مصطفی چمران را بیشتر با وجوه مجاهدتهایش میشناسند اما در پس چهره این شهید یک هنرمند زیست میکرده است.
عقیق: 31 خردادماه، سی و پنجمین سالروز شهادت مصطفی
چمران است. شهیدی که بیشتر او را بخاطر مجاهدتها و فعالیتهای سیاسی و
نظامیاش میشناسیم. این شهید اما با وجوه علمی که در زمینه فیزیک داشت، در
عرصه هنر نیز دست توانایی داشت. دلنوشتههای چمران و نقاشیهای او که رنگ
بوی عرفانی دارند کمتر شناخته شده است.
در ادامه یکی از دل نوشتهها و برخی از آثار نقاشی شهید چمران را مرور میکنیم.
آرامش غروب
"خوش
دارم آزاد از قید و بندها در غروب آفتاب بر بلندای کوهی بنشینم و فرو رفتن
خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم و همه حیات خود را به این زیبایی
خدایی بسپارم و این زیبایی سحرانگیز، با پنجههای هنرمندش با تار و پود
وجودم بازی کند، قلب سوزانم را بگشاید، آتشفشان درد و غم را آزاد کنم، اشک
را که عصاره حیات من است، آزادانه سرازیرنمایم، عقدهها و فشارهایی را که
بر قلب و روحم سنگینی میکنند بگشایم.
غمهای خستهکنندهای را که
حلقومم را میفشرند و دردهای کشندهای که قلبم را سوراخ سوراخ میکند، با
قدرت معجزه آسای زیبایی تغییر شکل دهد و غم را به عرفان و درد را به
فداکاری مبدل کند و آنگاه حیاتم را بگیرد و من دیوانهوار همه وجودم را
تسلیم زیبایی کنم و روحم به سوی ابدیتی که نورهای زیبایی میگذرد پرواز کند
و در عالم آرامش و طمأنینه از کهکشانها بگذرم و برای لقاء پروردگار به
معراج روم و از درد هستی و غم وجود بیاسایم و ساعتها و ساعتها در همان
حال باقی بمانم و از این سیر ملکوتی لذت ببرم."