کد خبر : ۷۸۴۷
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۰

آرزويي كه به همه آرزوها مي ارزد...

در ميان ازدحام و شلوغي روزها و ماه ها چشم اميد به روزهاو لحظه هايي گره مي خورد كه در آن گشايش و وعده اي قرار داده شده است.
عقیق: انديشه هرچه مي دود به پاي تدبير وحكمتش نمي رسد، يك روز لبريز و غوطه ور در گناه و عذاب و روزي ديگر با قطره اي اشك و يك پياله ندامت خارها گل و همه راه ها روشن مي شود و دستي كه بزرگ است دستان كودك تازه متولد شده را مي گيرد.
در اولين پنجشنبه ماه رجب، فرشتگان الهي براي مهيا ساختن مهماني عظيم ميان انسان و خدا به تكاپو مي افتد و بالهايشان را فرش زير پاي كساني مي كنند كه با جرعه اي اخلاص پا در ميدان بندگي و عبوديت مي گذارند، اخلاص در آن چه كه مي خواهي و آنكه باز توحيد را به يادآوري كه او قل هوالله احد است، در اين شب آمرزش به دنبال هر استغفار است و استجابت پيشگام هر خواستن و استجابت آرزوهايي كه قدمي كشد در هر سرزميني، مقام، ثروت، عزت و همه و همه از غروب اولين شب جمعه رجب آغاز مي شود.
حال كه تمام درهاي استجابتش بي منت باز و رحمتش سرازير است، چه مي توان از او خواست جز آنكه چشممان به جمال الهي موعودش رنگ وصال گيرد و قبل از خانه دل هايمان آماده تر گردد.
او كه با آمادنش جهاني خواهد ساخت كه در آن همه جوانه هاي آرزو گل مي كند، او كه آمدنش رنگ رحمت و سرور ايزدي را به شهرها مي پاشد، لاله ها و سروها به حرمت مقدمش ايستاده اند، آفتاب مي خندد و رودها خروشان است.
شهري كه در آن هيچ كودكي گل فروش يا فال فروش نيست چرا كه همه گل ها در باغچه عشق جاودانند و همه جا گلباران و تمام تفأل ها يوسفي است كه شهر از نامش عطرآگين است.
جهاني كه در آن ظلم نيست، دست باطل بسته و غم از روي دل ها رسته است.
سخن ها همه صدق و صفاست و تهمت ها و غيبت ها و دروغ ها در سكوت و خاموشي ابدي در غل و زنجيرند.
شهري كه توشه مردمانش جز مهرباني و صميمت چيزي نيست و تمام ديوارهاي شهر با يك رنگي نقاشي شده است هيچ دستي خالي نيست، هيچ كسي بيمار نيست.
خنده هاي مردمانش نه از روي اجبار و كينه بلكه از شوق و سپاس است، شهر آرزوهاست...


منبع:باشگاه خبرنگاران
211008

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین