حدوداً در سن هشت سالگی به عنوان امام شیعیان مطرح شدند. در آن زمان پیشفرض یحیی بن اكثم این بود كه ما بر پدر ایشان -یعنی امام رضا علیهالسلام- نمیتوانستیم پیروز شویم، چون واقعاً بزرگ و عالم بود، اما این كودك است. پس ما اگر بتوانیم حیثیت امام جواد علیهالسلام را خدشهدار كنیم، در واقع توانستهایم تفكر شیعی دال بر امامت را خدشهدار كنیم. این موضوع از نظر مذهبی بسیاری مهم بود، چون از نظر شیعه امام علیهالسلامبه عنوان حجت الهی است. در حالی كه آنها امام علیهالسلام را به عنوان یك انسان عادی میدیدند كه علم او زیاد است.
در گزارش «احتجاج» این مناظرهها مطرح است. همهی بزرگان و علما جمع شدند و یحی بن اكثم را به عنوان طرف مناظره مطرح كردند. در آنجا یحیی بن اكثم سؤال سادهای مطرح نمود: این كه اگر فردی در حال احرام، شكاری را بكشد، حكمش چیست؟ یعنی سؤال آغاز را ساده مطرح كرد و بعد به ترتیب بالا رفت تا حضرت را محك بزند. به این دلیل كه چنین سؤالی حتی در حد سؤال از عالمان متوسط هم نیست ولذا معلوم میشود كه مواجه شدن او با حضرت با قدری كوچك شمردن است. البته مؤدبانه است. پاسخ امام علیهالسلام اما بسیار دقیق است. امام علیهالسلام یك فروعات یا جزئیات و ظرافتهایی را در سؤال مطرح كردند كه به ذهن یحیی بن اكثم هم خطور نمیكرد. حتی الآن هم اگر كتابهای فقهی و حدیثی اهل سنت را ببینید، این جزئیات هنوز هم مورد بحث قرار نگرفته است و مختص فقه شیعه است. امام فرمودند: در حل كشته يا در حرم؟ عالم به حرمت بوده يا جاهل؟ از روى عمد كشته يا اشتباه؟ آزاد بوده يا غلام؟ صغير بوده يا كبير؟ اين اولين صيد او بوده يا بيشتر؟ آن صيد از پرندگان بوده يا غير آنها؟ كوچك بوده يا بزرگ؟ شخص مُحرم بر اين عمل اصرار دارد يا پشيمان شده؟ شب اين عمل را انجام داده يا روز؟ احرام عمره بوده يا احرام حج؟ و ... حدوداً یك سؤال یحیی بن اكثم را امام جواد علیهالسلام به ۶۴ سؤال فرعی تقسیم كردند و نشان دادند كه اصلاً نیازی به پاسخگویی نیست، چون این فرعیات به ذهن یحیی بن اكثم هم خطور نمیكرده است. یحیی بن اكثم هم آدم بزرگی بود؛ قاضیالقضات مأمون بود. معمولاً قاضیالقضات جزء بزرگترین افراد محسوب میشدند. پس از طرح اینهمه فروعات مسأله از سوی امام، آن شخص دیگر پاسخی نخواست و جلسه تمام شد و بدون این كه مناظره ادامه پیدا كند، حضرت قدرت خود را نشان دادند.
مناظرهی دیگری را هم عالمان بزرگ اهل سنت با امام جواد علیهالسلام انجام دادند و مباحث اختلافی بین شیعه و سنی را مطرح كردند. یك مجموعه از احادیث در فضایل خلفا را از قول پیامبر اكرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم مطرح كردند كه اغلب آنها از منظر ما جعلی است، اما در مصادر حدیثی اهل سنت وجود دارد. امام جواد علیهالسلام با این احادیث بسیار عالمانه و بدون هیچگونه حساسیت مواجهه فرمودند و احادیث را به روش سنت نقد كردند كه مورد قبول آن افراد بود.
امام و مناظرات بین مذهبی
در همین مجلس، اهل سنت از امام جواد علیهالسلام راجع به فضائل خلفا پرسش كردند. در واقع وارد مناظرات مذهبی شدند. طبیعت این مناظرات هم به صورتی است كه یك مقدار حدّت و تندی در آن است، اما نوع سخن گفتن امام جواد علیهالسلام را ببینید و آداب مناظره را یاد بگیرید. در همان جلسه نظر امام را دربارهی روایتی كه محتوای آن مربوط به یكی از خلفا بود پرسیدند. ایشان اولاً با احترام از او یاد كردند و ویژگیهای خوب او را كه از منظر سؤالكنندهها مهم بود برشمردند. بعد حضرت ادامه دادند: «این روایت را باید یك مقدار با تردید نگاه كرد.» در ادامه نیز با استدلال، خبر را رد كردند. این لحن صحبت حضرت را ببینید، ایشان ابتدا با مخاطب همراه میشدند، موضعگیری تند نكرده و وارد منازعات مذهبی نمیشدند. این برای ما هم درس است.