۰۷ آذر ۱۴۰۳ ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۰۴
«ألا حُرٌّ یَدَعُ هذِهِ اللُّماظَهَ لأَهلِها إنَّهُ لَیسَ لأنفسکِم ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّه فَلا تَبِیعوها الّا بِها»؛ آیا آزادهای نیست که این بازمانده غذای دهان دیگران (دنیا) را برای اهلش بگذارد؟ به درستی که برای جانهای شما بهایی غیر از بهشت نیست؛ پس آن را به غیر بهشت نفروشید. (۱)
بسا افرادی که داد آزادیخواهی دارند و دیگران را به آزادی میخوانند و بیآنکه توجّه داشته باشند، اسیر و بنده هستند و از خود اختیاری ندارند.
بسیاری از اشخاص که آزادی و حقوق دیگران را پایمال کرده و آن را دستخوش امیال و اراده خود ساخته و خود را بر ملل و جوامع، فرمانروای مطلق میشمارند، نیز از نعمت آزادی محروم هستند.
این هر دو دسته بندهاند و مقیّد و مملوک؛ امّا نه بنده و مملوک یک تن؛ نه بندهای که جسمش در اختیار غیر باشد، و فکر و اندیشهاش در اختیار خودش.
اینان بنده هوا، بنده پول، مال، مرکب و بنده مقام هستند. غلام حلقهبهگوش شهوت، غلام اربابان قدرت، حاکمان و امیران، بنده مقاصد رذیله و اشیای خسیسه و بنده عادات و خرافات هستند. بندگانی که علاوه بر جسمشان، روح و فکرشان نیز بنده است و همه چیزشان در بند افتاده و از آزادی واقعی و استقلال روحی و فکری بویی نبردهاند.
عادت به خوردن و نوشیدن، عادت به شهوترانی، قمار، شراب، میگساری، شبنشینیهای زیانبخش، ظلم و ستم، و بیاعتنایی به ضعیفان و زیردستان و… آنها را چنان اسیر و مقیّد کرده که، نجات از این طلسم عادات را غیرممکن میدانند.
چنین کسانی، خود و انسانیّت خود را در اسارت عادات انداخته و نتوانستهاند از وادی تنگ و تاریک بندگی و بردگی مخلوقاتی مانند خود، با بال همّت پرواز کرده و در باغستان آزادی واقعی، وارد شوند، و خلاصه، برنامه کار روز و شب و حاصل زندگی آنها انجام یک سلسله عادات و تکرار مکرّرات است.
آیا کسی که تمام عمرش را در لهو و لعب و بازی به سر میبرد، و نمیتواند دمی از آن، خود را کنار بکشد، آزاد است یا بنده؟!
آیا کسی که دست از قمار بر نمیدارد و شبها را تا نزدیک سحر بر سر سفره قمار، مال و وقت عزیز خود را به باد فنا میدهد، بنده است یا آزاد؟!
آیا آن که نمیتواند از زندگی تجمّلی و از طعامهای رنگارنگ سفرهاش و از لباسهای گرانبها و متنوّعش، چیزی کم بگذارد و از همنوعان خود که درمانده و گرفتار، مستمند، بیمار، زلزلهزده و مبتلا هستند دستگیری و به آنها کمک نمیکند، بنده است یا آزاد؟!
آیا کسی که برای مقام و منصب، حفظ ریاست و برای تجمّلات بیش از حد، و شکمپرستی، حقوق ضعفا را پایمال میکند آزاد است یا بنده؟! آیا این است زندگی آزاد و شرافتمندانه انسان؟!
یقیناً اینگونه افراد، بندهاند و آزاد ساختن آنان، از آزاد کردن رفیق و عبید دشوارتر است، چنان چه دین اسلام برای آزادی غلامان و کنیزان کوششهای ثمربخشی نموده و برنامههای سودمندی تنظیم کرده و آن را از عبادات بزرگ قرار داده است و حتّی در بعضی موارد، حکم به وجوب آن نموده و در موارد دیگر، به طور استحباب آن را از مسلمانان خواسته است، برای آزاد کردن این ممالک فکری و بندگان و غلامان واقعی نیز برنامههای وسیعی را پیشنهاد کرده تا بشر را از بند استعباد، عادات رذیله و هوای نفس آزاد سازد.
