۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۲۲
در رابطه با امام حسین(ع) مسائل و مباحث مختلفی را میتوان طرح کرد که آگاهی به همه این مباحث از جهتی هم لازم است و هم مفید، اولاً جنبه معرفتی دارد که ما نسبت به مقام امام حسین(ع) معرفت پیدا کنیم و اساس کمال ایمانی انسان هم به معرفت به امامش است. همانطور که از خود امام حسین(ع) روایت شده که اصحابشان رفتند و این کلام را ایراد فرمودند که خدای متعال بندگان را نیافریده است مگر اینکه او را بشناسند. وقتی که او را شناختند، بندگی او را بکنند و وقتی که او را بندگی کردند از بندگی غیر او بی نیاز بشوند.
با توجه به آیات قرآنی که خدای متعال میفرماید «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»، من جن و انس را جز برای پرستش خودم نیافریدم، از اینجا استفاده میشود که پرستش با معرفت حاصل میشود و معرفت خدای متعال به این است که ما آن نظام خلقتی را که خدای متعال به پا کرده است و انسان را برای رسیدن به اهداف عالیه آن نظام آفریده است بشناسیم و آن را دنبال کنیم و هدف را در همین عالم پیاده کنیم. بعد از حضرت سؤال میشود که چگونه خدای متعال را بندگی کنیم و این بندگی چگونه تحقق پیدا میکند؟ حضرت میفرمایند: با اطاعت از امامی که خدای متعال ، اطاعت او را بر مردم لازم گردانیده است. یعنی رسیدن به هدف خلقت جز از راه معرفت امام معصومی که خدای متعال برای راهنمایی دقیق، صحیح و کامل فرستاده است، محقق نمیشود. این نکته بسیار مهمی است و در این رابطه شناخت مقام امام در معارف دین و شناخت جایگاه ما در معارف دین و رسیدن به هدف مطلوب ضرورت پیدا میکند که از پیامبر اکرم (ص) در روایات شیعه و سنی آمده که «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن زمان جاهلیت مرده است که در زمان جاهلیت عده ای در اثر طغیان کفار و ائمه کفر، اجازه نمیدادند که مسئله دین و دینداری تحقق پیدا کند و مردم با اهداف خلقت آشنایی نداشتند و با اخلاق حیوانی به سر میبردند و گاهی استثناء هم در آنهاوجود داشت و زمان، عمدتاً زمان جاهلیت را بین حضرت عیسی(ع) و نبی اکرم(ص) بیان میکنند که در این بین به خاطر فاصله بین این دو نبوت و غلبه جبهه کفر اگر چه حجت خدای متعال بوده اما عده ای نمیخواستند که دنبال حجت خدا و دین الهی بروند. لذا با تاریکی و ظلمت نسبت به مرتبه وجودی خودشان و کمال وجودی خودشان به سر میبردند. به هر حال نقش امام در راهنمایی انسان به کمالات، نقش بسیار زیادی است که خود این بحث چندین مرحله دارد و ما فعلاً در این رابطه بحثی نداریم که هم قرآن و هم سنت به مسأله امامت به طور جدی پرداخته است.
بحث امامت، هم یک بحث اعتقادی است و هم یک بحث تاریخی به این ترتیب که مستلزم جریان شناسی در عالم اسلام است و اینکه چرا مسئله امامت در امت آنطور که خدای متعال میخواست تحقق پیدا نکرده است. اینها مباحث مختلفی است که به بحث ما مربوط نمیشود و مباحث گوناگون دیگری نیز در این رابطه وجود دارد. امام حسین(ع) فضائل مشترکی با نبی اکرم(ص) و امیر المؤمنین(ع) و اما حسن(ع) در مسئله خلقت نوری دارند. یکی از این مسائلی که برای این اولیاء مطرح میشود، خلقت قبل از این عالم این حضرات است که از آن به خلقت نوری تعبیر میشود. در بحث خلقت نوری و روایات مربوط به آن، به امام حسین(ع) پرداخته شده است که جزو پنج تن آل عبا(ع) هستند. مطلب دوم نحوه خلقت ظاهری امام حسین و رشد و نمو آن حضرت است که ارتباط خاصی با نبی اکرم(ص) داشتند که اینها جای بحث دارد.
اشتراکات فضائل امام حسین با اهل بیت (ع)
مطلب بعد توجه به فضائل دیگر امام حسین(ع) است که آیاتی از قرآن کریم به این فضائل که با نبی اکرم(ص) و امیر المؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) مشترک است اشاره دارد و جایگاه ایشان را در امت اسلامی نشان میدهد که جایگاه خاصی دارند. واقعه مباهله و نزول آیه مباهله یکی از این فضائل مهم است که در روایات شیعه و سنی به طور مسلم این مسئله مطرح شده است که نبی اکرم(ص) برای اینکه دعوتش را به امر خدای متعال گسترش بدهد، بعد از فتح مکه نامه هایی به کشورهای و شهرهای مختلف ارسال کردند که به نصارای نجران هم نامه نوشتند و آنها هم آمدند و قضیه مفصلی دارد و بعد از اینکه نصارای نجران محتوای دعوت را نپذیرفتن و احتجاج کردند برای تحکیم مسئله دعوت به دین حق پیامبر اکرم(ص) دعوت به مباهله کردند و برای این امر پنج تن آل عبا(ع) آمدند و هیچ کس غیر از آن اولیاء در این قضیه شرکت نداشت که این نشان دهنده ارتباط امامت با نبوت در دعوت به دین حق است و این دعوت به دین حق لوازمی دارد که باید در برابر مشکلات گوناگون فداکاری و مقاومت داشته باشند و لحظه ای اختیاراً از مواضع حق خودش کوتاه نیامده و کنار نرود. ماجرای مباهله بطور علنی نقش این اولیاء را در صحنه جامعه اسلامی و حتی خارج از مرزهای این جامعه نشان داد که امام حسین(ع) در این ماجرا حضور داشتند.
یکی از موارد دیگر آیه تطهیر است که این بزرگواران در این جهت مشترک هستند که آیه مباهله و مخصوصاً آیه تطهیر بار حقوقی به همراه دارد که فقط یک تشریفات نیست و قصد دارد جایگاهی را معرفی کند که دیگران باید این جایگاه را اگر تحت لوای اسلام و ایمان قرار گرفتند بپذیرند. معرفی این اولیاء به این عنوان که خداوند ایشان را مطهر کرده است، یک تعارف نیست که در دینداری نقشی نداشته باشد. دینداری متدینین به این است که این جایگاه را بشناسند و بپذیرند و به لوازم آن ملتزم بشوند. التزام به لوازم اینکه این شخصیت از رجس و پلیدی مطهر است این است که آنچه را که از جانب خدای متعال بیان میکند و عملکردی که در هر شأنی از شؤون زندگانی دنیایی دارد، همه مورد امضای خداوند متعال است و همه باید از آن الگو بگیرند.
امام حسین(ع) فضائل دیگری با اهلبیت به طور مشترک داشتند که کمالات ایشان را معرفی میکند مانند قضیه نزول سوره هل اتی که در اینجا به نوعی پنج تن (ع) در این واقعه شرکت داشتند که تعبیرات بسیار بلندی در آیات متعددی از این سوره کمالات بالای روحی و عنایات خدای متعال به این خاندان را نشان میدهد. علاوه بر فضائل مشترک، امام حسین(ع) فضائل خاصی دارند که البته در زبان پیامبر اکرم(ص) این فضائل آمده است و امام حسین(ع) اینچنین هستند و این نحوه معرفی نسبت به امام حسین(ع) درخصوص امام حسن(ع) انجام نشده است و این به دلیل جایگاه امام حسین(ع) است که بعد از امام حسن(ع) امامت دارند و وظایفی را که بعنوان وظایف امامت بر عهده دارند در این زمان به طور کامل خودش را نشان میدهد که این اولیاء برای نشان دادن حقانیت مکتبی که انتخاب کرده اند و میپذیرند که این دعوت را به هر نحوی به مرحله ابلاغ برسانند و پای هر مسئله ای که در این ابلاغ دعوت پیش بیاید ایستاده اند. در زمان امام حسین(ع) مأموریت از جهت دیدگاه الهی به شهادت امام حسین(ع) و اسارت خاندان ایشان منتهی شد. برای امام حسن(ع) این دعوت تا حد مسائل آن حضرت بود و ما معتقدیم که کارهایی که امام انجام میدهد بر طبق وظیفه الهی است. این مسئله در زمان امام سجاد(ع) به گونه ای دیگر و در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به گونه ای دیگر و در زمان حضرت موسی بن جعفر نیز به گونه ای دیگر بود و بر طبق روایتی در زمانی ایشان بنا بود بلایی عمومی بر امت اسلام نازل بشود که حضرت این بلا را با پذیرفتن زندان برطرف کردند که خودشان زندانی بشوند و این بلا نازل نشود.
جایگاه شهادت امام حسین(ع)
ما یک تحلیل ابتدایی بر پایه رابطه عاطفی انجام میدهیم و پشتوانه این تصمیم، همان رابطه جایگاه امامت و دعوت است که در این زمان این مسئله را اقتضا میکند که امام این مسئله را اقتضائاً بپذیرد که اینها ابعاد معرفتی جایگاه امامت و وظایف حقوقی امام در رابطه با خداوند و همچنین در رابطه با مردم است. به هر حال جایگاه شهادتی که امام حسین(ع) پیدا کردند جایگاه بسیار مهمی است که در امتهای گذشته به این جایگاه توجه شد که خدای متعال به نوعی به انبیاء(ع) از چنین واقعه ای که در زمان پیامبر آخر الزمان رخ میدهد باخبر میکرد و آنها به نوعی در این مصیبت و تأثر نسبت به آن شریک میشدند و در واقع به آنها الگوی کاملی در تحمل شدایدشان معرفی میشد که برای ابلاغ دین الهی و تحقق دین و اعلان حقانیت دین الهی چنین شخصیت بارزی وجود دارد که تا از دست دادن ظاهری همه امکانات مادی ایستاده بطوری که وطن را رها میکند و حیثیت های ظاهری را فدای دین الهی میکند و همینطور مصائب دیگری که برای آن حضرت رخ داد. این هم یک بحث است که چرا این همه در روایات به حرکت عاشورا و فداکاریهای امام حسین(ع) توجه شده است و نبی اکرم(ص) در فرمایشات مختلف به این مسئله پرداخته اند.
فضایل زیارت امام حسین(ع)
مسئله بعد، فضایل زیارت امام حسین(ع) است. برای زیارت ائمه و نبی اکرم فضائل زیادی نقل شده است. تا جایی که در قدیم برخی از علمای ما کتاب زیارت نوشته اند و در آنها روایات بسیاری در فضایل معنوی و روحی و آخرتی زیارت نبی اکرم و ائمه(ع) وارد شده است و مباحث زیادی در آداب زیارت آمده است. همچنین بحثی در علت سفارش به زیارت و ماهیت زیارت ذکر شده است. اینها مباحثی است که علمای ما کتابهای گوناگونی در رابطه با آنها تدوین کرده اند که یکی از راه های مؤمنین برای نزدیک شدن به خدای متعال و اهداف خلقت، مطالعه و و بحث و بررسی در رابطه با فضائل زیارات و حکمت سفارش به زیارات این اولیاء است. یکی از مسائلی که در این رابطه مطرح است توجه به محتوای زیارات است. عرض شد که علاوه بر سفارش به زیارات ائمه(ع) سفارشات زیادی به زیارت امام حسین(ع) شده است که نسبت به نبی اکرم و اهلبیت(ع) این مقدار سفارش نشده است و همچنین به زیارت امام حسین(ع) در مواقع مختلف سفارش شده ایم که فضایلی دارد وشاید ماهی از ماه های قمری نباشد که برای زیارت امام حسین(ع) در آن سفارشی برای ما نیامده باشد. این مطلب به این دلیل است که این شخصیت به واسطه زیارت ایشان زنده بماند و این زیارت در واقع زنده نگه داشتن محتوای واقعی دین اسلام و توجه دادن به جایگاه امامت در امت اسلامی است که این امامت جایگاه مهمی دارد و باید در در رشد جامعه اسلامی در همه زمانها تأثیرگذار باشد. اول در رشد فرهنگی و دوم در رشد معنوی جامعه و سوم در پرتو این دو رشد، رشد اجتماعی و اقصام دیگر رشد که برای ما در نظر گرفته اند. این هم بحثی در حکمت سفارش بسیار در زیارت امام حسین(ع) است که اگر بخواهیم روایات مربوط به آن را بخوانیم ساعت ها زمان میبرد ولی تیمناً و تبرکاً عرض میکنیم؛ در برخی روایات آمده است کسی که امام حسین(ع) را «عارفاً بحقه» زیارت کند مانند این است که خدای متعال را در عرش زیارت کرده است. در برخی از روایات هست کسی که حضرت را «عارفاً بحقه» زیارت کند مانند کسی است که خدا را فوق عرش زیارت کرده است. اینها مباحثی ساده ای نیست و بایستی اولاً زیارت خدای متعال معنا بشود و دوم اینکه از دیدگاه قرآن و سنت عرض خدای متعال به چه معناست که از مسائل مهم معارف قرآنی است و سوم اینکه فوق عرض به چه معناست که همه اینها جای بحث دارد که در قرآن و روایات به آنها پرداخته شده است. تا اینجا بحث های ابتدایی و لازم در این رابطه انجام شد و درادامه به بررسی زیارت عاشورا میپردازیم.
منبع:حوزه