عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۸۷۶۵
تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۳
پاسخ به سوالات دینی؛
انسان با این احساس که خداوند متعال از او راضی است، به آرامش ابدی رسیده و نفس انسان چیزی بیشتر از آن را اراده نمی‌کند تا احساس کمبود کند.
عقیق:یکی از اعتقادات اصلی و اساسی در دین مبین اسلام، وجود جهان آخرت است و این‌که انسان در جهان آخرت ابدی خواهد بود و دیگر مرگی نخواهد داشت؛ این اعتقاد از ضروریات اسلام بوده و از آیات قرآن کریم استنباط می‌شود.

بر این اساس امروزه یکی از شبهاتی که توسط دشمنان این آیین مقدس مطرح می‌شود این است که آنان با حالت تمسخر می‌گویند: اگر انسان به بهشت برود، آیا بهشت برای او خسته کننده و ملال‌آور نخواهد بود؟ به عبارت دیگر می‌گویند انسان در این دنیا از خوردن و خوابیدن و لذات دنیوی بعد از مدتی احساس خستگی می‌کند، یعنی بعد از مدتی هرچند زیاد، مثلا هزار سال، دیگر میلی به تکرار این لذات ندارد و همین لذات دنیایی که روزی برای آن بسیار تلاش می‌کرد و سر و دست می‌شکست، برای او ملال‌آور شده و خسته‌کننده می‌شود؛ اگر در بهشت هم تا ابد بماند و کارش خوردن و خوابیدن و لذات دنیایی باشد، بدون شک خسته شده و زندگی برای او ملال آور خواهد بود.

به این شبهه می‌توان به چند صورت پاسخ داد:

پاسخ اول: در انسان حسی وجود دارد به نام «میل به جاودانگی». یعنی انسان از مرگ و نیستی و از بین رفتن متنفر است؛ لذا این حس در جهان آخرت پاسخ داده می‌شود و وجود جهان آخرت در واقع پاسخی است به این میل و درخواست فطری آدمی؛ پس خلود در بهشت و یا جهنم ندای فطرت آدمی است و انسان با چیزی که پاسخ میل درونی اوست، اصلا احساس خستگی نکرده و برای او ملال‌آور نخواهد بود.

پاسخ دوم: این‌که گفته شده همه انسان‌ها از لذات دنیوی خسته می‌شوند، قانونی کلی نیست، بلکه هستند انسان‌هایی که ۷۰ یا ۸۰ سال مشغول این لذات هستند و هرگز از آن‌ها خسته نشده‌اند، بلکه خواهان همان لذات هستند، ولی دوست دارند تنوع داشته باشد و شکل جدیدی را پیدا کند، مثلا ماشینش بهتر شود، اما هرگز از ماشین سواری خسته نمی‌شود، لذا بین تنوع‌طلبی و ملال‌آوری فرق است؛ و می‌توان گفت خداوند متعال برای انسان‌ها در بهشت همیشه تازگی و تنوع ایجاد کرده تا ملال‌آور نباشد.

پاسخ سوم: قرآن کریم می‌فرماید: «لهَُم مَّا یَشَاءُونَ فِیهَا وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ [ق/۳۵] هر چه بخواهند در بهشت برای آن‌ها هست، و نزد ما نعمت‌های دیگری نیز وجود دارد» لذا هر آن‌چه انسان اراده کند و بخواهد، در بهشت برای او مهیا می‌شود، لذا خستگی‌آور نیست، یعنی به محض این‌که احساس کنیم چیزی ما را دل‌زده کرده است، اراده چیز جدیدی می‌کنیم و به سرعت مهیا می‌شود و هرگز ملال‌آور نخواهد بود، چیزی ملال‌آور است که یک‌سان بوده و انسان هر روز با او سروکار داشته باشد. اما اگر به خواست و اراده ما تغییر کند، دیگر ملال‌آرو نخواهد بود.

پاسخ چهارم: این خستگی و ملال‌آوری از خصلت‌های دنیاست و لازمه این نظام و این بدن مادی است. چه بسا نظام آخرت و بهشت، با این دنیا متفاوت باشد و خصوصیات خاص خود را داشته باشد با اقتضائات خاص خود، درست مانند شکم مادر و دنیای بیرونی، اگر به بچه در شکم مادر گفته شود در بیرون دنیایی وجود دارد که به جای خون، خود میوه‌ها و غذاهای لذیذ را می‌توانی بخوری، ممکن است بگوید نه این‌جا راحتم و همین خون مادر برایم کافیست و از این راه تغزیه می‌کنم، در حالی‌که ما چون بیرون را تجربه کرده‌ایم، می‌دانیم این دنیای خارجی بسیار عالی‌تر و بهتر از دنیای دورن شکم مادر است. آخرت نیز همین‌گونه است، مطمئنا بهشت با نعمت‌هایی که در آن است اصلا با دنیا قابل قیاس نیست و بسیار متفاوت است؛ نظام و سیستمی غیر از نظام حاکم بر این دنیا را دارد.