یکی از این برنامههای آزادیبخش اسلام، «روزه» است. روزه، آدمی را از بند عادات حیوانی آزاد میسازد و او را به سوی ملکوت اعلی پرواز میدهد:
طَیَران مرغ دیدی تو زپای بند شهوت * به در آی تا ببینی طیران آدمیّت
خور و خواب و خشم و شهوت، شَغَب است و جهل و ظلمت * حَیَوان خبر ندارد زِ جهان آدمیّت
فرد مسلمان به قصد روزه، سحر از میان بستر آرام خواب، برای خوردن سحری و انجام عبادت و خواندن دعا و نماز بر میخیزد و از قید خواب و عادت به استراحت، آزاد میشود و در تمام مدّت روز از تحت سیطره و تسلّط جسم و غرایز حیوانی و عادت به خوردن و نوشیدن، خود را بیرون میکشد و طلسم هوا و هوس را میشکند و از خوردن غذاهای لذیذ و میوههای شیرین و خوش طعم و نوشیدنیهای خنک و گوارا خودداری میکند و به عادات روزهایی که روزه نبود، نمیاندیشد و برنامههای غذایی روزانه را ترک کرده و فکر و عقل و وجدانش را آزاد میسازد و خود را در افقی عالیتر و نورانیّت و روشنایی دیگر میبیند.
ادعیّهای را که جهت ماه رمضان و برای مواقع سحر و روز و شب، وارد شده، میخواند؛ ادعیّهای که اغلب دارای جملات آموزنده، حقیقت و روح آزادی است؛ ادعیّهای که عقیده توحید را با جان و روان و وجدان آمیخته میسازد و خواننده را از بندهای گران اخلاق زشت و صفات ناپسند نجات داده و به صفات پسندیده و اخلاق کریمه دعوت مینماید.
آری! ماه رمضان، ماه آموزش آزادی است. باید از پیامهای سعادتبخش قرآن کریم در این ماه مبارک رمضان درس آزادی آموخت. بیشتر شقاوتها، و بدبختیهای بزرگ، ناشی از عدم درک حقیقت آزادی و حریّت اسلامی و یا عدم استقامت در راه آن است.
از این رو، کسانی که به این درک و استقامت، موفّق نمیشوند، تکبّر و گردنکشی و استعباد دیگران را میپذیرند و با اظهار تملّق در برابر متکبّران و گردنکشان، بر کبر و طغیان آنان میافزایند؛ در حالی که اسلام از تمام افراد بشر دعوت میکند تا در برابر خدا و حکومت خدا خاضع باشند.
آن چه باعث تأسّف است این است که مسلمانان به آیات توحید قرآن کمتر توجّه دارند و از میوههای درخت طیّبه توحید، کمتر تناول میکنند.
روزهدار عزیز! با دقّت در آیه شریفه: «یا اَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ، الَّذِی جَعَلَ لَکُم الأَرْضَ فِراشاً، وَالسَّمَآءَ بِنَآءً وَاَنزِلَ مِنَ السَّمَاءِ ماءً فَاخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَّکُمْ فَلاتَجْعَلوُا للهِ أَندَاداً وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ» درمییابیم که چه حقایق بزرگ و معانی بلندی در آن درج شده است.
این آیه، عموم بشر و انسانها را مخاطب قرار داده و به پرستش آفریدگار یگانه و ترک شرک دعوت میکند، و عالیترین مفهوم آزادی را به بشر عرضه میدارد.
پینوشتها:
[۱]. نهج البلاغه، ص۲۶۱، ج۳، کلمه ۴۵۶.
منبع:حوزه