۱۹ دی ۱۴۰۳ ۹ رجب ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۰۶
*تمسک به ثقلین، تنها راه سعادت جامعه بشری
شک نداریم که اگر تعالیم قرآن به اجرا درآید، نقاط ضعف و
نابسامانیهایی که زندگی جوامع بشری را
فرا گرفته، مرتفع خواهد شد و برادری و عدل و داد، جهان را فرا خواهد گرفت.
بنابراین، وظیفه ما است که به حکم حدیث شریف و متواتر:
«اِنِّی تارِکٌ فِیکُمْ الثَّقَلَیْنِ کِتابَ اللهِ وَعِترَتِی ما اِن تَمَسَّکتُم
بِهما لَن تَضِلُّوا اَبَداً» به قرآن و عترت پیامبر(ص) متمسک شویم و رسالت قرآن را به جهانیان برسانیم؛ مبدأ و مقصد انجام حرکات
و نهضتها، اقدامات و انقلابهای
اصلاحی را، تعالیم قرآن قرار دهیم؛ و همواره آن را نقطه شروع و نقطه پایان، مصدر
هدایت و منبع جهش بدانیم و در تمام شؤون و نواحی زندگی فقط به قرآن و عترت رجوع
کنیم و آن را یگانه میزان و قانون محترم و واجب الإتّباع دین و دنیا دانسته، در
هیچ اقدام و هیچ حالی از آن غافل نگردیم.
*ملاک تشخیص جامعه اسلامی از جوامع دیگر
تشخیص اجتماع اسلامی از جوامع دیگر به این است که مصدر
افکار و افعال و سلوک اجتماعی، تربیتی، تجاری، سیاسی و مبدأ تحرّک و محور تمام
فعّالیّتهای علمی و صنعتی و اصلاحی،
«قرآن» و «سنّت» باشد؛ از این رو، اگر مسلمانان بتوانند چنین انقلابی در جهان
اسلام و در جوامع خود به وجود آورند، آینده آنان سعادتبخش و مقرون به رستگاری و
آزادی خواهد بود و برای ابلاغ رسالت اسلام به جهانیان و نجات بشر از این همه
سرگردانی و گمراهی، لیاقت و شایستگی خواهند یافت.
*لزوم همراهی عمل با عقیده به کمال قرآن
متأسفانه برخی از مسلمانان، هدایت قرآن را تمام و جامع و
شامل میدانند؛ ولی در مقام عمل به
تعالیم دیگر گرایش پیدا میکنند و مکتبهای غیر اسلامی، و افکار و آراء و دستور زندگی خود را از جاهای دیگری
اقتباس مینمایند و سپس سعی دارند با تأویل و توجیه نصوص،
کتاب و سنّت را با آن افکار و تعالیم، موافق معرّفی نمایند. چنانچه برخی در
استفاده از آیات قرآن، اخبار و احادیث را ترک کرده و روایات را کنار میگذارند و بدینگونه بین قرآن و عترت جدایی میاندازند
و به اجماع فقها و فهم و استظهارات بزرگان، اعتنا نمیکنند،
که بیشک هدف آنان از این روش، پیدا کردن معاذیر و
دستاویزهایی برای پیروی از نظریّات مأخوذ از دیگران و تقلید از اجانب و مکتبهای غرب یا شرق است.
اینها در روشنی تعالیم اسلام گام برنمیدارند، و روشی که دارند، آنان را از قرآن دور، و
جمال زیبای اسلام را مستور، و هرج و مرج فکری و اعتقادی و پراکندگی ایجاد میکنند.
اینها را باید به کیفیت صحیح و طریق مستقیم استفاده و
استنباط از کتاب و سنت، راهنمایی کرد و از توجیه و تأویل و همچنین تقلید از افکار
بیگانگان و مکتبهای مادی و
ضعف شخصیت، برحذر داشته و آنان را به استقلال فکر و تعقل و تأمل و پیروی از علم تشویق
کرد.
*اهل قرآن
گروه دیگری از مسلمانان که بر صراط مسقیماند، کسانی
هستند که به طور جدی و قاطع، قرآن را منبع هدایت و یگانه کتاب راهنمای دنیا و آخرت
میدانند و از هیچ مکتب و مصدر
دیگری حاضر به اقتباس برنامه زندگی نیستند و متون و نصوص کتاب و سنت را محترم
شمرده و به حلال و حرام و واجب و مستحب و مکروه آن ایمان آورده و قرآن را راهنمایی
برای همه میدانند. این افراد را میتوان
اهل قرآن و امت قرآن خواند؛ و اینها هستند که میتوانند جمله «وَالقُرآنُ کِتابی» را بگویند.
این جمعیت، جمعیت وفادار به قرآن و خواهان اجرای کامل
احکام قرآن هستند؛ هر چند وفاداری و فداکاری آنان یکسان نیست و امتحانات و حوادث
معلوم میسازد که تا چه حد و تا کجا و
به چه مقدار برای قرآنی شدن اجتماع، فداکاری و اقدام میکنند.
آیا به همان عقیده قلبی وبحث علمی در این موضوع، قناعت
کرده یا حاضرند قدم به جلو گذارند و واقعاً هدایت اسلام را بر مسایل زندگی از
اخلاق و معاملات، تربیت، اقتصاد و... تطبیق نمایند و به اخطارات و انذارات و بشارتها و تعالیم قرآن توجّه کنند؟
وظیفهای که این دسته
در مقابل دین و قرآن دارند این است که: قرآن را مایه نشاط فکری و برنامه عمل و
حرکت قرار داده و تصمیم بگیرند که در هیچجا و هیچ مورد از آن منحرف نشوند و تنها
به اینکه قرآن، زینت اوراق مصاحف و محور بحثها و مطالعات
علمی و فقهی و تحقیقی است و از خواندن و نوشتن و شنیدن آن، زبانها و دستها و چشمها و
گوشها مستفیض میشود،
اکتفا نکرده و اجرای احکام قرآن را ـ که کتاب عمل و کتاب دین و دنیا و برنامه حیات
است ـ هدف خود قرار داده و به آن اهمیت بدهند؛ دین و
احکام آن را به عقاید و عبارات و جنبههای فردی و روحی محدود نسازند
و در هر رشتهای احکام قرآن را مطاع و مرجع دانسته؛ و دنیا و
آخرت خود را با احکام آن اداره کنند.
*لزوم حاکمیت قرآن در همه برنامهها
تا وقتی که این وضع در جوامع مسلمانان به وجود نیاید و
افراد غیور و با همت برای تحقّق این مقصد، کمر همت نبندند و صادقانه و مخلصانه،
تلاش و جهاد ننمایند، از بحث علمی و اعتقادی بیعمل، هدایت و رهبری قرآن بر کرسی تسلّط مطلق بر تمام شئون بشر، مستقر نمیشود. از این رو باید کاری کرد که آفتاب اسلام در عرصههای گوناگون زندگی مسلمانان پرتو افکن شده و جلوهی نفوذ و رسوخ اشعه آن
در نواحی متعدّد حیات آنان آشکار شود.
مادام که دنیا قرآن را در اجتماع مسلمانان، مرجع امور و
مصدر نهضت و تحرک نبیند، از حقیقت اسلام و قدرت آن در سازندگی مترقیترین اجتماعات چیزی نمیفهمد.
دنیا به ما میگوید: اگر چنانچه شما مدعی هستید که از امت حضرت خاتم الانبیاء(ص) میباشید؛ اسلام را دین خدا و قرآن را کتاب خدا و قانون حکومت و اجتماع و
تجارت و حیات و موت میدانید و به آن ایمان دارید و
نقص و ناتمامی در آن فرض نمیکنید، پس چرا ریزهخوار خوان دیگران شده و پای رکاب دیگران میدوید و
کورکورانه نظریات و آرا و مبانی و راه دیگران را گرفته و ترویج میکنید؟
* بزرگترین خدمت به اسلام و قرآن
در عصر حاضر، بهترین و بزرگترین خدمتی که هر مسلمان باید به اسلام و قرآن بنماید، این است که: با
محدود کردن قرآن در دایره عبادات و چهاردیواری مساجد و جدا کردن آن از اجتماع و
امور دنیا ـ که یک فکر خطرناک غربی و بیگانه از اسلام است
ـ مبارزه کند و مفاهیم و مقاصد وسیع اسلامی را ترویج و تبلیغ کند تا
هر جا، هر مقام و هر مجمع، سازمان و مؤسسهای،
مظهر تعالیم اسلام گردیده و جامعه اسلامی با سرعت هر چه بیشتر ترقی کند.