پاسخ پنجم(پاسخ اصلی)

انسان موجودی کمال‌جو بوده و به دنبال کمال مطلق است، بر همین اساس است که از هر چیزی نهایت آن‌را می‌خواهد و به چیزهایی که در دنیا وجود دارد قانع نیست. به طور مثال قدرت مطلق را می‌خواهد، لذا به دنبال تسخیر کل دنیاست، زیبایی مطلق را می‌خواهد و ... بر اساس این حس است که از نعمت‌های دنیا سیر شده و برای او ملال‌آور خواهد بود، زیرا انسان گم‌شده خود را در آن نمی‌یابد، این حس درونی و فطری انسان است که سیر نمی‌شود و به دنبال بی‌نهایت می‌گردد، یعنی دوست دارد از هر چیزی بهترین آن‌را را داشته باشد. آدمی، این موجود بی‌نهایت را در هرگز در نعمت‌های دنیوی پیدا نمی‌کند، لذا برای او ملال‌آور و خسته کننده می‌شود و در خود بک نوع ناامیدی و پوچی احساس می‌کند، چون غایت‌القصوی و آرزوی خود را به دست نیاورده است.

اما در بهشت آدمی غایت‌القصوی و آمال و آروزی خود را می‌یابد و از دورن احساس می‌کند موجود بی‌نهایت را درک کرده و به او رسیده است و آن موجود، خداوند متعال است. انسان در بهشت احساس می‌کند خدا را دارد و خداوند عزوجل از او راضی است، لذا چیز دیگری را طلب نمی‌کند، نفس آدمی به آرامش و طمانینه رسیده است و دیگر نیازی به چیز دیگری ندارد، به همین خاطر خستگی برای او معنا ندارد، او به تمام آمال و ارزوی خود رسیده است.

به همین خاطر است که خداوند متعال از نعمت رضایت و یاد خدا به عنوان بزرگ‌ترین نعمت خود یاد می‌کند و می‌فرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تجَْرِی مِن تحَْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فیِ جَنَّاتِ عَدْنٍ  وَ رِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَکْبرَُ  ذَالِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیم [توبه/۷۲] خداوند به مردان و زنان با ایمان، باغ‌هایی از بهشت وعده داده که نهرها از زیر(درختان) آن‌ جاری هستند، جاودانه در آن خواهند ماند، و مسکن‌های پاکیزه‌ای در بهشت‌های عدن(نصیب آن‌ها ساخته) و رضا (و خشنودی) خدا (از همه این‌ها) برتر است!، و پیروزی بزرگ همین است».

بر این اساس رضایت الهی و این‌که انسان از درون احساس می‌کند، خدا را در خود دارد و به خدا رسیده است، حس انسان برای رسیدن به موجود بی‌نهایت را پاسخ می‌دهد، چرا که خداوند متعال همان موجود بی‌نهایت است که آدمی به دنبال او می‌گشت، و با پیدا کردن او و این حس، که خداوند متعال از او راضی است، انسان به آرامش ابدی رسیده و نفس انسان چیزی بیشتر از آن را اراده نمی‌کند تا احساس کمبود کند، بلکه به نهایت آروزی خود رسیده و دیگر تمنایی ندارد.

البته این نکته هم نباید فراموش شود که آدمی از نعمت‌های بهشتی استفاده می‌کند و چنین نیست که نیازهای انسان و حوائج مادی او از بین برود، نه این نیازهای انسانی او هست و انسان‌های بهشتی از نعمت‌های آن‌جا استفاده می‌کنند؛ اما این نعمت‌ها هدف او نیستند تا از آن‌ها خسته شود، بله هدف و غایت او موجودی بی‌نهایت است که در اوج قدرت و علم و زیبایی است و وقتی به او رسیده به غایت و هدف خود رسیده است و چیزی بالاتر از او وجود ندارد تا آن را تمنا کند، لذا نفس آدمی آرام گرفته و به آرامش خواهد رسید. به همین خاطر است که انسان بهشتی، تا ابد در بهشت خواهد بود و هرگز خسته نخواهد شد.

منبع:مهر


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین